یکی از مهمترین نشانههای رشد اجتماعی و وضعیت رفاه در یک جامعه، تعادل و توازن توزیع درآمد یا ثروت در آن جامعه است.از جمله مهمترین شاخصهای این سنجش ضریب یا شاخص جینی (Gini coefficient) است.
ضریب جینی یک واحد اندازه گیری پراکندگی آماری است که معمولا برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده میشود. این ضریب با نسبتی تعریف میشود که ارزشی بین صفر و یک دارد.
هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان میدهد و بالعکس هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد یک باشد، توزیع نابرابر درآمد را مشخص میکند.
شاخص جینی همان ضریب جینی است که برای فهم بهتر، آن را به صورت درصد بیان میکنند.
برای مقایسه توزیع درآمدی در بخشهای مختلف جامعه و همچنین در کشورها مورد استفاده قرار داد. برای مثال ضریب جینی برای مناطق شهری با مناطق روستایی در بسیاری از کشورها متفاوت است.
ضریب جینی را به راحتی می توان با سراسر کشور مقایسه کرد و تفسیر آن نیز آسان است.
از ضریب جینی می توان برای نشان دادن چگونگی توزیع درآمد در داخل کشور در طی یک دوره از زمان استفاده کرد. در نتیجه این امکان وجود دارد تا ببینید که آیا نابرابری در حال افزایش است یا کاهش؟
معایب ضریب جینی :
اگر دو کشور ضریب جینی یکسان داشته باشند ممکن است یک کشور ثروتمند باشد و دیگری فقیر، میتوان نتیجه گرفت اندازه گیری ضریب جینی در دو کشور متفاوت است.ضریب جینی نقطه برآورد در یک زمان خاص است. از این رو تغییرات درآمدی را در طول زمان نادیده میگیرند.
ضریب جینی یک واحد اندازه گیری پراکندگی آماری است که معمولا برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده می شود. این ضریب با نسبتی تعریف می شود که ارزشی بین صفر و یک دارد: یک ضریب جینی پایین برابری بیشتر در توزیع درآمد یا ثروت را نشان می دهد در حالیکه ضریب جینی بالاتر توزیع نابرابر را مشخص می کند.
صفر یعنی همه درآمد و ثروت یکسان دارند (برابری مطلق) و عدد یک یعنی نابرابری مطلق به گونه ای که ثروت تنها در دست یک نفر است و مابقی هیچ درآمدی ندارد. درآمد جینی مشروط بر این است که هیچ کس دارای درامد و ثروت خالص منفی نباشد. در دنیای حاضر، ضریب جینی بین ۰.۲۳۰ در سوئد تا ۰.۷۰۷ در نامیبیا متغیر است البته تمامی کشورها در این ارزیابی وارد نشده اند.
شاخص جینی همان ضریب جینی است که بصورت درصد بیان شده و مسلماً قابل فهم تر است. برای مثال شاخص جینی سوئد ۲۳ درصد خواهد بود.
ضریب جینی توسط متخصص آمار ایتالیایی به نام کورادو جینی توسعه یافت و در سال ۱۹۱۲ اعلام شد. این مفهوم همچین برای مطالعه بر مفهوم تراکم زیستی قابل استفاده است بطوریکه در نموداری نسبت تراکم انواع گونه ها در برابر نسبت تراکم هر فرد یا هرگونه قرار می گیرد.
در حالیکه بیشتر ملتهای توسعه یافته اروپایی و کانادا دارای شاخص جینی بین ۲۴ و ۳۶ هستند، ایالات متحده ـمریکا و مکزیک شاخص جینی بالای ۴۰ درصد دارند که نشان می دهد این کشور دارای نابرابری بیشتری در ثروت و درآمد هستند (در حالیکه شاخص جینی در کشور ما طبق آمار ویکی پدیا ۴۲ درصد می باشد).
با استفاده از جینی می توان تفاوت در کمیت خدمات رفاه اجتماعی و سیاستهای حقوق و دستمزد را بهتر درک کرد. البته باید دانست که جینی گاهی اوقات ممکن است گمراه کننده باشد بخصوص زمانی که می خواهیم مقایسه های سیاسی بین کشورهای بزرگ و کشورهای کوچک انجام دهیم.
یکی از مزایای نمودار جینی این است که برای استان های مختلف یک کشور نیز قابل استفاده است یا برای مقایسه بین شهرنشینان و روستانشینان. جینی اصول مخصوص به خود را دارد مثلا در آن نامی از اشخاص پردرامد یا کم درامد برده نمی شود. بستگی به میزان جمعیت یک کشور نیز ندارد.
از معایب آن: اقتصادهایی با درآمد مشابه و شاخص جینی مشابه باز هم ممکن است که درامدهای بسیار متنوع داشته باشند و این به دلیل نوع طراحی سیستم جینی است که گاهی یک ایراد به حساب می آید.
طرفداران ضریب جینی مدعی هستند که این ضریب محک قابل اطمینان تری برای تعیین میزان پیشرفت یک کشور است و به وسیله آن می توان بین رشد مفید و رشد غیراقتصادی تفاوت قائل شد. در معادله ضریب جینی، به یک معنا هزینه رشد نیز حساب می شود.
تولید ناخالص داخلی و کاستی های آن
در واقع تولید ناخالص داخلی اساساً برای اندازه گیری میزان شهروندان یک کشور طرح ریزی نشده بود ولی اقتصاددانان با استفاده از آمار به دست آمده بر مبنای آن ظرف سال های متمادی به اندازه گیری تغییرات سطح زندگی افراد یک کشور دست می زدند. در فرمول تولید ناخالص داخلی هزینه ها به حساب نمی آیند و تاکید زیادی بر تولید و مصرف می شود و این فرمول به بهبود شرایط زیست انسان ها توجهی ندارد. سیمون کازنتز مخترع فرمول تولید ناخالص داخلی خود می گوید:«رفاه یک ملت را نمی توان با اندازه درآمدشان اندازه گیری کرد. در بررسی بهزیستی مردم یک کشور باید به مسائل زیست محیطی نیز توجه کرد.»
پایه های تئوریک ضریب جینی
از اوایل دهه ۹۰ میلادی این اتفاق نظر به وجود آمده بود که رشد نقدینگی به معنای کاسته شدن از میزان رفاه مردم و هزینه بر شدن خدمات اجتماعی (پرداخت پول بابت دریافت خدمات اجتماعی) می شود. اگر چه رشد نقدینگی باعث گسترش اقتصاد می شود ولی در عمل اثری معکوس بر رفاه مردم دارد. معمولاً سیاستمداران و خبرنگاران رشد تولید ناخالص داخلی را با رشد اقتصادی معادل می گیرند اما ضریب جینی تلاشی است برای ارائه تصویری کامل تر از وضع اقتصاد و جبران کمبودهایی که ممکن است فرمول تولید ناخالص داخلی داشته باشد. اقتصاددانانی مانند فیلیپ لون بر این امر تاکید داشته اند که افزایش تولید کالا و گسترش خدمات را باید بر پایه سود و زیان بررسی کرد و نه فقط سودی که از این روندها حاصل می شود.
بنا بر مدلی که توسط ارائه شده فعالیت اقتصادی به شکل بالقوه اثرات زیانبار زیر را به دنبال دارد:
هزینه کاسته شدن منابع، هزینه جرم، هزینه آسیب به جو زمین، هزینه از هم پاشیدن خانواده، هزینه آلودگی آب و هوا و همچنین آلودگی صوتی، از دست رفتن زمین های کشاورزی، هزینه از دست رفتن تالاب ها و جنگل ها.
قابلیت ادامه تولید و ضریب جینی
هزینه های فعالیت اقتصادی که به آنها اشاره شد در چارچوب منابع و قابلیت ادامه تولید در آینده نیز قابل بررسی است و ضریب جینی در محاسبه رفاه در یک جامعه، به آینده و حفظ قابلیت ها در آینده نیز توجه نشان می دهد. به عنوان مثال فعالیت های کشاورزی که از سفره های آب زیرزمینی استفاده می کند و موجب کاسته شدن حجم آب های زیرزمینی می شود در مقایسه با فعالیت های کشاورزی که از آب رودخانه ها جهت آبیاری استفاده می کند، در چارچوب ضریب جینی رتبه و نمره پایین تری می گیرد.
درآمد و کاهش سرمایه
میزان مطلوب تولید و مصرف بدون آنکه به ظرفیت اقتصاد در تولید و مصرف در آینده ضربه بزند نکته مهمی است که باید به آن توجه لازم مبذول شود و در چارچوب فرمول ضریب جینی این سوال کلیدی مطرح می شود که آیا یک ملت می تواند تمامی تولید ناخالص داخلی کشور را مصرف کند بدون آنکه به ظرفیت تولید و مصرف در آینده ضربه بزند؟
لذت از زندگی و تولید کالا
از اوایل قرن بیستم به این موضوع اذعان شده که رفاه اقتصادی به لذت افراد از زندگی نیز بستگی دارد و فقط محدود به تولید کالاها نمی شود. این مساله در محاسبات ضریب جینی نیز لحاظ شده است.
ضریب جینی عددی است بین صفر و یک (یا صفر و صد درصد) که در آن صفر به معنی توزیع کاملا برابر درآمد یا ثروت و یک به معنای نابرابری مطلق در توزیع است. دقت کنید که ضریب جینی فقط از برابری عددی صحبت میکند و ربطی به عدالت به معنای فلسفی آن ندارد. شکل زیر تصویری از این مفهوم را ارائه میکند.
خط چهل و پنج درجه مقدار تجمعی ثروت در شرایط توزیع کاملا برابر را نشان میدهد. در این شرایط مثلا سی درصد اول جمعیت کشور سی درصد ثروت جامعه را خواهند داشت و پنجاه درصد بعدی پنجاه درصد را و الخ. در مقابل منحنی لورنتس نشانگر توزیع واقعی ثروت در یک جامعه است. طبیعی است که این منحنی از خط قبلی فاصله داشته باشد. منحنی نشان میدهد که اگر افراد را بر حسب ثروتشان مرتب کنیم بیست درصد پایین مثلا ممکن است ده درصد ثروت را داشته باشند و پنجاه درصد اول سی درصد و الخ. توی شکل فرضی بالا ده درصد آخر حدود سی درصد کل ثروت جامعه را در اختیار دارند.
ضریب جینی در واقع نسبت تفاوت مساحت زیر خط چهل و پنج درجه و زیر منحنی لورنتس (ناحیه زرد) به کل مساحت مثلت را اندازه میگیرد.
در شرایط توزیع کاملا برابر ثروت منحنی توزیع درست روی خط چهل و پنج درجه میافتد و لذا اختلاف مساحت صفر میشود. حال اگر توزیع نابرابرتر شود منحنی لورنتس در دهکهای پایین به محور افقی نزدیک تر میشود و از خط فاصله میگیرد و لذا ضریب جینی بزرگتر میشود. در یک حالت حدی که فقط یک نفر همه ثروت را در اختیار داشته باشد منحنی لورنتس روی محورهای مختصات میافتد (۹۹٫۹۹ درصد جامعه صفر درصد ثروت را دارند) و لذا ضریب جینی یک میشود.
محاسبه ضریب جینی کار نسبتا پیچیدهای است و نیاز به تخمینهای آماری دارد و لذا ممکن است اعداد متفاوتی برای آن اعلام شود. ضمن اینکه دادههای خام آن یعنی ثروت خانوارها که از نمونهگیری به دست میآید معمولا با خطای نسبتا بزرگی همراه است چون مردم دارایی خود را درست اعلام نمیکنند.
در بین کشورهای دنیا کشورهای اسکاندیناوی معمولا به پایین بودن ضریب جینی معروفند و این رقم برای آنها زیر بیست درصد است. در مقابل کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا که یک اقلیت فوق العاده ثروتمند و قشر کثیری از فقرا را دارند ضریب جینیهای بالاتر از شصت درصد دارند. وضع ایران چیزی بین این دو سر طیف و نزدیک به آمریکا و هند است.
بر اساس مستندات منتشره از مراجع آماری کشور، ضریب جینی(۱) که یکی از بهترین معیارها در شناخت فاصله فقیر و غنی و بررسی تعادل و یا وخامت در توزیع درآمدها است، از ۴۳۶۸/۰ در سال ۱۳۴۸ به ۴۴۲۹/۰ در سال ۱۳۴۹ افزایش یافته و روند نامناسب خود را آغاز کرد. این شاخص در سال ۱۳۵۰ به ۴۶۷۹/۰، در سال ۱۳۵۲ به ۴۷۷۵/۰، در سال ۱۳۵۴ به ۵۰۲۰/۰ یعنی بیعدالتی قابل ملاحظهای رسید. در طی همین ایام سهم ۴۰درصد خانوارهای کم درآمد کشور از کل هزینهها که وضعیت زندگی فقرا را نشانگر است، از ۸۷/۱۳ به ۱۰/۱۱درصد کاهش یافت و در مقابل سهم ۲۰درصد خانوارهای با درآمد بالا (ثروتمندان) از کل هزینهها از ۲۸/۵۰ به ۴۲/۵۶درصد افزایش یافت. نسبت ۱۰درصد ثروتمندترین به ۱۰درصد فقیرترین خانوارها یعنی دهک دهم نسبت به دهک اول نیز از ۵/۱۹ به ۸/۳۳ برابر رسید.
هر چند در سال ۱۳۵۵ و با فشارهای سیاسی ملت ایران و نشستن افرادی نظیر کارتر بر مسند قدرت در آمریکا، ایجاد فضای معروف به جیمی کراسی در ایران متاسفانه متاثر از اخم و لبخند آمریکای سلطهگر، رژیم ناچار شد تا حدودی ترمز گشادهدستیها و ریخت و پاشهای سیاسی و اقتصادی خود را بگیرد و اتخاذ برخی روشهای موقتی و مسکن موجب شد تا کمی این نسبتها روبه بهبود گذارد. اما کارنامه ده ساله آخر رژیم ستمشاهی نشانگر اعداد و ارقام غیرقابل دفاعی در این عرصه مهم آن هم در شرایط بسیار خوب درآمدهای نفتی ایران در آن زمان است.
با پیروزی انقلاب اسلامی و توجه ویژه نظام به این امر، ضریب جینی از سال ۱۳۵۷ رو به بهبود گذاشت، به طوری که در سال ۱۳۵۹ به ۳۹۸۴/۰ و در سال ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ در اوج جنگ تحمیلی و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم اقتصادی دشمن علیه نظام اسلامی، به ترتیب به ۳۹۱۰/۰ و ۳۹۴۴/۰ رسید. با بررسی آمارهای موجود درخصوص ضریب جینی در طی ۴۰ سال گذشته کشور در مییابیم که در ۱۳ سال از عمر سیساله نظام جمهوری اسلامی ایران، اقتصاد ایران ضریب جینی زیر ۴/۰ را تجربه کرده است که این امر از افتخارات نظام اسلامی ما است و نشان مهمی در بهبود توزیع درآمدها و کاهش فاصله فقر و غنا در آن سالها است.
اگر با اغماض اندکی در روشهای محاسبه آماری بتوانیم متوسط ضریب جینی در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ یعنی ده سال آخر رژیم شاه را با سه دهه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران مقایسه کنیم، این متوسط در بازه زمانی مذکور برای رژیم ستمشاهی معادل ۴۶۶۱/۰ و در دهه اول حیات جمهوری اسلامی ایران (فاصله زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷) معادل ۴۱۸۹/۰ و در دهه دوم حیات جمهوری اسلامی ایران (یعنی فاصله زمانی ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۷) معادل ۳۹۹۵/۰ و در دهه سوم حیات جمهوری اسلامی (فاصله زمانی ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۶) معادل ۴۰۳۵/۰ بوده است. این امر هرچند رشد اندکی را در مقایسه با دهه دوم و سوم بیان میکند، اما در روند کلی خود، باز نشانگر بهبود وضعیت توزیع درآمدها طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کشور است.
هر چند کم کردن شیرینی این نتیجه ارزشمند مثبت در یکی از شاخصهای مهم اقتصادی، حتی با انتقادی سازنده، خواسته قلبی نگارنده نیست، اما حفظ امانتداری در بیان حقایق به مردم، به فرموده امام صادق (ع) را بر این خواست قلبی مقدم شمرده و عرض میکنم که اگر به نظر دلسوزان نظام در «ضرورت دقت در رشد متناسب نقدینگی» در سالهای اخیر کمی توجه میشد، «و در نتیجه نرخ تورم روند کاهنده خود را ادامه میداد»، در کنار اعمال برخی از سیاستهای مکمل و موردنیاز قطعا روند کاهش یابنده ضریب جینی که در سال ۱۳۸۳ به ۳۹۹۶/۰ رسیده بود، در سالهای ۱۳۸۴ و بعد از آن حفظ و امروز سند افتخارآمیزتری را به رغم همه فشارهای دشمن غدار پیش چشم ملت شریف ایران میگشود. اما روند مجموعا رشد یافته ضریب جینی در مقایسه با سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۶ این شاخص را که حداقل در ۱۳سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۲سال در دوره جناب آقای مهندس موسوی، ۶سال در دوره حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی و ۴سال در دوره حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای خاتمی به عدد زیر ۴/۰رسیده بود و میتوانست در طی این سه سال نیز در همین سقف حفظ شود، متاسفانه به عددی کمی بالاتر از ۴/۰رشد داد. لازم به توضیح است که شاخص مذکور در همین سالها نیز هر چند در سال ۱۳۸۴ از ۳۹۹۶/۰ به ۴۰۱۰/۰ افزایش داشت، اما در سال ۱۳۸۵ مجددا بهبود یافته و به عدد ۴۰۰۴/۰ کاهش یافت و متاسفانه در سال ۱۳۸۶ با جهش ۴درصدی به عدد ۴۰۴۵/۰ رسید.
به عنوان مقایسهای منصفانه عرض میکنم، متوسط این شاخص در سه سال اول دولت جناب آقای دکتر احمدینژاد برابر است با متوسط سه سال اول دولت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، اما در مقایسه با متوسط سه سال آخر دولت حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی افزایش نامطلوب داشته است. همچنین این شاخص در سه سال اول دولت جناب آقای دکتر احمدینژاد در مقایسه با سه سال اول و سال آخر دولت جناب آقای خاتمی، افزایش نامطلوب داشته، اما در مقایسه متوسط سه ساله با متوسط سه ساله آخر دولت جناب آقای خاتمی کاهش یافته و در وضعیت مطلوبتری قرار دارد. ذیلا طی جدول (۲) مقایسه ضریب جینی بین دولتهای چهارگانه اخیر را که از سال ۱۳۶۰ به بعد بر سر کار آمدهاند، ارائه مینماییم.
………………………………………………………………………..
(۱) این شاخص که به نام واضع آن (جینی) مشهور است، بین صفر و یک تعریف شده است. بهگونهای که هرچه به یک نزدیکتر شود، نشانگر وخیمتر شدن توزیع درآمدها و هرچه به صفر نزدیک شود نشانگر تعادل بیشتر در توزیع درآمدها است. در کشورهای پیشرفته صنعتی این شاخص بین ۲۵/۰ تا ۳۵/۰ میباشد. قطعا این شاخص به دلیل عدم توانایی توضیح نحوه توزیع درآمد در دهکهای مختلف درآمدی و مشکلاتی از این دست، به تنهایی قابل اتکا نیست و بایستی آن را در کنار سایر شاخصهای مهم اقتصادی نظیر: تورم، تولید، اشتغال و… سنجید. همچنین باید اذعان داشت پایین بودن شاخص ضریب جینی به تنهایی نشانگر زندگی توام با رفاه مردمان یک کشور نیست. در گذشته در کشور شوروی سوسیالیستی به دلیل سیاستهای خاص دولت در بسیاری سالها، ضریب جینی بسیار پایین بود. اما وضعیت رفاهی مردم به هیچوجه مطلوب نبود. اما قطعا روند رشد فزاینده این ضریب نشانگر نابرابری جدی توزیع درآمدها بوده و به هیچوجه مطلوب نیست.
(۲) مسوولیت صحت ارقام اشاره شده در این نوشتار و جدول بر عهده منتشرکنندگان آن با ماخذ بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است و برآوردها و تحلیلها بر پایه صحت اعداد و ارقام ارائه شده است. مدتی پیش در گزارش آماری دیگری، سازمان مدیریت و برنامهریزی و مرکز آمار ایران اعداد مشابه، ولی تا حدودی متفاوت را درباره این شاخصها ارائه کردهاند.