منظور از تولید ناخالص داخلی مجموع ارزش نهایی تمامی کالاها و خدماتی است که در یک بازه زمانی معین در داخل مرزهای یک کشور تولید شدهاند.
به گزارش ایبِنا، دقت داشته باشید که اگرچه برای محاسبه تولید ناخالص داخلی روشهای مختلفی موجود است، با این حال معمولا ارزش نهایی کالا و خدمات در محاسبه این شاخص در نظر گرفته میشود.
منظور از ارزش نهایی، ارزش کالاها و خدماتی است که واسطه نیستند و در انتهای زنجیره تولید قرار دارند. خدمات ارائه شده از سوی یک پزشک و مبلمان تولید شده برای منازل نمونههایی از خدمات و کالاهای نهایی هستند.
در محاسبه تولید ناخالص داخلی ارزش نهایی کالاها و خدمات تولید شده توسط اتباع خارجی ساکن در کشور محاسبه میشود، لیکن ارزش نهایی کالاها و خدمات نهایی تولید شده توسط متولدین یک کشور که در کشور دیگری ساکن هستند محاسبه نمی شود.
همچنین در محاسبه تولید ناخالص داخلی تولیدات در بخش غیر پولی اقتصاد، مثل کارهای اجتماعی، خانهداری و … در نظر گرفته نمیشود.
انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی اسمی: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵، تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر حدود ۱۸ تریلیون دلار بود. این عدد نشاندهنده میزان اسمی تولید ناخالص داخلی آمریکاست؛ زیرا این برآورد خام است و افزایش قیمت نیز در آن لحاظ شده است. در آمریکا، اداره تحلیل آمارهای اقتصادی (BEA)، هر سه ماه یکبار این برآورد را انجام میدهد و هر بار با دریافت دادههای جدید آن را مورد بازنگری قرار میدهد.
تولید ناخالص داخلی واقعی: به منظور مقایسه سال به سال خروجیهای اقتصادی، باید تاثیر تورم را از محاسبات خارج نمود. برای این کار، تولید ناخالص داخلی واقعی محاسبه میشود که در آن از شاخص ضمنی قیمت استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که قیمتها نسبت به سال پایه چه مقدار تغییر کردهاند. با ضرب شاخص ضمنی قیمت در تولید ناخالص داخلی اسمی، تولید ناخالص داخلی واقعی به دست میآید.
در این محاسبات ۳ نکته مد نظر قرار میگیرد:
درآمد شرکتها و افراد خارج از کشور در محاسبات وارد نمیشوند. در نتیجه تاثیر نرخ ارز و سیاستهای تجاری از محاسبات حذف میشود. تاثیر تورم از محاسبات حذف میشود.
تنها محصولات نهایی در محاسبات قرار میگیرند. مثلا، اگر یک شرکت تولید کفش، خود به تولید بند کفش نمیپردازد، تنها ارزش خود کفش محاسبه میشود، نه بند آن. تولید ناخالص داخلی واقعی از مقدار اسمی آن کمتر است. در سال ۲۰۱۵، این مقدار در آمریکا برابر با حدود ۱۶ تریلیون دلار بود که اداره تحلیل آمارهای اقتصادی آمریکا آن را بر اساس سال ۲۰۰۹ به عنوان سال پایه محاسبه نموده است.
نرخ رشد: نرخ رشد تولید ناخالص داخلی میزان افزایشی است که در خروجیهای اقتصادی سه ماهه یک کشور رخ میدهد. این نرخ دقیقا مشخص میکند که اقتصاد یک کشور با چه شتابی در حال رشد است. بسیاری از کشورها برای محاسبه نرخ رشد از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده میکنند تا تاثیر اقتصاد در این نرخ حذف شود.
سرانه تولید ناخالص داخلی: بهترین راه برای مقایسه کشورها از نظر میزان تولید ناخالص داخلی است؛ زیرا برخی از کشورها به این علت دارای خروجیهای اقتصادی بزرگی هستند که جمعیت بیشتری دارند. برای داشتن مقایسهای صحیح، نیاز به سرانه تولید ناخالص داخلی است. این معیار از تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی بر تعداد ساکنان یک کشور به دست میآید و مشخصکننده استاندارد زندگی در یک کشور است.
منبع : http://www.ibena.ir/news/86595