نقش وجایگاه تعاونیها درسیستمهای اقتصادی ازآنچنان اهمیتی برخوردار است که هرگاه این جایگاه تضعیف ویا به فراموشی سپرده شود میتواند تبعات ناخوشایند ی را درپی داشته باشد.
ازآنجانیکه که دردونوع اصلی از سیستمهای اقتصادی (بازوبسته) هریک به تنهائی مزایا ومعایبی دربردارد ، بهمین علت هیچکدام ازاین دوسیستم به تنهائی نمیتوانند منجر به رشد وشکوفائی اقتصادی ونیز عدالت اقتصادی را برای همگان مهیا سازند.
درسیستم اقتصادی باز، بجهت اینکه قیمت کالاهاوخدمات توسط مکانیسم بازار تعیین میگردد ودولت نقشی درآن ندارد ، سرمایه گذاران بجهت افزایش روز افزون هرچه بیشتر سرمایه خود از هرطرق ممکن استفاده می نمایند . دراین نوع سیستمهای اقتصادی رقابتی بی رحمانه بین سرمایه گذاران وجود دارد که برای حذف رقبای خود از روشهای نامقدس بهره گیری می نمایند.
درسیستمهای اقتصادی آزاد(براساس مکانیسم بازار) رقابت شدید بحدی گسترش پیدا می کند ، که درآن سرمایه گذارانی که دارای سرمایه ای اندک نسبت به بقیه سرمایه گذاران می باشند ، از گردونه رقابت خارج شده وحتی خطر ورشکستگی نیز می تواند آنهارا تهدید نماید.
درسیستم اقتصادی براساس مکانیسم بازار بجهت رشد سریع اقتصادی ، شاهد فربه شدن هرچه بیشتر اغنیا وفقیرترشدن ضعفا می باشیم، زیرا نتیجه رشدسریع اقتصادی ، تورمی افسارگسیخته (که براثر افزایش قیمت کالاها وخدمات ایجاد میگردد وسبب کاهش قدرت خرید ضعفا میگردد) ، می باشد.
درسیستم اقتصادی بسته (کنترل شده) قیمت کالا وخدمات توسط دولت تعیین می گردد، بجهت عدم رقابت دراین سیستم اقتصادی ، نرخ تورم نیزکنترل شده ، شاهد افزایش بی رویه قیمت کالا وخدمات نمی باشیم ونتیجتا” ضعفا فاصله آنان با اغنیا کاهش می یابد، درسیستم اقتصادی بسته بجهت عدم وجود هرگونه رقابت،ازرشد سریع اقتصادی خبری نیست .
با توضیح مختصر درباره این دونوع نظام اقتصادی ، به این موضوع پی می بریم که هردوی این نظامهای اقتصادی ،معایب ومحاسناتی درپی دارند ،که کارشناسان اقتصادی دراین خصوص راهکارهائی ارائه داده اند.
برای رفع معایب هرکدام از سیستمهای اقتصادی صاحبنظران اقتصادی راهکار تعاونیها را مطرح نموده اند ، که اگر توسط افراد مجرب ومطلع برای تقویت وتوسعه این تعاونیها استفاده شود ، میتواند ضمن کنترل نرخ تورم ، عدالت اقتصادی را برای همگان فراهم نماید.
برای جلوگیری ازبی نظمی و هرج ومرج اقتصادی بایستی از تنظیم بازاردرشرایط خاص استفاده شود . اگر این نقش توسط دولتها صورت گیرد بجهت رانت موجود نه تنها مفید نبوده بلکه بر بی نظمی اقتصادی افزوده خواهد گردید.
نقش وجایگاه تعاونیها درتنظیم بازار بسیار باارزش واهمیت می باشد، زیر هرگاه دولتها بجای دخالت دراقتصاد ، به تقویت وتوسعه تعاونیها اقدام نمایند، ضمن کنترل نرخ تورم ، شاهد رکود اقتصادی (که چه بسا ویرانگر تر از افزایش نرخ تورم می باشد) نخواهند گردید.
هرگاه دولتها با عزمی راسخ نسبت به گسترش ونیز تقویت تعاونیها اقدام نمایند آنگاه توده ها به اهمیت ونقش این تعاونیها پی برده ودر زمان اندکی جذب تعاونیها خواهند گردید. همکاری ومعاضدت مردم در ایجاد تعاونیها آنچنان گسترش می یابد که می تواند در افزایش اشتغال وکاهش بیکاری نیروی کار تاثیرگذار باشد، تا جائیکه هرچه بر تعداد تعاونیها (شامل : تعاونیهای تولید، توزیع، مصرف و…) افزوده شود می تواند آنچنان درخور اهمیت باشد که ضمن کاهش بیکاری میل به زندگی را درجوانان(که بعلت نداشتن شغل قادر به تشکیل زندگی مشترک نمی بشند) فراهم نماید.
توضیحا” اینکه افزایش اشتغال ونیز افزایش ازدواج جوانان فقط درگروایجاد تعاونیهائی درزمینه های تولید، توزیع، مصرف و… امکان پذیر است ودرغیر اینصورت نمیتواند پاسخگوی نیازهای خانواده هائی باشد که بعلت مشکلات اقتصادی قادر به تامین حداقل معیشت خود وخانواده خویش می باشند.
برای نمونه می توان از فواید مهم تعاونیها برای مستمری بگیران تامین اجتماعی نام برد . بجهت اینکه این افراد پس از برقراری مستمری ، طبق قانون تامین اجتماعی نمیتوانند بعنوان کارگر مجددا” مشغول بکارشوند، با توجه به اینکه اکثر این مستمری بگیران قادر به تامین حداقل معیشت برای خود ونیز خانواده خود نمی باشند، با جذب دراین تعاونیها (بعنوان کارفرما ) می توانند ضمن استفاده از تجارب خود درزمینه های مختلف ، ازمنافع آن بهره مند شوند تا ازاین طریق بتوانند پاسخگوی نیازهای معیشتی خود وخانواده خویش باشند.
درخاتمه برای آنانی که برای رونق وشکوفائی اقتصادی و افزایش اشتغال ونیز عدالت اقتصادی برای همگان تلاش می نمایند آرزوی سرافرازی میگردد.