به گزارش بانکداران ۲۴ (Banker)،در اوضاع کنونی نیز که بانکها با محدودیتها و مشکلات متعددی مواجهاند، نبود شفافیت کافی، عدم نظارت صحیح، بزرگ شدن مطالبات معوق بانکی و داراییهای سمی بانکها از جمله دلایلی هستند که میتوانند به بحرانهای موجود دامن بزنند و در این مسیر دولت و بانک مرکزی لازم است هرچه سریع تر به مقابله و برخورد با این معضلات بپردازند زیرا اگر سیستم بانکی کشور به واسطه شرایط نامساعد خود نتواند به تعهداتش در قبال مشتریان عمل کند، با به خطر افتادن حس اعتماد عمومی در جامعه، شرایط نگرانکنندهای به وجود خواهد آمد که میتواند به ضرر کلی اقتصاد شود.
شرایط نظام بانکی در ارتباط تنگاتنگ با اوضاع اقتصادی کشور است و هر گونه نقطه تاریک و آسیب زا در بدنه بانکی میتواند خطرات جدی برای اقتصاد ایجاد کند و تهدید بالقوهای برای دور کردن آن از مسیر صحیح توسعه و رشد اقتصادی باشد.
آنچه در شرایط امروز ایران بر کسی پوشیده نیست، فشار همهجانبهای است که بر بانکهای کشور تحمیل میشود و با توجه به عدم وصول مطالبات معوق بانکها و بدهی دولت به نظام بانکی، بخش عمدهای از منابع بانکی که به عقیده خود مسوولان بانک مرکزی برابر نیمی از داراییهای آنهاست، منجمد و باعث شده بانکها به این حجم از منابع دسترسی نداشته باشند که یکی از اصلیترین دلایل تحت فشار بودن سیستم بانکی کشور به شمار میرود.
نبود شفافیت در گزارشگری مالی بانکها نیز یکی از اصلیترین معضلات موجود است که باعث شده مجموعه نظام بانکی با پدیدهای به نام معوقات بانکی و در ادامه آن با بیماری مالی ترازنامهها و داراییهای بانکها مواجه شود.
شیوع داراییهای سمی
شیوع داراییهای سمی در ترازنامه بانکهای کشور، به اثرات منفی در جریان اقتصاد منجر خواهد شد که میتواند جریان نقدینگی و تامین مالی کشور را با مشکل مواجه سازد و این مساله خود میتواند علتی برای تشدید رکود تورمی در اقتصاد ایران باشد.
بخش عمدهای از سودآوری بانکها در سالهای گذشته به دلیل ورود بانکها به بازار املاک و مستغلات در سالهای اخیر و افزایش شعب آنها بوده است که با افزایش ارزش داراییهای ثابت، به شکلی غیرواقعی بیانگر سودآوری آنها بود.
در حالی که این کار موجب شده هم نسبت داراییهای آنها از سقف تعیین شده بیشتر شود و هم در صورت فروش، ارزش این داراییها بسیار کمتر از ارزش ثبت شده آنها خواهد بود.
از سوی دیگر با بررسی ترکیب داراییهای سمی بانکها متوجه میشویم، بانکهای کشور به ویژه خصوصیها حجم قابل توجهی از تسهیلات را به صورت تکلیفی یا غیرتکلیفی پرداخت کردهاند. جای سوال است که این تسهیلات به چه کسانی پرداخت شده، معوقات چگونه شکل گرفته و بدهکاران چه کسانی هستند.
با رخ دادن این اتفاقات منفی، بخشی از منابع بانکها به نوعی حبس میشود و در اصطلاح گفته میشود که تبدیل به پول سمی یا مسموم شده است.
به طور مثال اگر یک بانک منابع حاصل از سپردههای دریافتی خود را در اختیار شرکتهای زیرمجموعه یا افراد خاص وابسته قرار دهد تا آنها با این وجوه در بازارهایی مثل سهام، اوراق بهادار یا بازار ملک، سرمایهگذاری کنند، این موضوع میتواند باعث شود بخشی از نقدینگی، از چرخه اعتبار خارج شود و داراییهای بانکها را تبدیل به پول سمی کند.
میتوان به وجوه بلوکه شده بانکها نیز اشاره کرد که بخشی از دارایی بانکها را تبدیل به دارایی غیرواقعی میکند و از آن با عنوان مطالبات غیرقابل وصول یا مطالبات معوق در ترازنامه بانکها یاد میشود.
انجماد داراییهای بانکها و شرایط تحریمی در نظام بانکی تاثیرات منفی داشته است و در ادامه این روند بانکها به سمت منابعی حرکت کردند که امکان نقدشوندگی آنها وجود نداشت و سبب شکلگیری داراییهای سمی بانکها شده است. علت ایجاد داراییهای سمی را نیز میتوان در عدم نظارت صحیح نهادهای مسوول جست و جو کرد و اگر نظارت بیشتری صورت میگرفت شاید این اتفاق رخ نمیداد.
مجموعه این عوامل باعث بروز اشکالات عمدهای در اجرای سیاستهای پولی و مالی دولت و بانک مرکزی شده است و با بسته شدن دست بانکها در تامین مالی طرحهای اقتصادی، فضای کلان اقتصاد آسیب زیادی را متحمل خواهد شد که ریشه در عدم شفافیت نظام پولی و مالی کشور دارد و در این مسیر به دلیل عدم استقلال بانک مرکزی و ناکارایی نظارت و مدیریت بانکها، ساختار بانکی کشور مورد فشار زیادی قرار گرفته است.
حرکت به سمت ایجاد ارزش افزوده
راهکارهایی که برای برونرفت از این مشکل معرفی میشوند نیز به دنبال اقدامات اصلاحی روی شبکه بانکی و حرکت به سمت اصلاح ترازنامه بانکها تمرکز دارند و با اجماع تمامی نهادها و مسوولان حاضر در این حوزه به دنبال کاهش ریسک اقتصاد این ناحیه هستند.
اگرچه تاکنون بانکها به مرز ورشکستگی نرسیدهاند، اما در صورت ادامه مسیر غلط و سیاستگذاریهای نادرست، اوضاع بانکها رو به وخامت خواهد رفت و در این مسیر لازم است بانکها با واسطهگری سپردهها و اعطای تسهیلات مناسب، به سمت ایجاد ارزش افزوده و مقابله با حبس منابع مالی خود بروند.
در این میان حضور دولت در بخش بانکی و فشار آن بر بانکها مبنی بر اعطای تسهیلات تکلیفی یا برخورد دستوری برای کاهش نرخ سود، باعث میشود بانک در شناسایی فرد تسهیلاتگیرنده و اولویتهای خود دچار مشکل شود که در نتیجه برگشت سرمایهها با حساسیت دنبال نخواهد شد و تسهیلات از کارایی لازم برخوردار نخواهد بود.
در همین حال یک مقام اسبق بانک مرکزی با برشمردن دلایل ایجاد ترازنامه منفی بانکها، معتقد است هرچه سریعتر دولت باید جسارت و قدرت مقابله با چنین شرایطی را در خود ایجاد کند.
ورود سپردههای سرگردان به بانکها
در همین رابطه پژوهشگر بانکی تخصیص غیربهینه منابع بانکها را دلیل ایجاد داراییهای سمی در ترازنامه آنها میداند.
محمد ارباب افضلی گفت: در حالی که بانکها وظیفه واسطهگری مالی دارند و به نمایندگی از مردم باید فعالیت کنند، نقدینگی را در بخشهای غیرتخصصی مانند مسکن سرمایهگذاری کردند که امروز از آنها به عنوان بنگاهداری بانکها یاد میشود.
وی افزود: با ورود بازار مسکن به رکود، بازدهی مورد انتظار بانکها تامین نشد و در نهایت بخشی از این منابع به عنوان منابع قفل شده در ترازنامه نظام بانکی خودنمایی کرد و امروز از آنها به عنوان داراییهای سمی و منجمد یاد میشود.
ارباب افضلی تصریح کرد: جریانی که به عنوان سپردهها وارد نظام بانکی شد از طرف تسهیلات دچار مشکل کرد. همچنین بخشی از منابع نیز به خاطر تخصیص غیر بهینه بانکها، دوباره داراییهای سمی را در ترازنامهها ایجاد کرد.
این پژوهشگر بانکی افزود: جریانی که به عنوان سپردهها وارد نظام بانکی شد از طرف تسهیلات دچار مشکل شد. همچنین بخشی از منابع نیز به خاطر تخصیص غیر بهینه بانکها، دوباره داراییهای سمی را در ترازنامهها ایجاد کرد.
وی ادامه داد: علاوه بر این، امروز حضور دولت در بخش بانکی را به صورت تسهیلات تکلیفی یا تاثیرگذاری در تعیین نرخ سود بانکی میبینیم و اینها باعث شد بانک شناسایی فرد تسهیلاتگیرنده را در اولویت قرار ندهد، چون مساله بانک سودآوری نبود و تنها به سهم بازار فکر میکرد.
ارباب افضلی به ایبنا گفت: در چنین شرایطی بانکها خیلی درباره برگشت سرمایهها با حساسیت کار نمیکنند و بعد بحث اطلاعات نامتقارن پیش میآید و تسهیلات دیگر کارایی لازم را ندارد.
در عین حال، به جای برگشت و درآمدزایی از تسهیلات، مطالبات معوق و داراییهای منجمد در نظام بانکی ایجاد میشود.
این کارشناس ارشد پژوهشی گفت: این مسایل باعث شد بانکها درآمدی برای تسهیلات پرداخت شده متصور نباشند و از آنسو به دلیل رکود در بازارهای مسکن و ارز و… عموما سپردههای سرگردانی که باعث جریان مخرب نقدینگی بودند، بهترین محل سرمایهگذاری را نظام بانکی میدانستند.
منبع : http://banker.ir/news/194020