افزایش نرخارز به صورت مستقیم هزینههای تولید را افزایش میدهد. از مواد اولیه گرفته تا کالاهای واسطهای همه به نرخارز وابسته هستند و وقتی نرخارز افزایش مییابد، هزینه تمام شده تولید نیز افزایش مییابد.
سرویس اقتصادی فردا؛ میثم قاسم زاده: نوسان نرخارز یکی از مهمترین رخدادهای اقتصادی در هفتههای اخیر بوده که واکنشهای متفاوتی را از سوی کارشناسان و مسئولان به همراه داشته است. بی شک اهمیت نرخارز در یک اقتصاد وابسته به درآمدهای نفتی مثل ایران که عمده دریافتیهایش به شکل دلار است، دو چندان بوده و نوسانات در نرخارز میتواند عملکرد چنین اقتصادی را نه تنها در بلندمدت بلکه در کوتاهمدت تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به افزایش شدید قیمت دلار در بازار آزاد و رسیدن آن به مرز ۴۰۰۰ تومان طی هفتههای اخیر، بر آن شدیم تا نوسانات نرخارز در ۳۵ سال گذشته و تأثیرات این نوسانات بر اقتصاد ملی را، مورد بحث و بررسی قرار دهیم.
از گذشته تا امروز
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میشود، «رشد نرخارز» در بازار آزاد، طی ۳۵ سال گذشته، بسیار پرنوسان بوده است.
اگر معنی واژه «ثبات» را «قابلیت پیشبینی آینده» در نظر بگیریم، مشاهده میشود که «رشد نرخارز» روندی غیرقابل پیشبینی و بیثبات را در ۳۵ سال گذشته طی کرده است و به هیچ وجه نمیتوان پیشبینی کرد که در آینده چه اتفاقی برای نرخارز خواهد افتاد. این بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن نرخارز، قطعا اقتصاد ایران و آینده آن را غیرقابل پیشبینی خواهد کرد.
تأثیرات نوسانات نرخارز بر اقتصاد ملی
۱٫ نوسان نرخارز و تورم
شوکهای مثبت نرخارز یعنی همان گران شدن ارز (شرایطی که در حال حاضر در اقتصاد ایران حاکم است) موجب گران شدن کالاهای وارداتی میشود. این پدیده برای اقتصاد ما که متکی به واردات مواد اولیه است، پیامدهایی را در پی خواهد داشت؛ از جمله آنکه افزایش نرخارز به صورت مستقیم هزینههای تولید را افزایش میدهد. از مواد اولیه گرفته تا کالاهای واسطهای همه به نرخارز وابسته هستند. وقتی نرخارز افزایش مییابد، هزینه تمام شده تولید نیز افزایش مییابد. کالاهای وارداتی از جمله مواد اولیه، کالاهای سرمایهای و کالاهای واسطهای همگی وابسته به ارز هستند، در نتیجه هزینه تولید بالا رفته و قیمت کالاها افزایش مییابد. صنایع مختلف کشور از حداقل ۱۰ تا ۷۰ درصد به مواد اولیه خارجی وابستگی دارند و از این منظر افزایش نرخارز به معنای افزایش سطح عمومی قیمتهاست.
از طرفی شوکهای مثبت نرخارز یعنی همان گران شدن ارز موجب ارزان شدن کالاهای صادراتی شده و صادرات را به صرفه میکند. اما نوسانات شدید نرخارز منجر میشود که صادرکنندگان با توجه به میزان ریسک پذیری، یا دست از فعالیت بردارند یا اینکه به ازای ریسک بیشتر، طلب سود بیشتر نمایند و چون کشورمان قدرت تعیین قیمتهای جهانی را ندارد، افزایش سود درخواستی صادرکنندگان و واردکنندگان از طریق فروش گرانتر به خریداران جبران میشود و در نتیجه چیزی جز افزایش قیمت و تورم نخواهد بود. بنابراین نوسانات نرخارز باعث کاهش تولید داخلی و افزایش تورم میشود.
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص تاثیر نوسانات نرخارز بر قیمت کالاهای وارداتی، نشان میدهد که نوسانات نرخارز زمانی که روند نرخارز صعودی باشد، نقش شدیدتری بر افزایش قیمت کالاها و خدمات خواهد داشت. که البته ممکن است این امر با یک یا دو دوره تاخیر نمایان شود.
همچنین مطالعات گذشته نیز این موضوع را تأیید میکند که؛ نرخارز بازار آزاد اثر مثبتی بر تورم دارد[۱]. در نمودار زیر روند تغییرات «رشد نرخارز» و «رشد تورم» در ۷ سال گذشته نشان داده شده است.
همانطور که مشاهده میشود، رشد نرخارز و رشد تورم با الگویی تقریبا مشابه در سالهای گذشته تغییر کردهاند که نشاندهنده تأثیرپذیری تورم از نوسانات نرخارز میباشد.
۲٫ نوسان نرخارز و ورود سرمایه به کشور
نرخارز افق آینده را برای همه از جمله سرمایهگذاران خارجی مبهم میکند؛ یعنی سرمایهگذاران قصد ورود از کانالهای رسمی را دارند و تغییرات نرخ ارز ممکن است سیاستهای ارزی را به سمتی سوق بدهد که تبدیل پذیری نرخ ارز مسدود شود. در زمانی که نرخ ارز مانند اوایل دهه ۷۰ مرتب افزایش پیدا کند، این امکان وجود دارد که تصمیمگیران یک مرتبه تبدیل ریال به دلار را مسدود کرده و از خروج سرمایهها از کشور جلوگیری کنند. سرمایهگذار خارجی هم با ورود سرمایه به ایران امیدوار است که بتواند سود و اصل سرمایه را برگشت بدهد. اما اگر مجبور شود در سالهای آینده ریالهای خود را بهمنظور تبدیل به نرخ رسمی، به بانک مرکزی بدهد، بخش عمدهای از سود خود را از دست میدهد. در واقع نوسان نرخارز منجر به زیان سرمایهگذار خارجی است و سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری در کشورمان بیانگیزه میکند.
۳٫ نوسان نرخارز و فشار به تولیدکنندگان
نوسانات نرخارز، باعث میشود که تمام بازیگران اقتصادی ثروت خودشان را بهصورت ارزهای خارجی نگهداری کنند. در چنین حالتی اصطلاحا گفته میشود، ارز تبدیل به یک دارایی برای افراد شده است. در این حالت بنگاهها با کمبود سرمایه مواجه میشوند؛ یعنی بخشی از پساندازها به جای اینکه در اختیار بانکها و سپس بنگاهها قرار داده شود بهطور مستقیم تبدیل به ارز میشود. بنابراین در چنین شرایطی بنگاهها با کمبود سرمایه در گردش مواجه خواهند بود. نوسانات نرخارز سیستم خریدها و معاملات اقتصادی را بهطور کامل دگرگون میکند. در همه جای دنیا از جمله ایران بخش عمده معاملات اقتصادی به صورت غیرنقدی است. اگر نرخارز نوسان داشته باشد بهدلیل اینکه آینده قیمت کالاها حتی در کوتاه مدت نامشخص است، همه معاملات به سمت نقد حرکت میکند؛ یعنی توزیعکنندگان کالاها از پذیرفتن چک امتناع میکنند. علت هم این است که قیمت کالا روزانه تعیین میشود. یعنی قیمت تمام کالاهایی که حتی کمی ارز بری دارند که تقریبا همه کالاها را دربرمیگیرد متناسب با نرخارز تغییر میکند. به عبارتی میتوان گفت که اصرار فروشندگان بر ارائه چک روز توسط مشتریان به این دلیل است که ممکن است بهدلیل تفاوت قیمتها، در سررسید چک امکان جایگزینی کالا با مبالغ دریافتی وجود نداشته باشد.
زمانی که سیستم توزیع از حالت غیرنقد به نقد تبدیل میشود، این فشار به تولیدکنندگان منتقل خواهد شد؛ یعنی تولیدکنندگان مجبورند مواد اولیه را بهصورت نقد خریداری کنند و بهدلیل اینکه حجم خرید بالایی دارند با مشکل مواجه خواهند شد. به عبارت دیگر بهدلیل اینکه ابزارهای غیرنقد جای خودشان را به ابزارهای نقد میدهند با کمبود سرمایه در کل اقتصاد مواجه میشویم. این یک پدیده خطرناک برای اقتصاد است.
۴٫ نوسان نرخارز و فشار به اقشار ضعیف
نوسانات اقتصادی معمولا به اقشاری که کمترین قدرت چانهزنی را دارند منتقل میشود و در همه این قبیل نوسانات کارگران بیشترین آسیب را میبینند؛ چون افزایش قیمت ارز به افزایش قیمتها در سطح کشور منتقل میشود، اقشار حقوق بگیر و کارگران بیشترین آسیب را از نوسان نرخارز خواهند دید. بنابراین درصورت تداوم این شرایط احتمالا با افزایش نابرابری در کشور مواجه خواهیم شد. علاوه بر این بهدلیل اینکه نوسانات نرخارز افق سرمایهگذاری را کوتاه میکند، در این حالت فعالیتهای سوداگری جای خودش را به فعالیتهای مولد میدهد و کارگران فرصتهای شغلی خودشان را از دست میدهند. از طرفی بیمههای بیکاری در ایران بسیار محدود است و نبود بیمههای بیکاری و اینکه بخش عمدهای از نیروی کار جزء نیروی کار موقت است، از حمایتهای بیمهای در مناسبات اقتصادی بهرهمند نمیشوند.
سخن پایانی
بهطور کلی نوسانات نرخارز اثرات بدی در تولید و شرایط اقتصادی تولیدکنندگان خواهد داشت، چون ناتوانی تولیدکنندگان در پیشبینی بازار و تعیین قیمتهای تمام شده خریدهایشان یا حتی معاملات آینده آنها مشکلی است که مانع از تولید میشود. در این جهت برای تولیدکننده، قیمت ارز مهم نیست بلکه ثبات قیمتی مهم است چون تولید کنندگان با ثبات قیمتی با هر شرایطی میتوانند برای خود سیاست گذاری کنند، اما نوسانات نرخارز چه کوتاهمدت باشد و چه بلندمدت، سمی مهلک برای تولید است. باید سیاستهایی به کار گرفته شود تا از بروز شوک ارزی جلوگیری شود تا شاهد کاهش آمار اشتغال و افت محصول نباشیم.