آربیتراژ در علم اقتصاد و مالیه به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است.
به گزارش ایبِنا، آربیتراژ «Arbitrage» به مفهوم کسب سود از اختلاف قیمت در دو یا چند بازار است. البته شاید خیلی از تراکنش های مالی بر اساس این تعریف آربیتراژ خوانده شود ولی باید توجه داشت که آربیتراژ به صورت آکادمیک به مجموعه تراکنش های مالی اطلاق می شود که در هیچ حالتی باعث زیان نشده و حداقل در یک حالت باعث سود شود به عبارتی آربیتراژ به طور ایده آل یک معامله بدون ریسک «Risk Free» است.
به عبارتی سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود اما قیمتهای یکسانی ندارد. این اختلاف میتواند هم از لحاظ زمانی باشد مثل بازار نقد و آتی، و هم از نظر مکانی مثل تفاوت نرخ در دو بازار در مکانهای جغرافیایی متفاوت رخ بدهد.
یکپارچگی بازارهای مالی امکان آربیتراژ به علت اختلاف در مکان بازار را تقریبا به صفر رسانده است. وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد میکند که موجب میشود قیمتها به طرز قابلتوجهی از ارزش منصفانه و واقعیشان در درازمدت منحرف نشوند.
تعادل آربیتراژی
شرط دیگر اطلاق آربیتراژ به تعاملات مالی این است که خرید و فروش به صورت همزمان انجام شود. در حالتی که قیمتها در بازارهای مختلف امکان آربیتراژ را نداشته باشد میتوان گفت که که بازارها در تعادل آربیتراژی «Arbitrage Equilibrium» هستند. از مصادیق بارز آربیتراژ معاملات ارزی و سود بردن از نرخ تبدیل ارزهای مختلف در بازارهای مختلف است.
آربیتراژ «و به تبع آن بازار یا قیمت بدون آربیتراژ» کلیدی ترین مفهوم برای متخصصین فاینانس است و همان نقشی را بازی می کند که «تعادل» برای اقتصاددان ها دارد. البته فقدان آربیتراژ و تعادل در واقع دو روی یک سکه هستند و هر دو به مفاهیم مشترکی اشاره می کنند.
دو رویکرد متفاوت آربیتراژ
مفهوم آربیتراژ را میتوان حداقل با دو رویکرد متفاوت «و البته معادل» توضیح داد. اولین توضیح می تواند این باشد که دقت کنیم که دارایی ها در بازار قابل بازتولید شدن توسط داراییهای دیگر هستند. یعنی میتوان خروجی یک دارایی را عینا توسط ترکیبی از دارایی های دیگر به دست آورد.
حال اگر قیمت دو دارایی با هم متفاوت باشد آربیتراژ رخ می دهد. تعریف دوم که تعریف ریاضی و دقیق است می گوید آربیتراژ زمانی رخ می دهد که قیمت سبدی از دارایی ها در همه حالت ها صفر یا منفی و بازده آن در همه حالت ها بزرگ تر یا مساوی صفر و در برخی حالت ها اکیدا بزرگ تر از صفر باشد. یعنی ما بدون این که هزینه ای متحمل شویم سود انتظاری مثبت به دست می آوریم. دقت کنید که این مفهوم به عبارت «ناهار مجانی» اقتصاددان ها بسیار شبیه است.
چند مثال ساده
مثال ۱- فرض کنید نرخ تبدیل دلار به ریال ۱۰۰۰ تومان، یورو به ریال ۱۳۰۰ تومان و یورو به دلار ۱۴۰۰ تومان باشد. اگر یک واحد یورو را به دلار تبدیل کرده و با آن ریال بخریم و دوباره ریال را به یورو تبدیل کنیم ۱۰۰ تومان سود می کنیم. یعنی دو سبد متفاوت از دلار و ریال و یورو با ارزش یورویی یکسان قیمت ریالی یکسان ندارند.
مثال ۲- فرض کنید قیمت فروش امروز نفت ۶۰ دلار و قیمت فروش آن برای تحویل در سال آینده ۸۰ دلار باشد. همچنین فرض کنید نرخ بهره ۲۰ درصد و هزینه انبار و «بیمه» نفت توسط فروشنده ۵ دلار به ازای هر بشکه باشد. من اگر امروز ۶۰ دلار وام بگیرم و با آن همین الان نفت بخرم و بخواهم که نفت را سال آینده تحویل بگیرم قیمت نفت برای من برای تحویل در سال آینده ۶۰ دلار «قیمت نفت» + ۱۲دلار «نرخ بهره» + ۵ دلار «هزینه نگهداری و بیمه» = ۷۷ دلار در می آید. لذا من می توانم دارایی که نفت را در سال آینده ۸۰ دلار می فروشد با ۷۷ دلار تولید کنم. من هیچ پولی از جیبم ندادم (وام گرفتم) و سال آینده ۳ دلار سود قطعی می کنم.
سبد دارای آربیتراژ
نکته بسیار کلیدی در مفهوم آربیتراژ این است که سبد دارای آربیتراژ باید در «همه حالت ها» بازده غیرمنفی داشته باشد و گرنه اصطلاح آربیتراژ به آن اطلاق نمی شود. لذا مثلا خرید یک کالا از یک کشور و صادرات آن به کشور دیگر با قیمت متفاوت آربیتراژ نیست؛ چرا که تجارت با ریسک های متعددی از جمله کاهش قیمت محصول یا ظهور محصول رقیب مواجه است. به همین خاطر بود که اشاره شد به عبارت «بیمه» در مثال نفت دقت کنید. اگر من نفت بخرم و ریسک آتش سوزی نفت انبارشده وجود داشته باشد دیگر آربیتراژ نداریم و لذا برای بررسی وجود یا عدم وجود آربیتراژ باید «هزینه بیمه» را هم به آن اضافه کنم.
خرید سهام و خانه
به عنوان مثالی دیگر به بازده سهام دقت کنید. بازده متوسط سهام به وضوح بالاتر از اوراق مشارکت است ولی این آربیتراژ نیست چرا که حالت هایی هم وجود دارد که سهام از اوراق مشارکت کم تر سود می دهد. اگر وضعیت طوری بود که سهام «در هر صورت» از اوراق مشارکت بیشتر سود می داد با آربیتراژ مواجه بودیم. خرید خانه هم باز مثالی برای آربیتراژ نیست چرا که در سال های رکود قیمت ظاهری خانه ثابت می ماند و لذا با در نظر گرفتن هزینه فرصت پول بازده سرمایه گذاری منفی می شود.
ریسک صفر وجود ندارد
در عمل تقریبا هیچ سبدی را نمی توان یافت که دارای ریسک صفر باشد چرا که حتی مثلا وقتی یک سوداگر متوجه می شود که مثلا قیمت نسبی ین و پوند در ژاپن و دوبی یکسان نیست و لذا با انتخاب سبد مناسب می توان از این وضعیت بهره برد باز یک فاصله زمانی بسیار اندک بین انجام خرید و فروش وجود دارد که همین فاصله زمانی ریسکی حتی بسیار اندک را به موضوع تحمیل می کند (ممکن است تا بخواهیم ین را از جای ارزان تر بخریم و خرید را ثبت کنیم قیمت ین در جای دیگر جا به جا شود و ما ضرر کنیم) ولی معمولا از این ریسک های بسیار اندک صرفه نظر می کنیم.
فقدان آربیتراژ
بخش مهمی از ادبیات قیمت گذاری دارایی ها و مشتقات مالی در فاینانس بر مبنای اصل یک قیمت «یا فقدان آربیتراژ» شکل می گیرد و در آن قیمت تعادلی یک دارایی به شکلی محاسبه می شود که امکان آربیتراژ وجود نداشته باشد. چون بازارهای مالی معمولا هزینه مبادله اندک و نقدشوندگی بالا دارند هر گونه فرصت احتمالی آربیتراژ به سرعت خنثی شده «و البته کسانی هم از این فرصت موقت بهره برده اند» و لذا فرض فقدان آربیتراژ فرض قابل قبولی است.
دقت کنید که در عمل بسیاری از فرصت های آربیتراژ به دلیل تفاوت بین قیمت خرید و فروش یک دارایی «هزینه واسطه گری» از بین می رود. ضمن این که خیلی وقت ها آربیتراژ آن قدر کوچک است «مثلا ۱۰ یورو روی یک میلیون یورو معامله» که شکار آن اصلا صرف نمیکند.
زمان بدست آمدن سود آربیتراژی
سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود اما قیمتهای یکسانی ندارد. وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد میکند که موجب میشود قیمتها به طرز قابلتوجهی از ارزش منصفانه و واقعیشان در درازمدت منحرف نشوند.
فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما میتوانید با خرید فوری خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی یک میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته میشود.
یا ممکن است قیمت هر کیلو گردو ۱۵۰۰۰ تومان و هر کیلو مغز گردو ۵۰۰۰۰ تومان باشد. شما حساب میکنید هر دو کیلو گردو، یک کیلو مغز گردو میدهد و هزینه کارگری برای شکستن دو کیلو گردوها و تبدیل آن به مغز گردو ۱۰۰۰۰ تومان است. در این صورت شما با خرید دو کیلو گردو و پرداخت ۱۰۰۰۰ تومان هزینه کارگر، صاحب یک کیلو مغز گردو میشوید که میتوانید با فروش آن به مصرف کننده ۱۰۰۰۰ تومان سود کنید. این سود نیز سود آربیتراژی است.
شرکت های بینالمللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز میتوانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند میتوانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.
نقش تکنولوژی
البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستمهای کامپیوتری استفاده میکنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام میگیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف میشود.
یکپارچگی بازارهای مالی امکان آربیتراژ به علت اختلاف در مکان بازار را تقریبا به صفر رسانده است. این نوع آربیتراژ در بازارهای کالایی به علت وجود هزینه نگهداری و حمل و نقل و… که باعث ایجاد قیمتهای متفاوت برای یک کالا میشود، اتفاق میافتد. اما اختلاف به علت تفاوت در زمان، فرصت آربیتراژی را برای هم بازارهای مالی و کالایی از طریق قرارداد آتی ایجاد میکند.
آربیتراژ در بازار آتی سهام
آربیتراژ در بازار آتی سهام زمانی اتفاق میافتد که فرد با حذف ریسک نوسانات قیمت در طول زمان سهم پایه را در یک بازار «نقد و آتی» خریده و در بازار دیگر به فروش برساند. اگر قیمتهای بازار آتی بالاتر از نقد باشد: آربیتراژگر میتواند سهم پایه را در بازار نقد خریده و به طور همزمان در بازار آتی با قیمت مشخص به فروش برساند.
منبع : http://www.ibena.ir/news/77779