سبدگردان شخص حقوقی است که در قالب قراردادی مشخص و به منظور کسب انتفاع، به خرید و فروش سهام و اوراق بهادار برای سرمایهگذار میپردازد.
به سبدگردانی، مدیریت پرتفوی نیز گفته میشود. هر گونه تصمیمگیری برای خرید یا فروش اوراقبهادار با هدف اداره پرتفوی مشتری توسط شخص دیگر را مدیریت پرتفوی مینامند و شخص تصمیمگیرنده را مدیر پرتفوی.
شرایط و قوانین سبدگردانی
سبدگردانی از خدمات قابل ارائه توسط کارگزاریها و سایر شرکتهای دارای مجوز از سازمان بورس است. با بستن قرارداد سبدگردانی، سرمایهگذار مسئولیت مدیریت دارایی و معاملات اوراق بهادار را به افراد خبره که مهارت و دانش و تجربه برای اینکار را دارند واگذار میکند.
این خدمات بطور اختصاصی به سرمایهگذار بصورت جداگانه ارائه میشود (برخلاف صندوق سرمایهگذاری که سرمایه تعداد زیادی از افراد با هم مدیریت میگردد).
آیا سپردن سرمایه به سبدگردان ضرورت دارد؟
این سوال پیش میآید که چرا ما خودمان سرمایهمان را در بورس در اختیار نگیریم و خودمان خرید و فروش نکنیم؟
زمانی که تازه در بورس شروع به کار کرده بودم از روی کم تجربگی سهمی رو که فکر میکردم خوب است به دیگران معرفی میکردم بدون توجه به شناخت آن فرد از بازار سرمایه. تا اینکه سهم فولاد مبارکه به من نشان داد که معرفی و خرید یک سهم همه فرایند سرمایهگذاری نیست.
داستان بر میگردد به اوایل اردیبهشت ۸۷ فولاد مبارکه اصفهان یک سالی بود که در بورس عرضه شده بود؛ اما بعد از یک رشد ۵۰ درصدی، بیش از چند ماه بود که در قیمت ۳۰۰ تومان در جا میزد. یک تحلیل را کار کردم در موردش و متوجه شدم که سهم پتانسیل رشد خوبی دارد. هر کسی به من میگفت چی بخرم، فولاد رو بهش توصیه میکردم. از جمله خواهرم که میلغی پسانداز داشت و میخواست خانه بخرد و من با کلی اصرار بهش گفتم فولاد بخرد.
اگر اشتباه نکنم اردیبهشت فولاد روی قیمت ۳۳۰ تومان خرید. فولاد شروع کرد به رشد کردن؛ یک نفس تا ۵۰۰ تومان رفت! بعد از آن هم رفت مجمع و فکر کنم ۶۰ تومان سود تقسیم کرد و با حفظ روند رشد مناسبی قیمت آن به ۶۰۰ تومان در اواسط تیر ماه رسید. یعنی در کمتر از ۲ ماه ۱۰۰ درصد بازده!
البته بعدش بخاطر عرضههای فرهنگیان تا ۵۶۰ تومان افت کرد و من فکر کنم در قیمتی حدود ۵۷۰ یا ۵۸۰ فروختم و خوشحال هم بودم. اولین سود ۱۰۰ درصدی زندگیم بود و از آن قشنگتر برایم این بود که خودم این سهم را تحلیل کرده بودم. بعد از آن سهم در مسیر ریزش افتاد که ناشی از بحران جهانی سال ۲۰۰۸ بود و بدون اینکه فرصت خاصی به کسی بدهد، شهریور ماه به ۳۷۰ تومان رسیده بود! بعد هم که نماد رو بستند و با باز شدن نماد در آبان، قیمت آن به ۲۲۰ تومان کاهش یافت. هیچ وقت آن روز کذایی را یادم نمیرود! زمانی که داشتم کدها رو نگاه میکردم، ناگهان کد خواهرم رادیدم؛ یادم رفته بود به خواهرم بگویم سهم خود را بفروشد!
همان پولی را که برای خرید خانه کنار گذاشته بود و به اصرار من، با آن سهم فولاد خریده بود، حالا ۱۵ درصد زیان داده بود! من واقعا توصیه بدی نکرده بودم. یک خرید خوب انجام داده بود، حتی آن سرمایهگذاری ۱۰۰ درصد سود داده بود؛ اما چون من یادم نبود که در زمان مناسب به او بگویم بفروشد، سهام او با زیان ۱۵ درصدی مواجه شده بود و من کلی تلاش کردم تا توانستم بعد از یک سال زیانش را جبران کنم و پولش را با یک سود بانکی بهش برگردانم. البته شانس آوردم خانه بالا نرفته بود.
از آن روز هر کسی میگوید “چی بخرم؟”، برایش توضیح میدهم که اگر میخواهد سهامی را برای خرید به او معرفی کنم، باید اجازه فروشش هم در اختیار خودم باشد.
گرچه براساس آمارها، بازار سرمایه پربازدهترین بازار در کشور در طول ۱۰ سال اخیر بوده ولی در این مدت آیا همه افرادی که در بورس فعال بودهاند توانسته سودی از این بازار بدست آورند؟
مردم عادی چگونه میتوانند با نبود تجربه و دانش کافی از سود این بازار بهرهمند شوند؟ پاسخ استفاده از خدمات سبدگردانی است.
خدماتی که با استفاده از آن، نیازی نخواهد بود فرایند یادگیری مفاهیم بورسی، مفاهیم حرفهای، کسب تجربه و مهارت را طی کنید و سرمایه خود را به فردی حرفهای میسپارید تا برای شما خرید و فروش انجام دهد.
سود سبدگردانی چقدر است؟
آیا اصلا ارزش دارد که سرمایه خودمان را به سبدگردان بسپاریم؟ بهتر نیست آنرا در بانک قرار دهیم و خیال خودمان را راحت کنیم؟
شاید سبدگردانی برای شما مفهوم ناآشنایی به نظر برسد اما با خواندن این راهنما از سایت بورسینس و تماس با یک سبدگردان حرفهای کاملا در مورد این موضوع اطلاعات کافی را کسب خواهید کرد.
اگر بخواهیم در یک کلام سود سبدگردانی را بگوییم، سود سبدگردانی متغیر است، چون بورس غیرقابل پیشبینی است و نمیتوان سودی تضمین شده را در سبدگردانی پیشبینی کرد.
اما نکته جالب اینجاست: سبدگردان فقط زمانی از شما کارمزد کسر خواهد کرد که بتواند بیش از سود بانکی برای شما سود بسازد، بنابراین بیشترین تلاش خود را خواهد کرد تا سودی بیشتر از سود بانکی برای شما کسب کند تا خود نیز بتواند کارمزد خود را بدست آورد.
میزان کارمزد سبدگردانی در شرکتها متغیر است و بهتر است در این رابطه فرم موجود در این صفحه را تکمیل کنید تا اطلاعات کاملتر در اختیار شما قرار بگیرد
انتخاب سبدگردان مناسب
مهمترین و حساسترین بخش در مورد اینکه داراییهایمان را به کدام یک از سبد گردانهای رسمی بدهیم. انتخاب مناسبترین سبد گردان است. چهار معیار زیر از مهمترین نکات در انتخاب یک سبدگردان مناسب است:
الف- سابقه سبدگردان در مدیریت داراییها و میزان بازدهی کسب شده در آنها
ب- دارا بودن ساختار سبدگردانی و تیم تحلیل
ج- مقدار منابع در اختیار
د- خوشنامی در بازار سرمایه
چگونه شخصی را برای سبدگردانی پیدا کنیم؟
بسیاری از کارگزاران رسمی بورس اوراق بهادار، مجوز سبدگردانی را نیز دریافت کردهاند. کافیست به یک کارگزاری که مطمئن هستید دارای مجوز مدیریت پرتفوی و سبدگردانی میباشند مراجعه کنید و با ایشان قرارداد همکاری در زمینه مدیریت پرتفوی امضا نمایید.
قرارداد سبد گردانی
حال که سبدگردان مناسبی انتخاب کرده و به نکات مهم پیش از سرمایهگذاری دقت کردیم، برای شروع کار نیاز به انعقاد یک قرارداد رسمی با سبدگردان خود داریم. این قرارداد که بهطور رسمی و مطابق با فرمت ارسالی سازمان بورس و اوراق بهادار است، فیمابین شرکت دارای مجوز سبدگردانی و سرمایه گذار منعقد می گردد.
طی این قرارداد برای سرمایهگذار کد بورسی سبدگردانی اختصاصی از طریق شرکت سپرده گذاری مرکزی صادر میشود. این کد بنام سرمایه گذار بوده ولی سبدگردان با استناد به قرارداد فی مابین میتواند در آن با اختیار خود، معاملات مورد نظر را انجام دهد. به عبارتی منابع زیر کلید سرمایه گذار توسط سبدگردان مدیریت میشود.
مفاد مهم قرارداد شامل بخشهای زیر است:
آورده سرمایهگذار:
فرایند سبدگردانی برای ارایه یک کار با کیفیت، فرایند حساسی محسوب میشود. برای آنکه شرکتهای سبدگردان و یا کارگزاریهای دارای مجوز صاحب نام در این زمینه بتوانند خدمات قابل قبولی به سرمایه گذارانشان ارائه دهند، معمولاً حداقل مبلغی برای سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود.
کارمزدهای سبدگردانی:
کارمزدها در فرایند سبدگردانی با توجه به بازدهی کسب شده سبدگردان تعریف میشوند. یعنی در صورتیکه سبدگردان نتواند بازدهی بیش از نرخ سود سپرده کوتاه مدت بانکی را کسب کند، عملا کارمزدی از سرمایه گذار در یافت نمیکند. کارمزد سبدگردان به صورت درصدی از سود مازاد بر نرخ سود سپرده کوتاه مدت بانکی تعریف میشود. هر چقدر حجم آورده سرمایهگذار بیشتر باشد، درصد سهم کارمزد سبدگردان در سیستم کمتر تعریف میگردد.
محدودیتهای معاملاتی:
در این قرارداد سرمایهگذار میتواند عنوان کند که مثلا بدلیل اینکه خودش عمده سایر سرمایهگذاریهایش در ملک است، سبد گردان در سبد وارد گروه ساختمان نشود. به عبارتی سرمایه گذار در این قرارداد میتواند به صورت رسمی برای سبدگردان محدودیتهای معاملاتی در زمینه عدم ورود به برخی صنایع تعیین کند.
گزارشات:
برای هر سبد یک دسترسی در نرم افزار رسمی سبدگردانی تعریف می شود. این نرم افزار اطلاعات آماری از میزان بازدهی سبد و جزییات معاملات سبد را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد.
فرایند نظارت بر عملیات سبد گردانی:
هر سبد (پرتفو) یک امین سبد هم دارد که معمولا یک موسسه حسابرسی این وظیفه را می پذیرد. امین سبد با دسترسی به نرم افزار سبدگردانی وظیفه نظارت بر رعایت قوانین و مقررات توسط سبدگردان را به عهده دارد. هر زمان که سبدگردان از چهارچوب قرارداد با سرمایهگذار خارج شود، امین سبد طی نامهای موارد را به استحضار سازمان بورس میرساند. سازمان بورس هم مطابق مقررات با سبد گردان برخورد می کند.
چرا نباید به اشخاص حقیقی یا سبدگردانهای بدون مجوز اعتماد کنیم؟
با توجه به اینکه در بازار سرمایه پول و سهام (داراییهای با نقد شوندگی بسیار بالا) معامله میشود و قاعدتا هر سرمایه گذاری با تلاش زیاد منابعی را برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه مهیا کرده است، بنابراین عقل سلیم حکم میکند که سرمایهگذاران از طریق شرکتهای رسمی و دارای مجوز فرایند مدیریت داراییها را انجام دهند.
اشخاصی که با قولهای واهی صحبت از بازدهیهای چند صد درصدی میکنند، معمولا کارشان این است که منابع مردم عادی را در اختیار گرفته و از اهرم آن برای کسب بازدهی شخصی استفاده می کنند. قراردادهای منعقد شده با این افراد هیچ اعتباری ندارد و در هیچ مرجعی قابل پیگیری نیست.
به عبارتی از آنجا که هیچ شخص ثالثی (امین سبد) بر قرارداد نظارت ندارد، فرایند گزارشگری از این افراد مشخص نیست. در ضمن معمولا مکان ثابتی هم برای مراجعه به این افراد وجود ندارد. بنابراین نباید پول بی زبان را به افراد سر زبان دار داد!
بارها دیده یا شنیدهایم که افرادی با دادن وعده و وعید مبالغی را از سرمایه گذاران گرفته و آن را صرف بالابردن سهام بی ارزش خود نمودهاند. در پایان نه تنها سرمایه گذار سود نمیبرد بلکه با ضرر هنگفتی نیر مواجه شده و گاهی حتی قادر به فروش سهم خود نیز نمیشود.
منبع : https://www.bourseiness.com/13339/faq-31