آمادگی ازدواج نداشتن: نظریهپردازان روانشناسی رشد، معتقدند ما زمانی میتوانیم وارد مراحل بعدی رشد روانی بشویم که مراحل قبلی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشیم. به بیان دیگر، اگر مرحله قبلی را صحیح و کامل طی نکرده باشیم، به خاطر ناکافیبودن مهارتهایمان، فرصتهای موجود در مرحله بعدی را خواهیم سوزاند. حکایت رابطه روانشناسی فرد در دوران مجردی با طلاق زودهنگام هم این است. وقتی فرد در دوران قبل از ازدواج، بلوغ کافی را پیدا نکرده باشد و فرصتهایی را که باید صرف آگاهی از واقعیتها و کسب مهارتهای اساسی برای کنارآمدن با آنها میکرد، خرج سیر و سفر در رؤیاپردازیهای ارادی یا القایی خود درباره ازدواج و زندگی مشترک کرده باشد، بهدلیل عدم آمادگی کافی برای دورشدن از رؤیا و ورود به مرحله جدیدی از رشد در جهان واقعی با اولین تلنگر جا میزند. در این حالت، بهترین راه برای دورماندن از اضطراب، انداختن تقصیر این ناکامی به گردن طرف مقابل است؛ آنهم با جملهای با بستهبندی شیک و امروزی: «اونی که میخواستم، نیست». این جمله که بهطور مشخص به ریشههای قبل از ازدواج طلاق اشاره دارد، دربردارنده نقصانهایی است که عمدتا متوجه خود فرد گوینده آن است. اولین عامل خطرساز طلاق زودهنگام که ریشه در دوران قبل از ازدواج دارد، نرسیدن به جمعبندی از کیستی خود و همچنین انتظارات خود از جنبههای مختلف زندگی، بهویژه ازدواج، همسر و زندگی مشترک است. کسی که تکلیفش با هویتش مشخص نیست، مثل مرغ سرکنده مدام این طرف و آن طرف میرود، این شاخه و آن شاخه میکند، امروز عاشق میشود و فردا فارغ، الان تصمیم میگیرد و یک ساعت دیگر پشیمان میشود. خلاصه اینکه آمادگی ورود به رابطه بلندمدت زناشویی را ندارد و اگر هم بر حسب تصادف یا بیملاحظی طرف مقابل وارد آن شد، بیش از چند ماه تاب ادامه آن را نخواهد داشت.
از دوران قدیم دوران عقد و نامزدی را شیرینترین دوره زندگی زناشویی میدانند اما متأسفانه طلاق در دوران عقد در این روزها در حال افزایش است که میتوان از آن بهعنوان یک آسیب جدی نام برد. خیلیها هنوز جوهر مهر ازدواجشان خشک نشده، مهر طلاق بر زندگیشان زده میشود. هرکدام از آنها برای خودشان دلایلی دارند ولی رایجترین دلیل مشترکشان این جمله است: «اونی که میخواستم، نیست».
لینک کوتاه: http://vaghayedaily.ir/fa/News/63932