مثلا شلوغیهای کلانشهر منهتن را در نظر بگیرید: میلیونها نفر در این جزیره کوچک که مساحتش کمتر از ۲۳ مایل مربع است، کار میکنند. به وضوح در خود این جزیره کوچک غذای کافی تولید نمیشود تا این خیل جمعیت را تامین کند. ممکن است بعضی از خوانندگان ندانند که برخی از بهترین رستورانهای جهان در منهتن است، اما این رستورانهای نفیس به فروشندگانی وابستهاند که مواد اولیه آنها را فراهم میکنند تا بتوانند غذاهای گرانشان را تهیه کنند. اگر مریخیها بیایند و شبانه دور منهتن را حبابی پلاستیکی بکشند که نتوان از آن عبور کرد(البته اگر برای تنفس چارهای بیندیشند)، بسیاری از نیویورکیها از گرسنگی خواهند مرد.اما تا وقتی در جهان واقعی(که هیچ حباب مریخی جلوی تجارت را نگرفته است) محصولات کشاورزی، سوخت تصفیه شده و دیگر کالاها روزانه به منهتن آورده میشود، به ساکنان آنجا اجازه میدهد که نه تنها به زندگی بخور و نمیر ادامه دهند که بسیار بیش از اینها، زندگیای مرفه و رو به جلو داشته باشند. کارگران این جزیره با تقریبا گرانترین قیمتها در سطح کره زمین به خدمات و کالاها دسترسی دارند؛ به جواهرفروشیها، لباسفروشیها، خدمات مالی و حقوقی و فروشگاههای خیابان برادوی فکر کنید. وقتی شما پیچیدگی باورنکردنی این فرآیندها را در نظر میگیرید، تعجب میکنید که این عملیات معمولا چنان بیعیب پیش میرود که ما به آن اعتماد میکنیم. اقتصاد به ما میآموزد که چطور شرایط اقتصاد بازار چنین کار برجستهای را شب و روز ادامه میدهد.دلیل دیگری که باید اقتصاد را مطالعه کرد این است که به شما کمک میکند در زندگی شخصی و حرفهایتان درست تصمیمگیری کنید. البته مطالعه اقتصاد به خودی خود شما را غنی نمیکند. در عوض علم اقتصاد به شما چارچوبی ارائه میکند تا بتوانید برنامههایتان را تحلیل کنید تا بتوانید بهتر به اهدافتان دست یابید. برای مقایسه هندسه را در نظر بگیرید که به تنهایی شما را قادر نمیسازد تا مهندسی حرفهای شوید که بتوانید پلی چهار تکه را طراحی کنید، اما هیچ کس از پلی رد نمیشود که توسط کسی طراحی شده باشد که هندسه نمیداند.
در پس این زیبایی ذاتی و نتایج کاربردی علم اقتصاد در زندگی شما، این علم موضوعی دشوار نیز هست؛ زیرا ما در جامعهای زندگی میکنیم که گرفتار دولتی پرتحرک است. بر خلاف بسیاری از دیگر رشتههای علمی، حقایق بنیادی علم اقتصاد باید مورد مطالعه مردم قرار گیرد؛ زیرا برای حفظ خود جامعه بدانها نیاز است. اصلا مساله مهمی نیست اگر مردی در خیابان فکر کند که کوآنتوم مکانیک جوکی بیش نیست؛ فیزیکدانان میتوانند کار خود را بی آنکه نیازی به قبول عوام داشته باشند، پیش برند؛ اما اگر اکثریت مردم باور داشته باشند که قانون حداقل دستمزد به فقرا کمک میکند یا نرخهای بهره پایین میتواند کسادی را درمان کند، دیگر تربیت اقتصاددانان برای دفع خسارتهایی که چنین سیاستهایی بر سر جامعه میآورند، بیفایده است. به همین دلیل بر هر جوان بالغی است که مقدمات اقتصاد را بداند.
روبرت مورفی
مترجم: یاسر میرزایی