وقتی که از اقتصاد گیلان صحبت بمیان می آید ذهنها متوجه اقتصاد کشاورزی دراین استان میشود.
درزمان گذشته که صنعت درایران رشد نداشت واقتصاد ایران برمبنای تولیدات کشاورزی شکل گرفته بود کشاورزی درگیلان به سبب موقعیت مناسب آب وهوائی وجغرافیائی ازدیگر مناطق کشور ازرونق بهتری برخوردار بودونیروهای انسانی فراوانی را می طلبید .نیروهای کارفراوان ازدیگر مناطق به این استان مهاجرت ومشعول بکار می شدند.
اما با رشد تدریجی صنعت درایران. کشاورزی متناسب با آن رشد پیدا نکردوبصورت سنتی باقی ماند. واقتصاد گیلان که فقط برمبنای کشاورزی شگل گرفته بود وبه صنعت بهائی داده نشده بود با رکود روبروگردید.
روستائیان این استان نیز که خود زمانی برای نیروهای کار دیگر استانها اشتغال ایجاد می نمودند خود محتاج به اشتغال دردیگر استانها گردیدند.وبرای دست یابی به کار به دیگر مناطق کشور مهاجرت نموده که کماکان ادامه دارد.
اگر بطریقی علمی ازروندخروج روبه رشد نیروهای کار کشاورزی این استان جلوگیری بعمل نیایدچه بسا ممکن است از نظر اقتصادی بخصوص درزمینه کشاورزی که اکنون ققط افراد کهنسال مشغول کشاورزی هستند لطمات جبران ناپذیری متوجه این استان گردد.
زیرا افراد کهنسال که توانائی کشاورزی را ندارندنسبت به تغییر کاربری زمینهای خود اقدام نموده ویا اینکه زمینهای خودرا به افرادی که که از آن درجهت غیر کشاورزی استفاده می نمایند می فروشند.
اگر اوضاع بهمین طریق ادامه پیدا کند چه بسا ممکن است کشاورزی درگیلان روبه نابودی رفته واقتصاد گیلان دچار خطرات فاحشی گرددکه بسیاری ازمسائل ومشکلات را درپی دارد.که بایستی راهکاری موثر ومفید برای برون رفت ازاین معضل ارائه گردد.
مهمترین آنها خارج نمودن کشاورزی گیلان ازشکل سنتی بصورت مکانیزه وعلمی می باشد که باعث کاهش هزینه های تولید وافزایش میزان تولیدات کشاورزی می گردد.ونیز سبب جذب نیروهای کار آموزش دیده وباسواد می گرددکه این موضوع انگیزه بیشتری برای جوانترها فراهم می کند که به سمت تولیدات کشاورزی گرایش پیدا نمایند.