اگرچه هیچکس حق ندارد که اسرار خود را در برابر دیگران فاش کند اما برخی افراد هم هستند که به اقتضای شغل خود ممکن است از بروز امور مهم و پنهانی افراد اطلاع پیدا کنند و همین مساله، ایجاب میکند تا از اسرار مردم در برابر دیگران حفاظت کرده و به اصطلاح «رازدار» باشند.
مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «افشای اسرار» را بررسی کنیم.
اگرچه هیچکس حق ندارد که اسرار خود را در برابر دیگران فاش کند اما برخی افراد هم هستند که به اقتضای شغل خود ممکن است از بروز امور مهم و پنهانی افراد اطلاع پیدا کنند و همین مساله، ایجاب میکند تا از اسرار مردم در برابر دیگران حفاظت کرده و به اصطلاح «رازدار» باشند. حال اگر این افراد، رازداری نکرده و اسرار دیگران را فاش کنند، از نظر قانون مجرم بوده و باید با آنها برخورد شود.
زمانی که یک فرد اسرار دیگری را افشا میکند، اعتماد وی را نادیده گرفته و این امر به خودی خود، از نظر اخلاقی زشت و ناپسند است و حتی ممکن است مورد سرزنش هم قرار بگیرد.
متاسفانه در برخی مواقع شرایط بهگونهای میشود که فردی که به دلیل مناسبت شغلی خود، به اسرار دیگران دست یافته است، آن اسرار را افشا میکند و علاوه بر خیانت در امانتی که مرتکب شده، حاشیههای متعددی از منظر موضوعی، برای دیگران ایجاد میکند که موجب سلب آرامش وی میشود.
طبیعتا افرادی که از اعتمادشان سوءاستفاده شده، مستحق این هستند که به نهاد یا مرجع صالح مراجعه و شکایتی در همین باب طرح کنند.
این وضعیت ایجاب میکرد که قانونگذار ورود کرده و با تعیین مجازاتهایی در همین زمینه، نوعی بازدارندگی از افشای اسرار به وجود آورد.
بر این اساس، با توجه به قوانینی که در کشور ما وجود دارد، قانونگذار افشای اسرار مردم از سوی اشخاصی که به مناسبت شغل و حرفهشان اسرار مردم را به دست میآورند، را جرم میداند و مرتکب را قابل تعقیب و مجازات میشناسد زیرا در این مشاغل مردم به واسطه نیازشان به این افراد مراجعه میکنند و باید به این افراد اطمینان داشته باشند.
افراد بر مبنای همین اطمینان، رازها و اسرار خود را بیان می کنند تا از راهنماییهای آنها در جهت حل مشکل خود برخوردار شوند و اگر قرار باشد پزشک یا هر شخص دیگری که از اسرار مردم آگاه میشود آن را به دیگران بازگو کند، موجب بیاعتمادی مردم میشود.
حبس و جزای نقدی برای افشاگران
طبق قانون مجازات اسلامی، پزشکان، جراحان، ماماها و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفهشان محرم اسرار میشوند هرگاه درغیر موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند، به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و ۵۰۰ هزار ریال تا ۶ میلیون ریال محکوم میشوند.
قانونگذار در ماده ۶۴۸ کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی، پزشکان و ماماها را رازداران حرفهای معرفی کرده است که البته به این گروه میتوان وکلا و قضات را هم اضافه کرد.
اگر موضوعی به عنوان راز در نزد فردی که دارای مشاغل یاد شده نیست، اعلام شود و وی آن را فاش کند، مرتکب جرم افشای راز نشده است، هرچند عمل این فرد از لحاظ قانونی مذموم و ناپسند است.وجود راز حرفهای از ارکان این جرم است؛ به این شکل که میان صاحب راز و طرف او جنبه نهانی وجود داشته باشد و دیگران نباید از آن باخبر شوند و موضوع بهگونهای باشد که صاحب آن فقط به اعتبار حرفه و موقعیت طرف، ناگزیر از ابراز آن به او شده باشد.
ملاک قابل مجازات بودن افشای اسرار چیست؟
ملاک قابل مجازات بودن افشای اسرار قوت جنبه عمومی این عمل است زیرا دارا بودن شغل و حرفهای که مردم نیازمند مراجعه به آن هستند، موجب اعتماد آنها شده است و مردم با تکیه بر همین اعتماد، اسرارخود را در نزد این افراد بازگو میکنند.
به طور کلی افشای اسرار، موجب بیاعتمادی مردم و موجب اختلال در نظم اجتماعی میشود.
برای تحقق جرم افشای اسرار، ارکانی لازم است که بدون تحقق آن نمیتوان گفت به طور قانونی جرمی رخ داده است، نخستین رکن و شرط تحقق جرم افشای سر، اعلام آن به دیگران است و ممکن است اعلام اسرار به شکل کتبی و به وسیله مطبوعات انجام شود.
گاهی عدم افشای اسرار جرم محسوب میشود
همیشه رازداری خوب نیست و گاهی هم قانون افراد را مکلف به بیان اسرار یا به عبارت دیگر افشای آن میکند.
قاعده و قانون بر این است که پزشک یا وکیل یا هر شخصی که بنا به شغلش، بخشی از اسرار دیگران را دارد، رازدار باشد اما گاهی شرایط به گونهای میشود که خود قانون او را مکلف به افشای سر کند و چنانچه پزشک یا هر شخص دیگری که حافظ اسرار است، به حکم قانون افشای سر نکند، مرتکب تخلف میشود؛ البته این نکته بیشتر درباره وکلا صادق است زیرا جزئیات بیشتری درباره موضوعات دیگران میدانند.
گاهی قاضی پرونده برای کشف حقیقت نیاز به اطلاعاتی دارد که این اطلاعات نزد پزشک یا وکیل است و آنها را به عنوان مطلع به دادگاه فرامیخواند که در این موارد، این افراد باید اطلاعات خود را در اختیار دادگاه قرار دهند و چنین مواردی شامل افشای اسرار نخواهد شد و بلکه عدم افشار اسرار، تخلف برای آن پزشک یا وکیل یا هر شخص مطلع دیگری محسوب میشود.
منبع : http://www.tabnak.ir/fa/news/727099