اما در پدیده حباب قیمت افزایش قیمت سهام صرفاً به علت اتفاقات بنیادی نیست. بلکه ممکن است سرمایه گذاران به دلایل احساسی و بدون منطق بر اساس شایعات کاذب شروع به خرید یک سهم کنند که این اتفاق منجر به افزایش تقاضا و کمبود عرضه و درنتیجه بالا رفتن نجومی قیمت شود. درست مانند اتفاقی که برای هندوانه در شب یلدای ایرانیان میافتد. هندوانهای که مدتی قبل به قیمت واقعی در بازار به فروش میرسید، اندکی قبل از آخرین روز پاییز تا ده برابر قیمت خریدوفروش میشود.
بنابراین مانند حباب های صابونی که کودکان با دستگاههای حبابساز درست میکنند، حباب های سرمایه گذاری هم همانطور ایجاد شده و بزرگ میشوند، اما ازآنجاییکه منشأ ایجادکننده آن حباب ها یک پدیده غیرواقعی بوده است، درنهایت میترکد و وقتی ترکید پولی که در آنها سرمایه گذاری شده است، به باد میرود.
اما سقوط بازارهای مالی، یک کاهش قابل توجّه در ارزش کل بازار است و بدون شک به ترکیدن حباب قیمت مربوط میشود و موقعیتی ایجاد میکند که بیشتر سرمایه گذاران در تلاش برای فرار از بازار بورس متقبل زیانهای فراوان میشوند.
در دورهای که شاخص بورس مدام در حال کاهش است و قیمتها هر روز با کاهشی چشمگیر همراه هستند، سرمایه گذاران وحشتزده برای اینکه کمتر زیان کنند، تلاش میکنند تا سهام خود را هر چه سریعتر بفروشند و بار سهام در حال کاهش قیمت خود را روی دوش سایر سرمایه گذاران قرار دهند.
هجوم سرمایه گذاران برای فروش سهام یک یا چند شرکت به سقوط شاخص بورس بیشتر دامن زده و درنهایت به سایر شرکتها نیز تسری پیدا میکند. معمولاً به دنبال سقوط شاخص، بازار بورس و اقتصاد دچار رکود میشوند.
رابطه بین حباب قیمت و سقوط بازارهای مالی مشابه رابطه بین ابرها و باران است. همانطور که میدانید از آسمان ابری همیشه باران نمیبارد، یعنی وجود ابر در آسمان تضمینکننده بارندگی نیست، اما بارش باران بدون وجود ابر امکانپذیر نیست. با در نظر گرفتن جناس موجود در این مثال، حباب ها شبیه به ابر و بحران های مالی شبیه به باران هستند. ازلحاظ تاریخی، بحران های مالی همیشه از حباب های قیمت ناشی شدهاند و هرچه حباب ها بزرگتر (ابرها ضخیم و فشردهتر) باشد، باران سنگینتری خواهد بارید.
در اینجا لازم است تا به تفاوت بین سقوط قیمت و تعدیل (اصلاح) قیمت که میتواند بعضیاوقات گیجکننده باشد، اشاره کنیم. تعدیل یا اصلاح قیمت نوعی مکانیزم بازار بورس برای درس عبرت دادن به سرمایه گذاران بسیار سرمست است. سرمایه گذارانی که بیمهابا و بدون تحقیق اقدام به خرید سهامی میکنند که بیشازاندازه واقعی قیمت گذاری شده است.
بهعنوان یک قانون کلی، تعدیل یا اصلاح قیمت نباید از یک ضرر ۲۰ درصدی در بازار فراتر رود؛ یعنی قاعدتاً نباید هیچ سهمی در بازار بیشتر از ۲۰ درصد ارزش واقعی قیمت گذاری و خریدوفروش شود.
یکی از سقوط های بسیار وحشتناک در بورس آمریکا به سال ۱۹۸۷ برمیگردد. در آن سال فعالان بازار بهاشتباه کاهش قیمت سهام را بهعنوان اصلاح قیمتها تعبیر کردند.