روزنامه آرمان؛ هادی حقشناس*: بر اساس محاسبات مقدماتی انجام شده توسط اداره حسابهای اقتصادی بانک مرکزی، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه و به قیمتهای ثابت درشش ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته، معادل ۴/۷ درصد رشد داشته است. آثار شاخصهای کلان اقتصادی در زمانهای مختلف خود را نشان میدهند. البته با درنظرگرفتن این نکته که متغیرهای دیگری وارد اقتصاد نشود. برای اینکه این رشد اقتصادی ۴/۷ را درنظر بگیریم نیاز به یک تحلیل واقع بینانه داریم. اگر امروز کالایی گران شود همه مردم این تغییر را احساس خواهند کرد. اما اگر کالایی افزایش تولید داشته باشد و بیش از نیاز عرضه شود برای همه ملموس نخواهد شد و این فرایند به معنای ارزانی نخواهد بود. بنابراین باید توجه داشت رشد اقتصادی هم ازجمله شاخصهایی است که افزایش آن اثر فوری ندارد. رشد اقتصادی که از آن به عنوان ارزش نهایی تولید کالا و خدمات تعبیر میشود، نشان میدهد در شش ماه نخست ارزش تولید نهایی کالا رشد پیدا کرده است. اما نکته اینجاست که این افزایش تولید کالا خدمات میتواند برای همه کالاها نباشد.
برای مثال ممکن است ارزش تولید مسکن کاهش یابد اما با افزایش فروش نفت، افزایش قیمت نفت و افزایش صادرات غیر نفتی رشد یابد، یا افزایش خرید گندم و برخی دیگر از محصولاتی کشاورزی را هم شاهد باشیم که منجر به افزایش رشد اقتصادی شده است. با این حال آن چیزی که برای مردم اهمیت دارد و میخواهند آن را در زندگی خود احساس کنند این است که آیا قدرت خرید آنها افزایش پیدا کرده است؟ آیا درآمد آنها افزایش پیدا کرده است؟ بدون شک نسبت به سال گذشته با توجه به اینکه نرخ تورم همچنان بالای ۵ درصد است، این کاهش نرخ تورم که تا به امروز اتفاق افتاده است، به معنی افزایش قدرت خرید مردم نیست بلکه به معنی این است که قدرت خرید مردم نسبت به سال گذشته کمتر کاهش پیدا کرده است. تا زمانی که در ایران تورم وجود دارد معنی آن این است که قدرت خرید مردم هر سال کاهش مییابد، حتی اگر رشد اقتصادی افزایش یابد. در شرایطی ما میتوانیم افزایش قدرت خرید را شاهد باشیم که نرخ تورم به کمتر از ۵ درصد برسد در این صورت رشد اقتصادی ملموس خواهد شد.
از طرف دیگر بخش عمدهای از این افزایش رشد اقتصادی ناشی از افزایش تولید نفت و محصولات کشاورزی است که در واقع نشان میدهد ظرفیت جدیدی ایجاد نشده بلکه ظرفیت خالی که از گذشته مغفول مانده از آن استفاده میشود. اگر نرخ تورم به کمتر از پنج درصد برسد و نرخ بیکاری کاهش یابد مردم افزایش قدرت خرید را احساس خواهند کرد. امروزه حدود ۱۵۰ کشور جهان تورم زیر ۵ درصد را تجربه میکنند. در واقع نقش رشد اقتصادی در موقعیت فعلی در اقتصاد این است که این رشد موجب جبران عقب ماندگیهای گذشته میشود. به همین دلیل بسیاری معتقدند اگر همین وضعیت رشد اقتصادی را ادامه بدهیم یک سال بعد به وضعیت سال ۹۰ و قبل از تحریم برمیگردیم و شکافهایی را که در چند سال اخیر ایجاد شد پر میکنیم. بنابراین دولت باید سیاست کاهش نرخ تورم و بیکاری را همچنان ادامه دهد تا تاثیر رشد اقتصادی هم بر زندگی مردم آشکار شود.
* کارشناس اقتصادی