این اصطلاح که طی دهه گذشته کاربرد عمومی پیدا کرده است، به جامعه ای اشاره دارد که نه بر محور تولید کالا و خدمات بلکه بر محور مصرف سازماندهی شده است.
این اصطلاح به طور معمول برای مشخص کردن مجموعه به هم پیوسته ای از گرایش های فرهنگی و اجتماعی- اقتصادی به کار گرفته می شود که از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته آمریکای شمالی، اروپای غربی و سرزمین های کرانه اقیانوس آرام به شمار می روند، ویژگی هایی که آنها را هم از جوامع « تولیدگرای » قرن نوزدهم تفکیک می کند و هم از کشورهای درحال توسعه جهان سوم.
کاربرد متداول این اصطلاح دلالت بر آن دارد که اعضای این جوامع میزان بسیار بالای مصرف را با موفقیت اجتماعی و خرسندی فردی یکسان می پندارند بنابراین مصرف را در حکم هدف غالب زندگی خود برمی گزینند. از این حیث، این عبارت، اغلب با نقد جاه طلبی، ماتریالیسم و لذت گرایی پیوند خورده است که تصور می شود ارزش های غالب این جوامع را تشکیل می دهند.
کاربران دانشگاهی این اصطلاح به طور روزافزون کوشیده اند تا از این معانی ارزش گذارانه اجتناب کنند اما این بینش را در ذهن داشته اند که کلید فهم مدرنیته در تشخیص محوریت فعالیت های مربوط به مصرف و دیدگاه ها و ارزش های مرتبط با آن نهفته است.
اصطلاح « جامعه مصرفی » برای بیان این دیدگاه به کارگرفته شده و معمولاً به اقتصادی دلالت دارد که برای ارضای خواسته های نوظهور تجهیز شده است نه صرفاً برای پاسخگویی به نیازهای تکراری مصرف کنندگان.
منبع : http://tabnak.ir/fa/news/636020