تابو یا تَبو یا پَرهیزه آن دسته از رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی است که برطبق رسم و آیین یا مذهب، ممنوع و نکوهشپذیر است. برای نمونه نام بردن از اندامهای تناسلی در محافل رسمی در بسیاری از اقوام جهان یک تابو است.
واژه تابو از زبان تونگا که یکی از زبانهای پلینزی است وام گرفته شده است. به عقیدهٔ اهالی جزایر پولینزی، برخی از اشخاص یا اشیاء (مانند کشیشان، جادوگران، اجساد مردگان، زنان زائو، زنان در دورهٔ قاعدگی، رؤسای قبایل و…) دارای قوهای مقدس و مافوق طبیعی هستند، بهطوریکه نزدیکشدن به آنها ممکن است خطرهای بزرگی مانند جنون، بیماری یا مرگ بهوجود آورَد.[۱]
زیگموند فروید معتقد است که تابوها کهنترین مجموعهٔ قوانین بشریاند و اقدامات منعشده در تابوها و قوانین اقداماتی هستند که بسیاری از انسانها تمایل طبیعی به انجامدادن آنها دارند. او، با بهرهگیری از تجربیاتی که در زمینهٔ روانکاوی دارد، به مشابهتهایی میان رسمهای تابویی و عوارض بیماری روانی وسواس پی میبَرد و بر این پایه میگوید که تابوها در آغاز از ممنوعشدن تمنیات و اعمال غریزی ــ ممنوعیتهایی که نسل پیشین انسانهای اولیه با خشونت تمام بر نسل بعدی تحمیل کردهاست ــ پا گرفتهاند. این فرضیه روشن میکند که چرا انسان درقبال آنچه تابو ممنوع ساختهاست ایستاری (مقاومت) دوپهلو دارد؛ چه بهطور غریزی انسان پس از تحمیلشدن تابو، ناخودآگاه سودایی خوشتر از زیر پا گذاشتن تابو ندارد. آن قدرت جادویی که انسان برای تابو قائل است و کشش و گیرایی تابو همه حاصل وسوسهانگیزی آن و نیز ظرفیتی است که تابو برای برانگیختن کششهای غریزی و ناخودآگاهِ انسان دارد. از همین رو، برای محترم ماندن تابو به مقاومت آگاهانهٔ فوقالعادهای نیاز هست که خود از قداست تابو، تأکید مکرر بر زیر پا گذاشتن آن و نیز کیفر شدیدی که برای نقضکنندگان آن در نظر گرفته شدهاست مایه میگیرد.
ظاهراً کهنترین و مهمترین تابوها این دو قانون بنیادین توتمباوری است: «حیوان توتم را نباید کشت و با افرادی از جنس مخالف و از توتم مشترک نباید روابط جنسی برقرار کرد.»
منبع : https://fa.wikipedia.org/wiki