پل ساموئلسون، اقتصاددان معروف، در تعریف نظام اقتصادی سرمایه داری می گوید: «نظام مذکور، سازمانی است که در آن اکثریت اموال، دارایی ها و ابزار تولید به طور خصوصی مورد تملک واقع شده و بازار به عنوان ابزار تخصیص منابع و ایجاد درآمد محسوب می شود». پرفسور دابرت هیل برونر، نظام شناس مشهور، می گوید: نظام اقتصاد سرمایه داری مجموعه ای از نهادها و اندیشه های کلیدی می باشد که اصلی ترین نهادها بازار کنترل نشده و اساسی ترین اندیشه ها، مشروعیت تملک خصوصی بر ابزار تولید می باشد.
هر دو تعریف با وجود تفاوت های ظاهری، دو عنصر مالکیت و تخصیص را به عنوان محورهای شناسایی نظام سرمایه داری مورد تأکید قرار داده اند. بنابراین، اساسی ترین رکن های نظام سرمایه داری عبارت اند از: انجام مبادله آزاد فعالیت های تولیدی در قالب بازار؛ در دست داشتن قیمت ها توسط کارگزاران خصوصی و وجود بازار رقابت و حضور کم رنگ دولت در این نظام اقتصادی.
با توجه به دو عنصر «مالکیت» و «تخصیص منابع»، نقش دولت و سهم آن و نقش بازار در این دو عنصر را می توان مبتنی بر چهار سازمان دهی اقتصادی دانست: یکی اینکه تملک ابزار تولید به طور کامل در دست بخش خصوصی و تخصیص منابع در دست بازار است، نه دولت (سرمایه داری خالص مبتنی بر بازار)؛ دوم، دولت در تولید و ایجاد هماهنگی فعالیت های اقتصادی نقش دارد، اما تملک ابزار تولید دست بخش خصوصی است (سرمایه داری مبتنی بر دولت)؛ سوم، تملک سرمایه دست دولت است، ولی نظام بازار جهت تخصیص منابع به کار گرفته می شود (سوسیالیسم مبتنی بر بازار) و چهارم، هم تملک سرمایه و هم تخصیص منابع در دست دولت است. (سوسیالیسم متمرکز).
آنچه حاکم بر اقتصاد جهانی است، سازمان دهی اقتصاد مختلط می باشد که طیف گسترده ای از نظام های اقتصادی را دربردارد. نویسنده در ادامه، به انواع سازمان دهی در نظام سرمایه داری پرداخته است.
بر اساسا مبنای تقسیم بندی معروف «لسترثرو»، نظام سرمایه داری به دو دیدگاه «سرمایه داری فردگرایانه» و «سرمایه داری جمع گرایانه» تفکیک شده است. سرمایه داری فردگرایانه عملاً در دو قرن اخیر سایه خود را بر جهان گسترانده است. طبق مبانی پرفسور ثرو، در سنت فردگرایانه هر فرد مسئول پیشرفت و موفقیت خود می باشد. در مقابل، سرمایه داری جمع گرایانه اساسا به معنای استخراج رضایت مشتری های جمعی می باشد.
یک نوع تقسیم بندی «نظام سرمایه داری بر اساس میزان نقش دولت است که عبارت اند از: سرمایه داری مبتنی بر بازار؛ سرمایه داری مبتنی بر رفاه اجتماعی و سرمایه داری هدایت شده معروف.
سرمایه داری مبتنی بر بازار، لیبرال ترین تفسیر اقتصاد سرمایه داری است که دولت کمترین دخالت در آن دارد. در ادامه، به کلیات تخصیص منابع، ترتیبات نقادی نظام سرمایه داری و توزیع درآمد و سرمایه گذاری اشاره می شود.
برای تولید نیاز به میزان کافی از سرمایه مولد هست و جهت تشکیل سرمایه باید پس انداز صورت گیرد. برای توزیع مطلوب نتایج سرمایه گذاری، وجود دستگاه مناسب دیگری ضروری است.
«ترتیبات نهادی»، مشخصه های نظام اقتصادی محسوب می شوند و بیانگر مجموعه ای از عقاید اساسی است که چگونگی سازمان دهی اقتصادی تولید کالاها و خدمات و توزیع درآمد را تعریف می کند.
در قالب مالکیت خصوصی است که افراد حق دارند مالک دارایی ها و ثروت ها و ابزار و عواملی باشند در عین حال، دارای محدودیت هایی است که غالبا توسط گروه ها و واحدهای دولتی محدود می شود.
یکی دیگر از نهادها و ویژگی های نظام سرمایه داری، انگیزه سودطلبی است که خود نوعی آزمون و نشانه برای تولید یک کالا، نوع تولید و مقدار آن محسوب می شود. اما وظیفه مکانیزم قیمت ها در این نظام عبارت است از قیمت نوع و کیفیت کالای تولیدی و چگونگی توزیع آن، و تغییرات قیمت به تعدیل کالاها و خدمات موجود در بازار می پردازد.
نهادهای اساسی و ویژگی های دیگر نظام سرمایه داری عبارت اند از: آزادی در فعالیت های اقتصادی؛ رقابت اقتصادی؛ فردگرایی؛ حاکمیت مصرف کننده و اخلاق کارکردی پروتستان.
منبع : http://www.hawzah.net/fa/Article/View/90123