موقعیت فرضی
موقعیتی را فرض کنید که میان زن و مردی عقد نکاح بسته شدهاست(یعنی با هم ازدواج کردهاند). چند سال از آغاز زندگی آنها گذشته است و حالا صاحب چند فرزند نیز شدهاند. در این زمان پدر خانواده خانه و کاشانهی خود را به قصد انجام مأموریت کاری و به مقصد شهری دیگر ترک میکند. در این ایام او از طریق تماسهای تلفنی یا پیامهای تلگرامی با همسر و فرزندان خود ارتباط برقرار میکند اما پس از مدتی بهطور ناگهانی تماسها قطع میشود و خانواده در پی خبری از او هر کاری که به ذهنشان میرسد را انجام میدهند اما خبری نیست که نیست! علاوه بر نگرانی از وضعیت سلامتی و حیات وی، سخت بودن امرار معاش و تأمین هزینههای مالی نیز آنها را دچار مشکل کردهاست. سوالی که در اینجا باید پاسخ داده شود آن است که در ایام غیبت مرد، همسر و فرزندان وی چگونه میتوانند امرار معاش کنند؟ در این مطلب ۳ راهکار را که قانون برای چنین موقعیتی پیشبینی نمودهاست، مطرح خواهیم نمود.
۱. پرداخت هزینههای زندگی از اموال شوهر در زمان غیبت او
با توجه به اینکه پرداخت نفقه وظیفهی مرد میباشد، موضوعی که باید به آن پرداخت این است که در صورت غیبت طولانی مدت شوهر، زن و فرزندان وی برای امرار معاش خود چه اقداماتی میتوانند انجام دهند و قانون چه راهکارهایی را برای این افراد پیشبینی نمودهاست. قانون مدنی ابتدا غایب مفقودالاثر یا مفقودالخبر را تعریف نمودهاست. طبق مادهی ۱۰۱۱ این قانون غایب مفقودالاثر به کسی گفته میشود که مدت نسبتا زیادی از غیبت او میگذرد و به هیچ وجه خبری از او نیست. در واقع منظور از غایب مفقودالاثر، غایبی است که هیچ خبری از او در دست نیست! بنابراین اگر مرد برای مدتی زندگی خود را ترک کند اما خانوادهی او خبر داشته باشند که وی زنده است، دیگر غایب به حساب نمیآید. در این حالت یکی از مهمترین موضوعاتی که برای آن باید چارهاندیشی شود، نحوهی ادارهی اموال او و همچنین پرداخت بدهیهای وی میباشد. چنانچه خود غایب فردی را برای ادارهی اموال خود انتخاب نموده باشد، او وظیفه حفاظت و نظارت بر آنها را خواهد داشت؛ مانند جایی که وی از قبل وکیلی را برای این موضوع انتخاب کرده باشد اما در غیر این صورت مطابق قانون، ۳ گروه مسئولیت نگهداری از این اموال را بر عهده خواهند داشت:
الف) دادستان یا مدعی العموم؛ اموال غایب مفقودالاثر از جمله اموالی است که حفاظت و نظارت بر آنها نیازمند تعیین امین است. بر همین اساس به موجب مادهی ۱۱۳ قانون امور حسبی تا زمانی که امین تعیین نشدهاست، دادستانی که اموال در حوزهی او یافت شده، موظف به نگهداری از آنها میباشد.
ب) امین؛ مطابق ماده قانون مدنی دادستان یا اشخاصی که در امور مالی غایب دارای نفع میباشند مانند همسر و فرزندان او و یا طلبکاران وی، میتوانند از دادگاه صالح بخواهند که فردی را به عنوان امین برای ادارهی اموال وی تعیین کند. لزومی ندارد که امین حتما از افراد غریبه باشد بلکه ورثه نیز میتوانند به عنوان امین از سوی دادگاه منصوب شوند و طبق قانون تعیین امین از میان خویشاوندان دارای اولویت میباشد.
پ) ورثه؛ مطابق ماده ۱۳۶ قانون امور حسبی و همچنین ماده ۱۰۲۵ قانون مدنی اگر مدت دو سال از آخرین خبر غایب گذشته باشد، ورثهی او میتوانند از دادگاه درخواست کنند که اموال غایب به طور موقت تحت تصرف آنها قرار بگیرد. در این حالت باید مشخصات درخواست کننده، مشخصات غایب، تاریخ غیبت و همچنین علل طرح چنین درخواستی ذکر شود.
آنچه در این خصوص اهمیت دارد این است که قانونگذار در ماده ۱۴۷ قانون امور حسبی و همچنین ماده ۱۰۲۸ قانون مدنی صراحتاً بیان کردهاست که ادارهکنندگان اموال غایب موظف میباشند از اموال و دارایی غایب، نفقه همسر و فرزندان او و همچنین بدهیهای وی را بپردازد؛ به گونهای که اگر اموال وی برای پرداخت دیون و نفقه کافی نباشد، با فروش این اموال نفقه و دیون وی باید پرداخت شود. یعنی نخستین راه این است که از اموالی که شوهر از خود به جای گذاشته است، هزینههای زندگی تأمین شود.
۲. پرداخت نفقه از سوی شخص دیگر به عنوان قرض در ایام غیبت
اگر چنانچه شخص غایب، مالی نداشته باشد که بتوان با استفاده از آن، نفقه و هزینههای زندگی خانواده او را پرداخت نمود، طبق ماده ۱۲۰۵ قانون مدنی باید عمل شود. یعنی در این حالت همسر او یا فرد دیگر میتواند با اجازهی دادگاه هزینهی زندگی خانوادهی غایب را با دادن قرض تأمین نموده و پس از بازگشت غایب هر آنچه را که به عنوان قرض پرداختهاست، از وی پس بگیرد.
۳. جدایی به سبک بیخبری
راه دیگری که در مادهی ۱۰۲۹ قانون مدنی پیشبینی شده، جدایی است که ما از عنوان جدایی به سبک بیخبری برای توضیح آن استفاده میکنیم. طبق این ماده، زوجه(زن) در صورتی که نتواند از طریق هیچ یک از دو روش بالا هزینههای زندگی خود را در غیاب همسر تأمین کند و باقی ماندن در این شرایط، زندگی را برای وی سختتر کند، میتواند به دادگاه مراجعه نموده و از دادگاه بخواهد حکم طلاق را صادر نماید. در این حالت یکی از شرایط طلاق آن است که ۴ سال تمام از غیبت شوهر گذشته باشد و در این مدت خبری از او به دست نرسد. در نتیجه نیازی نیست سخت بودن شرایط زندگی خود را اثبات کند. علاوه بر این طبق مادهی ۱۱۳۰ قانون مدنی در صورتی که زندگی برای زوجه(زن) عُسر و حَرَجی شود، او میتواند با مراجعه به دادگاه و اثبات شرایط سخت خود، از دادگاه بخواهد که حکم طلاق را صادر نماید. مقصود از عُسر و حَرَج این است که وضعیتی پیش آید که ادامهی زندگی را برای زن مشقتبار کند، به گونهای که تحمل آن بسیار مشکل شود. یکی از موارد مشقتبار شدن زندگی برای زوجه که در قانون مدنی نیز مورد اشاره قرار گرفته، این است که شوهر بدون عذر موجه زندگی خانوادگی خود را برای شش ماه متوالی ترک نماید. در این حالت طلاقی که صورت میگیرد به علت غیبت همسر، طلاق غیابی خواهد بود.
برای امور مربوط به غایب مفقودالاثر باید به کدام دادگاه مراجعه شود؟
مطابق قانون حمایت خانواده رسیدگی به امور مربوط به غایب مفقود الاثر در صلاحیت دادگاه خانواده قرار دارد اما کدام دادگاه خانواده؟ قانون امور حسبی در مواد ۱۲۶ تا ۱۲۹ به این سوال پاسخ داده است و معیار تشخیص به ترتیب زیر میباشد:
۱. دادگاهی که آخرین اقامتگاه خوانده(زوجه) در حوزهی آن قرار داشتهاست، صلاحیت دارد.
۲. اگر غایب در خارج از ایران اقامت داشتهاست، دادگاهی که آخرین محل سکونت وی در حوزهی آن بوده، صالح است.
۳. اگر غایب در ایران اقامتگاه یا محل سکونت نداشته، دادگاه محل اقامت یا سکونت ورثه صلاحیت دارد.
۴. اگر ورثهی غایب در ایران معلوم نباشد، دادگاهی صالح است که غایب در حوزهی آن اموالی دارد.
در پایان گفتنیاست که دادگاه خانواده برای رسیدگی به تمامی امور غایب مفقودالاثر نیز صلاحیت ندارد. برای مثال مُهر و موم اموال یا صدور حکم موت فرضی از مواردی است که در صلاحیت دادگاه خانواده قرار ندارد.
منبع : http://mahdad.ir