در نگاه کلی تئوری که روابط بین مالک و کارگزاران را در تجارت توضیح میدهد، تئوری نمایندگی گفته میشود، اما بهطور خاص در بازار بورس، رابطه بین سهامداران و مدیران شرکت رابطه نمایندگی گفته میشود. در این رابطه احتمال تضاد بین سهامداران و مدیران وجود دارد که این تضاد، تئوری نمایندگی نامیده میشود. تئوری یا مسئله نمایندگی میتواند مشکلاتی که در روابط بین مالکان و مدیران به وجود میآید، حل کند.
دو مشکل اصلی که تئوری نمایندگی به آنها اشاره دارد عبارتاند از:
یک: مشکلاتی که در صورت تضاد منافع بین مالکان و مدیران به وجود میآید و مالکان از تأیید صحت انجام کار توسط مدیران ناتوان هستند.(چون انجام چنین کاری، مشکل و درعینحال هزینهبر است)
دو. مشکلاتی که در هنگام اختلاف نگرش مالکان و مدیران شرکت در مواجهه با ریسک به وجود میآید. چون ریسک پذیری متفاوت است، مالک و مدیر، هرکدام ممکن است اقدامات مختلفی در مواجه با ریسک انجام دهند.
توضیحات مدیر مالی در مورد تئوری نمایندگی
نمایندگی بهصورت عمومی، رابطه بین دو یا چند گروه است، جایی که یکطرف مالک و طرف دیگر کارگزار یا نماینده مالک برای اجرای امور است و بهجای مالک با اشخاص ثالث قرارداد بسته و وارد معامله میشود. روابط نمایندگی زمانی رخ میدهد که مالکان، نمایندگان را برای انجام خدمتی بهجای خود استخدام میکنند. مالکان معمولاً حق تصمیمگیری را به نمایندگان واگذار میکنند.
تئوری نمایندگی میتواند به خاطر ناکارآمدی و ناقص بودن اطلاعات به وجود بیاید. از نظر مالی، دو نوع رابطه مهم نمایندگی بین سهامداران و مدیران و همینطور بین سهامداران و اعتباردهندگان برقرار است. همینطور یکی از راهحلهای مؤثر برای از بین بردن مسئله نمایندگی، اصلاح روش پرداخت حقوق و پاداش به نمایندگان است.
معادل انگلیسی تئوری نمایندگی عبارت است از:
Agency Theory
تهیهشده در: مدیر مالی