یک مدیر به تنهایی نمیتواند تمام وظایفی را که به او منسوب شده انجام دهد. تفویض اختیار از سوی مدیر برای دستیابی به اهداف ضروری است. تفویض اختیار یعنی تقسیم مجدد اختیار و قدرت به سمت پایین یعنی به زیردستان. در این نوشته میخواهیم نگاهی به مفهوم تفویض اختیار و مراحل عملی کردن آن داشته باشیم. همچنین به مفاهیم اختیار، مسئولیت و پاسخگویی و رابطهی میان آنها اشاره خواهیم کرد.
ارکان تفویض اختیار
۱. اختیار
اختیار را در سازمانهای تجاری میتوان معادل قدرت و حق یک فرد برای استفاده و تخصیص منابع به شکلی کارآمد دانست که بهمنظور تصمیمگیری و صدور دستورهایی استفاده میشود که منجر به تحقق اهداف سازمان میشوند. اختیار را باید به خوبی تعریف کرد. هر فردی که اختیاراتی دارد باید از گسترهی آن باخبر باشد و نباید از آن استفادهی نامناسبی بکند. اختیار حقِ صدور دستور، حکم و حقِ به انجام رساندن کارهاست. بالاترین میزان اختیار را مدیران ارشد یک سازمان دارند.
اختیار همیشه از بالا به پایین انتقال پیدا میکند. این مسئله توضیح میدهد که چگونه با توضیح دقیق آنچه از کارکنان انتظار میرود و نحوهی اجرایی کردن آن، افراد مافوق، کارها را از طریق زیردستان به انجام میرسانند. هر میزان اختیار باید با همان میزان مسئولیت همراه شود. تفویض اختیار به فردی دیگر، دلالت بر فرار از پاسخگویی ندارد و وظیفهی پاسخگویی همچنان برعهدهی فردی است که بیشترین اختیار را بر عهده دارد.
مسئولیت وظیفهی تمام کردن مأموریتی است که به فرد محول شده است. فردی که مسئولیتی به او سپرده شده است باید از انجام وظیفهی محولشده اطمینان پیدا کند. اگر وظیفهای که فرد بابت آن مسئول شناخته شده تکمیل نشود توضیح دادن یا عذر آوردن جایز نیست. مسئولیت دادن بدون اینکه کارکنان اختیارات کافی داشته باشند به گلهمندی و نارضایتی منجر میشود. مسئولیت از پایین به بالا انتقال مییابد. مدیران میانی و ردهی پایین مسئولیت بیشتری دارند. فردی که مسئول یک شغل در نظر گرفته میشود، ضامن آن شغل است. اگر وظایف شغلیاش را به نحو مطلوب انجام دهد باید تحسین شود. در حالی که اگر وظایف محوله را طبق انتظار انجام ندهد باید پاسخگو باشد.
پاسخگو بودن یعنی آمادگی برای ارائهی توضیح دربارهی هر گونه انحراف عملکرد از انتظارات از پیش تعیینشده. پاسخگویی بر خلاف اختیار قابل تفویض نیست. برای مثال اگر به علی وظیفهای با اختیارات کافی برای تکمیل آن محول شود و علی آن وظیفه را به حمید محول کند و او را ملزم کند که این وظیفه به نحو شایسته انجام دهد. مسئولیت با حمید است اما پاسخگویی همچنان متوجه علی است. بالاترین میزان پاسخگویی بر عهدهی مدیران ارشد است. پاسخگو بودن یعنی مبتکر بودن زیرا فرد باید به چیزی فراتر از گسترهی شغلی خودش فکر کند. پاسخگو بودن در یک کلام یعنی جوابگوی نتیجهی نهایی بودن. از پاسخگویی نمیتوان شانه خالی کرد. پاسخگویی از مسئولیت ناشی میشود.
- واگذاری وظایف و تکالیف؛
- اعطای اختیار؛
- ایجاد مسئولیت و پاسخگویی.
تفویض اختیار اساس رابطهی رئیس و مرئوس است و شامل مراحل زیر میشود:
۱. واگذاری وظایف
واگذارکننده در گام نخست تلاش میکند وظیفه یا تکلیف را برای زیردستان تعریف کند. او همچنین باید نتیجهی مورد انتظار از زیردستان را برایشان معین کند. شفافسازی وظایف درست مانند تعیین نتایج مورد انتظار باید نخستین گام فرایند تفویض اختیار باشد.
۲. اعطای اختیار
تقسیم اختیارات زمانی صورت میپذیرد که یک مافوق اختیارات خود را تقسیم میکند و آن را با زیردستانش شریک میشود. دلیل این کار این است که هر یک از زیردستان باید برای انجام کاری که از طرف مافوق به آنها سپرده شده از استقلال کافی برخوردار باشند. مدیران همهی سطوح اختیارات و قدرتی را که به جایگاه آنها وابسته است تفویض میکنند. تقسیم کردن قدرت برای دستیابی به اهداف کارآمد بسیار اهمیت دارد.
۳. واگذاری مسئولیت و پاسخگویی
فرایند تفویض با اعطای قدرت به زیردستان پایان نمیگیرد. به موازات آن لازم است آنها خود را ملزم به انجام وظایفی بدانند که به ایشان محول شده است. گفته شده مسئولیت عامل یا الزامی است در فرد برای انجام وظیفهاش مطابق با دستورات مافوق با حداکثر توانی که در اختیار دارد. مسئولیت بسیار مهم است. زیرا مسئولیت است که به اختیار، کارآمدی میبخشد. همچنین مسئولیت غیرمشروط است و نمیتوان آن را به فردی دیگر منتقل کرد. به عکس، پاسخگویی الزام فرد برای انجام دادن وظایفش طبق معیارهای عمکلرد است. بنابراین گفته میشود که اختیار تفویض شدنی، مسئولیت گماشتنی و پاسخگویی تحمیلی است. پاسخگویی از مسئولیت ناشی میشود و مسئولیت ناشی از اختیار است. از این رو اهمیت دارد که هر پُستِ دارای اختیاری با میزان برابری از مسئولیت متقابل همراه باشد.
هر مدیری باید به عنوان تفویضکنندهی اختیار از یک سلسله اقدامات برای به انجام رساندن تفویض اختیار پیروی کند. در این میان نقش کسی که اختیار به او تقویض شده به همین اندازه اهمیت دارد. این نقش شامل مسئولیت و پاسخگوییای است که به همراه اختیار واگذار شده متوجه او میشود.
اختیار حق قانونی یک فرد یا مافوق برای دستور دادن به زیردستانش است در حالی که پاسخگویی یک الزام برای فرد است تا وظیفهاش را مطابق معیارهای عملکرد انجام بدهد. اختیار از مافوق به زیردست انتقال مییابد که طی آن دستورات و دستورالعملهایی برای تکمیل وظیفه صادر میشود. تنها از طریق اختیار است که مدیر میتواند کنترل را در سازمان اعمال کند؛ به این صورت که مافوق برای اعمال کنترل، پاسخگویی زیردستانش را طلب میکند. اگر مدیران بازاریابی از ناظران فروش بخواهند ۵۰ واحد فروش را ظرف یک ماه نظارت کنند و این معیار توسط ناظران فروش تأمین نشود کسی که باید در برابر مدیر ارشد اجرایی پاسخگو باشد مدیر بازاریابی است. بنابراین میتوان گفت که اختیار از بالا به پایین جریان مییابد و مسئولیت از پایین به بالا. پاسخگویی نتیجهی مسئولیت است و مسئولیت نتیجهی اختیار. پس هر اختیاری به میزان خودش مسئولیت به همراه دارد.
تفاوتهای میان اختیار و مسئولیت
اختیار | مسئولیت |
حق قانونی یک فرد یا یک مافوق برای امر کردن به زیردستان است | الزامی است متوجه زیردستان، برای انجام کاری که به آنها محول شده است |
اختیار همراه با پست فرد مافوق وجود دارد | مسئولیت از رابطهی رئیس و مرئوس ناشی میشود که طی آن زیردستان با به انجام رساندن وظایفی که به آنها محول شده موافقت میکنند |
اختیار میتواند توسط مافوق به زیردست تفویض شود | مسئولیت غیرمشروط و غیرقابل انتقال است |
از بالا به پایین جریان مییابد | از پایین به بالا جریان مییابد |
منبع : https://www.chetor.com/39556