صدای پای بهار میآید یا نوای مصیبتبار بیکاری .
هر سال اسفند ماه، خیل عظیم تعدیلها و بیکارشدنها در راه است. کارگران هم چاره و گریزی ندارند. آنها در پایان هر ماه، پایان هر فصل یا در انتهای هر سال، در انتظار بیکار شدن اجباری هستند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، انتظارِ نو شدن روز و روزی، سالهاست برای کارگران قراردادی دیگر چندان محلی از اعراب ندارد؛ در عوض نزدیک شدن به آخر سال و آمدن روزهای پایانی اسفند میتواند برای کارگران رنگ و بوی خزان داشته باشد. خزانی که طلیعهدار زمستانِ بیانتهای بیکاری و کاسهی «چهکنم» دستْ گرفتن است. خزانی که برگریزانش، تعدیلِ گروهیِ کارگران است.
از زمان رواج قراردادهای موقت و بعد از آن قراردادهای بدون تاریخ و بیامضا، دغدغه اصلی کارگران، بیکار نشدن است. این دغدغه که بعد از پایان هر ماه، هر فصل یا درنهایت هر سال، بازهم میتوان به آنچه این روزها «لطف و التفات کارفرما» نامیده میشود، امیدوار بود؟ این نگرانیِ مدام که بعد از تمام شدن مدت قرارداد، کارفرما لطف میکند و قرارداد را تمدید میکند، یا نه در عوض، بسیار ساده میگوید: نیاز نداریم؛ بفرمایید…. وقتی ریش و قیچی، همه دست آن کسی است که سرمایه دارد و قدرت دارد و میتواند هر طور بخواهد، ترکتازی کند، هر اتفاق ناخوشایندی هم که بیفتد، چندان دور از انتظار نیست.
کارگران قرارداد موقت چند دسته هستند؛ آنها که اصلا قرارداد ندارند؛ آنها که قرارداد سفید امضا دارند و آنها که قراردادهایشان، موقتیِ یک ماهه، دو ماهه، شش ماهه و نهایت یک ساله است. براساس قانون، کارگرانی که قرارداد ندارند یا به عبارتی قراردادشان شفاهی است، آنهم درصورتی که بیمه باشند، شانس بیشتری برای دفاع از حق خودشان دارند چراکه وقتی قراردادی منعقد نمیشود، براساس قانون، کارگر میتواند دائمی تلقی شود و کارفرما نمیتواند به راحتی او را از کار بیکار کند؛ اما در مورد بقیه، هر زمان که زمان قرارداد نزدیک به اتمام باشد، دلهرهها و نگرانیها اوج میگیرد و یکی از این فصلهایِ پر از نگرانی و اضطراب، روزهای پایانی سال است.
شب عید که نزدیک میشود، کارگرانی که قراردادشان تا پایان اسفند ماه است، عزا میگیرند. خیلی از این کارگران تکلیف خودشان را برای سال جدید نمیدانند. نمیدانند آیا امکان بازگشت به کار در سال جدید هست یا نه، همه چیز تمام شده و باید سال نو را با بیپولی و نداری شروع کنند.
محمد، کارگر پیمانکاری فضای سبز یکی از مناطق بیستگانه شهرداری تهران است که حدود دو سال سابقه همکاری با یک شرکت پیمانکاری فضای سبز دارد. او از تمدید نشدن قراردادش که آخر اسفند تمام میشود، نگران است و میگوید: به ما گفتند بروید، آنطرف سال بیایید تکلیفتان را روشن کنیم. گفتند اگر اوضاع مالی بر همین روال باشد و بیپولیِ شرکت ادامه داشته باشد، به این همه کارگر نیاز نداریم. فقط با چند نفر از بین شما قرارداد میبندیم. بقیه باید دنبال شرکت جدید باشد. دنبال پیمانکاری که نیاز به نیرو داشته باشد و دستش برای عقد قرارداد بازتر باشد.
همینها محمد را بیش از هر زمان دیگری نگران کردهاست. به قول خودش، این حرفها، شب عید را برای او و خانوادهی پنج نفریاش زهرمار کردهاست. او میگوید: ببینید ما کارگران پیمانکاری به کجا رسیدهایم؛ برای مزد حداقلیِ یک میلیون تومانی که با تاخیر دو ماهه و سه ماهه میپردازند، باید التماس هم بکنیم؛ باید بترسیم و شبْ خواب نداشته باشیم که نکند همین را هم از ما بگیرند.
محمد هیچ ایدهای در مورد این که قرار است چه اتفاقی بیفتد، ندارد؛ همکارانش در بقیه شرکتهای پیمانکاریِ خدماتی و فضای سبز با او در این نگرانی و بلاتکلیفی شریکند و هیچ کدامشان با قطعیت نمیدانند چند ماه یا چند روز دیگر میتوانند صبحها از خانه بیرون بیایند و بروند سرِ کار و امید داشته باشند که آخر ماه، به قول خودشان یک چندرغازِ بخور-نمیر نصیبشان میشود.
دلنگرانیهای کارگرانی مثل محمد در روزهای پایانی سال را با احمد مشیریان (معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در میان میگذاریم و از او میپرسیم تکلیف ساماندهی قراردادهای شغلی و همینطور تدوین آییننامه برای تبصره یک ماده هفت قانون کار چه شد، او میگوید: در زمینه ساماندهی قراردادهای موقت قرار بود آییننامهای در ارتباط با تبصره یک ماده هفت قانون کار و مشخص کردن مدت زمان قراردادهای شغلی برای کارهای غیرمستمر در شورای عالی کار تصویب شود که هنوز به نتیجه نرسیده. البته مذاکرات آن انجام شده و امیدواریم به زودی در کمیتههای فرعی شورای عالی کار به نتیجه برسیم و این آییننامه تدوین و ابلاغ شود؛ اما تدوین و ابلاغ این آییننامه، به معنای ساماندهی کامل قراردادهای موقت نیست.
منظور مشیریان از ساماندهی نسبی قراردادهای موقت و تدوین آیین نامهای برای تعیین حداکثر مدت موقت برای کارهایی است که طبیعت آنها جنبه غیرمستمر دارد. براساس نص صریح قانون کار این آییننامه باید توسط وزارت کار تهیه و به تصویب هیات وزیران برسد. گذشته از اینکه با گذشت نزدیک به سی سال از تصویب قانون کار، هنوز این آییننامه تصویب نشده و هنوز حداکثر زمان کارهای غیرمستمر، مشخص نیست، وزارت کار وظیفه خود را که تصویب این آییننامه است از اساس قبول ندارد و میخواهد با فرافکنی، این وظیفه را برعهده شورای عالی کار و مذاکرات سهجانبه بگذارد.
در ادامهی گفتگو؛ مشیریان به تهیه و تدوین سامانه جامع روابط کار اشاره میکند و میگوید: در این سامانه، کارفرماها موظف به ثبت قراردادها هستند و احتمالا بعد از راهاندازی این سامانه،دیگر قرارداد سفید امضا نخواهیم داشت. اما او زمان مشخصی برای کلید خوردن این سامانه تعیین نمیکند و میگوید: قرار است بعد از انعقاد تفاهمنامههای ضروری، این سامانه بهصورت پایلوت در پنج استان کشور به مدت یک ماه راهاندازی و فعال شود و بعد از آن، به کل کشور تسری پیدا کند.
معاون روابط کار وزیر کار را در جریان نگرانی کارگران قرارداد موقت پیمانکاری و شاغل در بخش خدمات میگذاریم. داستان محمد و همکارانش را روایت میکنیم که در آستانه بهار بیکار شدهاند و میپرسیم آیا جای کمی امیدواری هرچند حداقلی هست که اوضاع برای کارگرانی مانند محمد تغییر کند؟ او میگوید: فعلاً روال قبل هیچ تغییری نکرده؛ قراردادهای موقت تا دلتان بخواهد؛ هستند و کارگران هم در حال حاضر هیچ مفری برای فرار از این معضل ندارند. کارفرمایی که قرارداد موقت یکماهه و سهماهه با کارگر میبندد، میخواهد دستش باز باشد و بتواند هر وقت که نیاز نداشت، کارگر را اخراج کند.
مشیریان؛ راهکار را تغییر آییننامهها و الزام کارفرمایان به رعایت قانون میداند و میگوید: اول باید آییننامهها اصلاح شود. ساماندهی تبصره یک ماده هفت، اولین قدم است و بعد از آن باید ببینیم چه میشود کرد.
با این حساب امیدی به تغییر اوضاع نیست؛ با این حساب هر سال اسفندماه، خیل عظیم تعدیلها و بیکار شدنها در راه خواهد بود و کارگران هم هیچ چاره و گریزی نخواهند داشت. یک کارگر هرچقدر هم که تخصص داشته باشد، باید در پایان هر ماه، پایان هر فصل یا در انتهای هر سال، در انتظار بیکار شدن اجباری باشد؛ هیچ چاره و گریزی نیست.
روزهای آخر اسفند، به شیوه مالوف گذشته و براساس سنت دیرپای چند هزار ساله، روزهای خانهتکانی و انتظار برای تازه شدن است اما برای بیشمار کارگرانی مثل محمد، دلهره و اضطراب مجالی برای استقبال از سال نو باقی نمیگذارد. بیاختیار به یاد این مصراع شعر میافتی: «نوبهار است، در آن کوش که خوشدل باشی»؛ اما بعد از چند لحظه با خودت میگویی، بیکاری و خوشدلی؛ چطور باهم جمع میشوند؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم
منبع : https://www.ilnanews.com