بدیهی است که این شرکت و سایر خودروسازهای دنیا تنها نیستند و همواره هر خودروسازی، محصولات متنوع با قابلیتهای مختلفی را برای مشتریان خود تولید میکند تا نه تنها آنها را حفظ نموده، بلکه بر تعداد مشتریان خود نیز بیافزاید. در راستای این هدف کمپانیها تلاش میکنند تا با یک تغییر یا تفاوت کوچک در محصولاتشان، محصولی را به بازار عرضه کنند که با نمونه فعلی آن متفاوت باشد و در عین حال، تولید اقتصادی هم داشته باشد.
یکی از مهمترین و متداولترین روش ایجاد تغییر کم هزینه، استفاده از یک پلت فرم (Platform) مشترک بوده که ممکن است سالهای قبل یک بار با صرف هزینه، تولید شده باشد. حال در این بحث به موضوع پلتفرم خودرو و مزایا و معایب استفاده از یک پلتفرم مشترک برای چندین محصول میپردازیم.
پلتفرم چیست؟
پلتفرم در صنایع مختلفی استفاده میشود و تعاریف مخصوص خود را دارد، اما در تمامی این تعاریف یک وجه اشتراک وجود دارد و آن هم استفاده از یک پایه، دانش یا تکنولوژی برای تولید و بهبود محصول میباشد.
در صنایع خودروسازی پلتفرم به مجموعهای از طراحی، مهندسی و تلاش گفته میشود که در قالب یک پایه برای محصولات مختلف استفاده میشود و با استفاده از همین پایه مشترک بوده که در یک دوره زمانی معین، محصولات مختلفی را تولید میکنند.
این موضوع، در صنایع خودروسازی امری جا افتاده است و دلیل آن هم کاهش هزینههای طراحی است. خودروسازان همواره سعی بر این داشتهاند که با استفاده از یک پایه (پلتفرم) مشترک، هزینههای طراحی را پایین آورده و با تغییرات در بخش دیگری که ظاهری هستند، در بازار رقابتی امروز خودرو قادر به رقابت با سازندگان دیگر باشند و در عین حال توجیه اقتصادی هم داشته باشند. زیرا تغییر به هر قیمتی قابل قبول نبوده و حتی در بعضی موارد برای اتومبیلهای لوکس هم این مورد صادق است.
حال اگر دقیقتر بخواهیم پلتفرم را تعریف نماییم، به مجموعهای از سیستم شاسی، موتور، انتقال قدرت و کنترل حرکت، پلتفرم گفته میشود.
البته امروزه با ساماندهی سیستم الکترونیک خودرو و اینکه بخش های زیادی از خودرو با سیستم های الکترونیکی کنترل می شود، دسته سیم های خودرو نیز به مرور به این مجموعه اضافه شده اند.
بدیهی است در صورت استفاده یک پلتفرم برای محصولات مختلف، تمام نقاط ضعف و قوت پلتفرم در همه محصولات تولیدی که از یک پلتفرم استفاده نمودهاند، وجود خواهد داشت و سینه به سینه منتقل میشوند. مگر آنکه پلتفرم این قابلیت را داشته باشد که با تغییرات کم یا زیاد، بتوان ایرادات را برطرف نمود و یا تنوع محصولات را از لحاظ مثلاً ابعاد و سایز بیشتر نمود. به پلتفرمهایی که قابلیت استفاده در محصولات مختلفی از لحاظ کاربردی یا ابعادی دارند، پلتفرم مدولار گفته میشود که بسیار پر کاربرد بوده و مورد استقبال سازندگان قرار میگیرد.
برای مثال جالب است بدانید با اندکی تغییرات در پلتفرم اتومبیل تویوتا کمری، اتومبیل لوکس لکسوس ای.اس (Lexus ES) را بنا نهادهاند.
استفاده از پلتفرم مشترک به طور قطع هزینهها را کاهش میدهد، اما همیشه این ریسک وجود دارد که محصول، یکتایی و خاص بودن خود را از دست داده و شبیه محصولات قبلی شود.
بر طبق تعریفی که از پلتفرم وجود دارد، فاصله بین محورها و خود محورها به همراه سیستم تعلیق و فرمان اتومبیل هم جزئی از پلتفرم هستند و در طراحی محصول این موارد را همواره باید در نظر داشت.
اما این موضوع را باید در نظر داشت که استفاده از پلتفرمهای سازندههای مطرح خودرو به معنی استفاده از تکنولوژی ساخت و انعطافپذیری آنها میباشد و همین امر به شدت هزینهها را در مراحل بعدی طراحی خودرو کاهش داده و زمان تولید محصول را به حداقل میرساند در شرایطی که استفاده از پلتفرمهای مدولار متنوع، محصولات بیشتری را در پی داشته، اما قطعاً محدودیتهایی هم دارد. اما سعی سازندگان بر این است که هماهنگ با سایر سازندهها باشد.
به همین دلیل است که سازندهها بخشی را برای استراتژی پلتفرم در نظر میگیرند که فوایدی هم دارد. این فواید عبارتند از:
– همکاری بیشتر بین واحدهای تولیدی-صنعتی
– کاهش هزینهها به خاطر استفاده از مقیاسهای جهانی
– بهرهوری بیشتر کارگاههای صنعتی و کارخانجات تولیدی
– کاهش تعداد پلتفرمهای تولید به خاطر تمرکز بر پایهها و اصول جهانی
امروزه استراتژی پلتفرم خودرو به یک فاکتور مهم در طراحی و نوآوری خودروهای جدیدتر تبدیل شده است. محصولات تولیدی باید جوابگوی نیازهای بازار بوده و تمایز را با محصولات قبلی به وضوح نشان دهد در عین اینکه این محصولات باید با کمترین هزینه تولید شوند. تنها در این صورت است که یک خودرو تبدیل به نماد و شخصیت یک سازنده میشود. در غیر این صورت، محصولات خودروساز به خاطر عدم وجود استراتژی طراحی و پلتفرم و هماهنگی با نیازهای جهانی، به محصولات سرد و بیروحی تبدیل خواهند شد که روزبهروز از محبوبیت آنها کاسته میشود.
اکنون به ذکر چند مثال میپردازیم تا روشن شود که بزرگترین سازندههای خودرو در دنیا نیز با یکدیگر تبادل فناوری داشته و از تجربیات یکدیگر استفاده میکنند.
استفاده از پلتفرم مشترک از دهه ۶۰ میلادی آغاز شد. زمانی که شرکت عظیم “جنرال موتورز” (General Motors) برای اتومبیلهای Pontiac Lemans، Buick Skylark، Chevrolet chevelle و Oldsmobile Cutlass از یک پلتفرم استفاده نمود.
در دهه ۸۰ میلادی سری K اتومبیلهای کرایسلر (Chrysler)، همگی نشان حرف K را بر تن داشتند تا مشخص شود که از یک پلت فرم برای ساخت آنها استفاده شده است. در مراحل بعدی با تغییراتی از لحاظ ابعادی در همین پلتفرم، محصولات متنوع دیگری هم تولید شد.
سازندگان ژاپنی هم همان استراتژی را برای محصولات خود در نظر گرفتند و در خودروهایی نظیر Honda Acura، Infinity، Nissan، Lexus و Toyota پیاده کردند.
بعد از اینکه “دایملر بنز”(Daimler Benz) ، کرایسلر را خریداری نمود، مهندسان کرایسلر از پلتفرمهای کلاس M-B بنز برای محصولات خود استفاده نمودند. نظیر اتومبیل چشمنواز Chrysler Crossfire که بر پایه مرسدسبنز SLK ساخته شده است.
در پایان به بررسی مزایا و معایب استفاده از پلتفرم مشترک میپردازیم. ابتدا نکات مثبت را به صورت خلاصه بیان میکنیم:
– مدیریت راحتتر قطعات پروژه: استفاده از پلتفرم مشترک از قطعات مختلف کمتری برای تولید محصولات متفاوت را موجب شده و همین امر باعث مدیریت راحتتر پروژه میشود.
– هزینههای کمتر برای ارتقای محصولات بعدی: استفاده از پلتفرمهای مشترک به دلایلی که ذکر شد بسیاری از هزینهها را پوشش میدهد.
– افزایش کیفیت و نوآوری: این امر بر این دلیل است که مهندسان و طراحان زمان بیشتری را صرف دیگر بخشهای خودرو نموده و نوآوری انجام شده و سازندگان قطعات میتوانند قطعات با کیفیت بالاتری را تولید کنند. البته افزایش کیفیت از نتایج فرعی میباشد که الزاماً در صورت عدم مدیریت صحیح، نتیجه معکوس خواهد داشت.
– استانداردسازی جهانی: سازندگان پلتفرمهایی را تولید میکنند که سازگار با اصول جهانی بوده و حتی میتوان از این پلتفرمها برای نیازهای خاصی در کشورهایی با قوانین کنترل کیفی متفاوت هم استفاده نمود.
– تنوع محصولات: راجع به این بخش، به تفصیل در متن صحبت شده است.
و اما معایب استفاده از پلتفرم مشترک:
– عدم استقبال بازار: استفاده از یک پلتفرم مشترک باعث میشود که محصول جدید تا حدودی شبیه محصول قبلی شود و همین امر این خطر را به وجود میآورد مصرفکننده ترجیح بدهد تا گزینه دیگری را انتخاب نماید.
– عدم توانایی در ایجاد تغییرات عمده: پلتفرمها از قطعات ثابت و متغیری ساخته میشوند که بیشتر میتوان روی قطعات متغیر تجزیه و تحلیل انجام داد و همین امر نیاز به دقت بسیار دارد. زیرا ممکن است با تغییر در این بخشها، هماهنگی و کارایی پلتفرم تضعیف شود و علیرغم خواست و سعی و تلاش سازنده، محصول جدید به محصولی بیکیفیت با عیوب ساختاری تبدیل شود که در فضای رقابتی به معنی شکست محض میباشد.
– پایین آوردن جلوه یک محصول: برای مثال فرض کنید یک سازنده برای ساخت یک اتومبیل لوکس از پلتفرم یک اتومبیل کلاس معمولی استفاده کند. در این صورت در افکار عمومی مصرفکننده، آن محصول دیگر یک محصول لوکس نخواهد بود و حاضر به پرداخت هزینه یک خودروی لوکس برای خریداری آن نمیباشد. در صورتی که بدون مطالعه و دانش کافی نسبت به خریداری یا استفاده از یک پلتفرم اقدام شود، خطری بزرگ در کمین سازنده خواهد بود.
– مرجوعی بیش از اندازه محصول: در صورت بروز ایراد در ساختار طراحی یک محصول ممکن است پلتفرم بعد از مدتی دچار ایراد شود. حال اگر این پلتفرم در سایر محصولات سازنده هم مورد استفاده قرار گرفته باشد، آن وقت فاجعه رخ خواهد داد و میزان مراجعات مصرفکننده به چندین برابر خواهد رسید و هزینههای مالی و زمانی هنگفتی را به سازنده تحمیل میکند. مانند اتفاقی که برای شرکت تویوتا (Toyota) در بین سالهای ۲۰۰۹-۲۰۱۱ میلادی افتاد.