هنگامی که کارگاه ویا بنگاه اقتصادی درجهت اهداف اقتصادی خود اقدام به جذب نیرو می نماید، بایستی به این موضوع واقف باشد که سلامتی جسم وروان نیروهای کاردرجهت افزایش بهره وری ازاهمیت بسزائی برخوردار است.
اکثر کارگاهها ویا کارخانجات درچندماهه اول به بهانه ایام کارآموزی ازبیمه نمودن کارگران خود امتناع نموده وهرگاه کارگری نسبت به این موضوع اعتراض نماید بیدرنگ به خدمتش خاتمه داده میشود. این کارفرمایان غیرمسئول که فاقد هرگونه دانش مدیریتی می باشند دربیشتر اوقات ازبابت بیمه ننمودن کارگران خود متحمل خسارات سنگینی میشوند که تاوان عدم بیمه نیروهای کارخودرا درهنگام حادثه می پردازند .
امروزه اکثر کارفرمایانی که ازاین شیوه مدیریتی استفاده می نمایند غالبا” یا به سمت ورشکستگی سوق داده شده ویا نیمه فعال می باشند که قادر به پرداخت حقوق ومزایای کارگران خویش نمی باشند. این کارفرمایان درهمان ابتدای فعالیت کارگاه ویا بنگاه اقتصادی سعی دراختفای میزان درآمد واقعی خود می نمایند که به گمان خود با عدم پرداخت مالیات وحق بیمه نیروهای کارخود بتوانند به سود سرشاری دست یابند ولی بجهت عدم آشنائی به علوم وفنون مرتبا” مرتکب اشتباهات فاحشی گشته که با انباشته شدن میزان بدهی کارگاه ویا بنگاه اقتصادی ، موقعیت این کارگاهها وبنگاهها را بمخاطره می اندازند.
ازویژگیهای اینگونه بنگاههای اقتصادی این است که ازسیستم مدیریتی اصولی بی بهره بوده وازیک فرد بعنوان مسئول اداری ، مالی ، کارگزینی ، حسابداری و… استفاده میشود که این فرد بجهت عدم مهارت در همه این زمینه ها نمیتواند بخوبی وظایف خودرا انجام دهد ، بهمین علت درهمان ابتدا بنگاه اقتصادی را بسمت بحران سوق میدهد که باگذشت زمان این بحران به فاجعه تبدیل می شود .
ازآنجائیکه صاحبان این بنگاهها قادر به درک علت زیان دهی بنگاه خویش نمی باشند رفته رفته بر میزان زیاندهی شان افزوده شده واقدام به اخذ تسهیلات بانکی پی درپی می نمایند واز این تسهیلات درامورغیرتولیدی استفاده می نمایند . استفاده صاحبان اینگونه بنگاهها ازتسهیلات دریافتی درجهت مصارف شخصی وغیر مرتبط ، به افزایش بیش از حد بدهیهای آنها منجر میگردد.
کارفرمایان بنگاههای مسئله دار نه تنها به وظایف قانونی خود دراموربیمه ای نیروهای کاراهتمام نمی نمایند ، بلکه با سهل انگاری موقعیت سلامتی جسمی وروحی آنان را درمعرض خطر قرار می دهند. کارگران به امید بیمه شدن خود وخانواده خویش باحقوق اندک جذب اینگونه بنگاههای اقتصادی می گردند که بتوانند ازامنیت وآسایش فکری بیشتری به کارخود ادامه داده و ازحقوق ومزایای بازنشستگی درایام ناتوانی برخوردار شوند.
اگر کارفرمایان بطورقانونی اقدام به پرداخت حق بیمه نیروهای کارخود به سازمان تامین اجتماعی ننمایند ، مسلما”، این سازمان بخوبی وبطور احسن نمی تواند به وظایف قانونی خود همت گمارد، لذا اجبارا” روز به روزاز میزان خدمات خویش می کاهد وبرای این منظور ممکن است آن دسته ازقوانین که ممکن است به نفع نیروهای کار باشد را رعایت ننموده وبا کاستن از میزان هزینه ها ازجمله مستمری بعضی از بازنشستگان تحت عناوین غیر متعارف که با توجه به اینکه اینگونه مستمری بگیران دربعضی موارد حدود نصف مشمول بیمه پرداختی را بعنوان مستمری دریافت می نمایند ، میتواند ازنظر معیشتی وضعیت نامطلوبی را برای آنان فراهم نماید.
بایستی افزوده شوداینگونه بازنشستگان که درایام اشتغال همانند کارگران مشمول قانون کار ازعیدی وپاداش سالیانه استفاده میکردند به یک باره ضمن اینکه عیدی سالانه او به نصف کاهش پیدا می کند ،مستمری آنان نیز مشمول غیرمتعارف گشته وبه نصف کاهش می یابد. این نوع مستمری بگیران که میزان دریافتی شان به نصف ایام اشتغالشان کاهش پیدا نموده دچار بحران گردیده وقادر به تامین حداقل معیشت خود وخانواده خویش نخواهند گردید ، لذا روز به روز به سمت فقروناتوانی سوق داده میشوند.
با این توصیف ، اگر کارفرمایان درهمان ابتدای جذب نیروی کار ، به وظایف قانونی خود عمل ونسبت به بیمه نمودن کارگران خود اقدام نمایندو مرتبا”وبطورکامل حق بیمه کارگران خودرا بدون هرگونه کم وکاستی پرداخت نمایند ، آنگاه سازمان تامین اجتماعی نیز بدون هیچ بهانه ای می تواند وظایف محوله خودرا بخوبی انجام دهد . وقتی که سازمان تامین اجتماعی بهتربتواند وظایف خودرا انجام دهد ، ضمن اینکه موجب آسایش فکری ونیز سلامتی جسمی وروانی نیروهای کاررا فراهم می نماید، بدون شک درافزایش هرچه بیشتر بهره وری ونیز رشد وشکوفائی اقتصادی می تواند تاثیر گذار باشد.