خیرین به فکر اشتغالزایی باشند.
مطالعات میدانی نشان میدهد در سالهای گذشته سازمانهای غیردولتیای که در حوزه زنان کار میکنند با یک ضعف عمده در شیوه سازماندهی و نتیجه ارائه خدمات مواجه بودهاند. عدم شناسایی و نیازسنجی از گروههای ذینفع در بسیاری از مواقع این سازمانها را از دستیابی به اهداف اصلی خود بازداشته است. در آتنا این ضعف اساسی تا حدود زیادی مورد توجه قرار گرفته و این مرکز توانسته است با شناسایی گروه هدف خود که زنان و خانوادههای آسیبپذیر هستند تا حدود زیادی در امر شناسایی و نیازسنجی از گروه ذینفع موفق عمل کند. دکتر زهرا افتخارزاده، بانی شکلگیری این سازمان غیردولتی است؛ دختر جوانی که در رشته داروسازی دانشگاه تهران تحصیل کرده و بعدها بهدلیل علاقهاش به حرفه مددکاری اجتماعی تحصیلاتش را در این رشته ادامه داده است. عنوان عضوی از خانواده چندصد نفره آتنا بیشتر برازنده اوست تا عنوان پرطمطراقی چون مدیرعامل مؤسسه بهبود کیفیت زندگی زنان آتنا…
از سختیها و شیرینیهای کار برایمان میگوید و وضعیت کارگاه هنر و خیاطی آتنا که حالا تعداد زنان دارای شرایط خاص متقاضی کار در این کارگاه بیشتر از قبل شده است. افتخارزاده میگوید: اجبارینبودن کار و احساس امنیتی که برای این زنان در مرکز وجود دارد، باعث شده درخواست دیگر مددجویانی که علاقهمند به یادگیری مهارتهای شغلی هستند، برای حضور در کارگاه کوچک ما بیشتر شود. طبیعی است که اگر از کارهای این افراد حمایت شود، میتوانند درآمدزایی هم داشته باشند.
خیاطی، معرق، منبتکاری، قلاببافی و مواردی از این دست، از جمله کلاسهایی است که با گسترش امکانات آتنا میتواند برای تعداد بیشتری از مددجویان این مرکز حمایتی، موقعیت شغلی ایجاد کند. افتخارزاده میگوید: «بازار کار با شرایط این خانمها جور درنمیآید. کافی است یک روز بهخاطر وضعیت زندگیای که دارند دیر به محل کارشان مراجعه کنند. خب معلوم است که کارفرما بهسرعت عذرشان را میخواهد. از طرفی این زنها باز هم بهدلیل شرایط خاصی که دارند، ممکن است مورد سوءاستفاده از سوی کارفرما قرار بگیرند و نبود احساس امنیت جسمی و روانی در محیطهای کار، یکی از مواردی است که بیشتر زنهایی که بهعنوان مددجو به آتنا معرفی میشوند، مطرح میکنند.» در این مؤسسه، مددجویان به سه بخش تقسیم میشوند؛ گروه اول، خانوادههایی که غیرقابل توانمندسازی هستند، دیگری، خانوادههایی که در حال توانمندسازی هستند و گروه آخر، خانوادههایی که در دورهای که با این مرکز طی میکنند، به مرز توانمندی رسیدهاند.»
به گفته افتخارزاده، افرادی که در کارگاه خیاطی کار میکنند هر سه گروه را شامل میشوند. «از زنانی که به تنهایی یک زندگی را اداره میکنند تا زنانی که تحت خشونتهای مکرر خانگی و محیطی قرار گرفتهاند، به مرور زمان مهارتهایی را یاد میگیرند و بهتدریج به مرز توانمندی میرسند.»
ایده راهاندازی اتاق کودک، برای امنیت بچهها
خانه آتنا ویژگیهای خاص دیگری هم دارد. آشپزخانه آتنا هر روز برای تمام زنانی که در این مرکز حضور دارند، صبحانه و ناهار آماده میکند. جالب این است که تمام این مراحل بهدست خود این زنان انجام میپذیرد و بهصورت گردشی هر روز یک نفر مسئولیت تهیه غذا برای سایرین را به عهده میگیرد.
یکی از اتاقهای این خانه، با دهها ستاره و پولک آویزانشده از سقف و عروسکهایی که گوشه اتاق افتادهاند، مهدکودک آتناست. به همین سادگی، فقط با داشتن یک اتاق ساده برای فرزندان مددجویان سقفی امن آماده شده است تا روزهایی را که مادرانشان مشغول مهارتآموزی هستند، در آرامش خیال و بدون پرسهزدنهای پرخطر در خیابانها به شب برسانند.
افتخارزاده میگوید: «مهدکودک فقط برای اعضایی است که روزانه در مرکز حضور دارند یا در کارگاه کار میکنند. این اتاق را راه انداختیم تا بچههایشان را همراه با خود به مرکز بیاورند. بعضی از بچهها به دلایل مختلفی در خانه شرایط امنی ندارند. قبلا مادرها، در خانه را روی بچه قفل میکردند و سرکار میرفتند. بارها شنیدهایم که در این شرایط بچه از پنجره خودش را به بیرون میرسانده و اتفاقات عجیب و غریبی برایش میافتاده است. بههمیندلیل، گفتیم با همین امکاناتی که داریم حداقل یک اتاق را به همین کار اختصاص بدهیم تا مادرها و بچهها خیالشان راحت باشد.» کمیته آموزش این سازمان، وظیفه آموزش خانوادهها و فرزندان آنها را بهعهده دارد. به گفته افتخارزاده، با وجود محدودیت منابع و امکانات اما پنجشنبه و جمعه هر هفته کلاسهای تقویتی و جبرانی برای فرزندان خانوادههای عضو در این مرکز از سوی معلمان داوطلب برگزار میشود. «بچههایی که ترک تحصیل کردهاند یا همین الان مشغول به تحصیل هستند، در این کلاسها شرکت میکنند؛ البته پراکندگی آنها بالاست و این کار را کمی سخت میکند.» افتخارزاده میگوید: «در بخش آموزش، گاهی مشکلات جسمی و روانیای که احیانا بچهها با آن درگیر هستند، شناسایی میشوند. ما به معلمها فرمهایی دادهایم که بهصورت دورهای کمبودها و نیازها و حتی استعدادهای بچهها را شناسایی کنند.»
فرهنگ کار خیر باید طبق نیازها تغییر کند
کارگاه مهارتآموزی آتنا درحالحاضر، با دو بحران اصلی مواجه است؛ بحران سفارش کار برای کارگاه خیاطی و بحران امکانات برای تجهیز کارگاه هنر آتنا که علاوه بر خیاطی، معرق، منبت و… است. افتخارزاده میگوید: «تعداد زنانی که در کارگاه خیاطی کار میکنند ۱۰ نفر بوده اما تعداد چرخها پنج تاست. برای تهیه چرخهای خیاطی به حدود ۵، ۶ میلیون تومان پول نیاز است که بههرحال باید هزینههای آن را تأمین کنیم. علاوهبر خانمهایی که در کارگاه حاضر هستند و فعلا تعدادشان ۱۰ نفر است، تعداد زیادی مددجو داریم که کار بلدند و فقط بهخاطر اینکه شرایط اینجا امن است، تمایل دارند بیایند و در این خانه کار کنند اما ما بهدلیل کمبود چرخها قادر نیستیم همه اینها را بپذیریم.»
افتخارزاده به یک نکته مهم نیز اشاره میکند: «متأسفانه، فرهنگ اشتغالزایی چندان در بین مردم و خیران ما جا نیفتاده، یعنی هنوز مردم بهدلیل فرهنگی که در انجام کار خیر غالب است، تصور میکنند رساندن مواد غذایی و پوشاک به افراد بیبضاعت میتواند وضعیت آنها را برای همیشه بهبود ببخشد، درحالیکه اگر تلاش کنیم فرهنگ کار خیر را بهسمت مهارتافزایی و اشتغالزایی برای مددجویان هدایت کنیم، قطعا به مرور زمان و با صرف وقت، حد بالایی از توانمندی را در این افراد شاهد خواهیم بود.»