تحلیل فرشاد مومنی از فقرو نابرابری در ایران:
کم کردن مصرف موادغذایی یعنی کارد به استخوان رسیده است.
فرشاد مومنی گفت: ایرانیان تهیدست اکنون به صرفه جویی در مصرف مواد غذایی و کالاهای نشاسته ای روی آورده اند که این یک فاجعه به حساب می آید. صرفه جویی درلباس و تفریح و سایر کالاها شاید قابل قبول باشد اما صرفه جویی در مصرف مواد غذایی اصلی مثل محصولاتی که نشاسته دارند نشان دهنده نابرابری شدید است.
در میزگرد” اقتصاد،صلح،چالشهای فقر” که روز دوشنبه ۱۳ آذرماه دردانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزارشد علاوه بر محمدحسین عبده و حسین راغفر یک جامعه شناس و یک اقتصاددان دیگر نیز سخنرانی کردند. فرشادمومنی استاد اقتصاددانشکده علامه طباطبایی که درروزگار فعلی به نوعی لیدر اقتصاد دانان نهادگراست سخنران اصلی دیگری بود که در سخنانش همانند حسین راغفر سیاستهای اقتصادی مشهور به سیاستهای تعدیل اقتصادی را عامل فقر و نابرابری در جهان معرفی کرد.
فرشاد مومنی در جایی از سخنانش که درباره ایران بود تاکید کرد ، براساس آمارهای استخراج شده از سوی آقای راغفر و آقای سلطانی ایرانیان تهیدست اکنون به صرفه جویی در مصرف مواد غذایی و کالاهای نشاسته ای روی آورده اند که این یک فاجعه به حساب می آید. صرفه جویی درلباس و تفریح و سایر کالاها شاید قابل قبول باشد اما صرفه جویی در مصرف مواد غذایی اصلی مثل محصولاتی که نشاسته دارند نشان دهنده نابرابری شدید است. نابرابری در درآمد و درثروت زیان بار است اما نابرابری در مصرف موادغذایی و کاهش مصرف سرانه این مواد درمیان فقرا یعنی اینکه کارد به استخوان رسیده است. شماری از ایرانیان که درمقایسه باجمعیت کشور اقلیت کوچکی هستند به پرخوری روی آورده اند و گروه پرشماری از ایرانیان ناچارند برای گذران زندگی به صرفه جویی در غذا روی بیاورند.
شماری از ایرانیان که درمقایسه باجمعیت کشور اقلیت کوچکی هستند به پرخوری روی آورده اند و گروه پرشماری از ایرانیان ناچارند برای گذران زندگی به صرفه جویی در غذا روی بیاورند.
وی معتقد است این وضعیت در درون کشورهای گوناگون درجهان اتفاق می افتد و افتاده است و برخلاف بنیادگرایان هوادار اقتصاد آزاد تفاوت ها در جهان نیز کاهش نیافته است. مومنی باوردارد که پیش بینی های درخشان گونار میردال اقتصاددان برنده جایزه نوبل که می گفت بنیادگرایی بازار به نابرابری منجر می شود و این نابرابری دردرون سرزمین ها و در میان کشورها عامل جنگ می شود را امروزه شاهد هستیم. این اقتصاددان سپس به نقل از بانک جهانی گفت که ازمجموع کشته شدگان جهان به دلیل فقدان صلح درقرن بیستم ۲۵ درصد آن پس از دهه ۱۹۸۰ بوده است که سیاستهای تعدیل اقتصادی در جهان رواج یافت. به گفته وی سیاستهای اقتصادی دولتها به ویژه سیاستهای موسوم به تعدیل اقتصادی عنصر شماره در تهدید صلح هم دردرون یک سرزمین و هم درمیان کشورهاست.
نابرابری در درآمد و درثروت زیان بار است اما نابرابری در مصرف موادغذایی و کاهش مصرف سرانه این مواد درمیان فقرا یعنی اینکه کارد به استخوان رسیده است.
نکته قابل اعتنا این است که نابرابریها دردرون سرزمین ها جامعه را شکننده تر می کند و سطح خشونت در این چنین سرزمین ها بالاتر از سطح خشونت در میان کشورهاست. این وضعیت در ایران آینده با احتمال بیشتری ممکن است رخ دهد.متاسفانه مسئولیت پذیری در باره این امرحیاتی به اندازه کافی نیست. تجربه نشان می دهد درگزارش های توسعه انسانی از ایران چند سال پیش به توسعه فقر ونابرابری که عین بی عدالتی است هشدار داده شده بود اما به این هشدارها توجه نشد. درکتابی که به تازگی منتشر کردم فصلی را به مدارای نجیبانه مردم ایران در تحمل فقر ونابرابری اختصاص داده ام. این که عدالت از اصول دین ماست اما در این باره با بی عدالتی مواجه هستیم عجیب است. آنهایی که دستی در قدرت دارند توجه داشته باشند تشدید فقر و نابرابری در ایران بحران ساز خواهد بود و مشاهده ها نشان می دهد باید این موضوع را به طورجدی تری در کانون توجه قرار دهیم. نابرابری در ایران خصلت نامولد دارد و حتی گروههای مولد نیز به فلاکت افتاده و از نابرابری میان خود و بخش های واردات و بانکداری رنج می برند. این شرایط موجب شده است ایرانیان به نهادهای رسمی و حتی به نهادهای مدنی مثل خیریه ها بی اعتماد شوند و درجریان زلزله کرمانشاه دیدیم که مردم به اشخاص پناه بردند. باید قبل از اینکه کارها بدتر شود به بازکردن گره ها با دست اقدام کنیم و نگذاریم شرایط به جایی برسد که گره ها را ناچارشویم با دندان بازکنیم.
آمارهای در دسترس نشان می دهد در ۱۲سال گذشته بیش از ۱۰ هزار بنگاه در ایران تعطیل شدهاند. در حال حاضر آن گروه از بنگاهها که باقی مانده اند از ۴۰ درصد ظرفیت خود استفاده می کنند و از این میزان تولید نیز ۵۰ درصد مشتری ندارد.
مومنی در بخشی از سخنانش به این موضوع اشاره کرد که نابرابری می تواند به وابستگی ونیز پیامدهای بعدی که از وابستگی سرچشمه می گیرند منجر شود. در حال حاضر به دلیل رشد شمار تهیدستان و کاهش بیشتر قدرت خرید آنها کالاهای داخلی در ایران بازار راکدی دارند. ازسوی دیگر نابرابری گسترده و تمرکز ثروت و درآمد دردست یک گروه اقلیت موجب شده است آنها نیز کالاهای خارجی خریدار یکنند. با این وضع است که تولید کنندگان ایرانی هرروز تضعیف شده و ناگزیر به تعطیل بنگاه خود می شوند. آمارهای در دسترس نشان می دهد در ۱۲سال گذشته بیش از ۱۰ هزار بنگاه در ایران تعطیل شدهاند. در حال حاضر آن گروه از بنگاهها که باقی مانده اند از ۴۰ درصد ظرفیت خود استفاده می کنند و از این میزان تولید نیز ۵۰ درصد مشتری ندارد.
این در بلند مدت به وابستگی منجر می شود.وابستگی به تامین سرمایه از خارج اکنون به شدت در حال گسترش است و در برنامه ششم توسعه این موضوع که باید هرسال مبالغ قابل توجهی سرمایه از خارج تامین شود تصریح شده است.وابستگی ذلت بار اقتصاد یران به خارج به دلیل توسعه فقر و نابرابری در میان بخش مولد و وارداتچی ها یک امر محتوم است اگر این شرایط ادامه یابد. میزگرد یادشده به کوشش گروه صلح انجمن جامعه شناسی برگزار شد.
منبع : http://www.saat24.news/news/314153