خیانت در امانت جرمی است که در آن شخصی، مالی را از دیگری به امانت میگیرد و آنها توافق میکنند که این مال در تاریخ معینی بازگردانده شده یا در راه معیّنی به مصرف برسد اما امین برخلاف این توافق مال را به ضرر مالک آن تلف، مفقود، تصاحب یا استعمال میکند. یکی از مصادیق مهم این جرم، فروش مال امانی میباشد…
آقای ایزدی بالاخره پس از تلاش بسیار و با پسانداز کردن نتیجهی زحمات خود در طول چندین سال، موفق به خرید یک اتوبوس مسافربری شد. او پس از مدتی دچار بیماری شد و نتوانست خودش بهعنوان راننده از این اتوبوس استفاده کند و به همین خاطر تصمیم گرفت که آن را اجاره دهد. برای اینکه بتواند شخص مناسبی را پیدا کرده و اتوبوس خود را به او اجاره دهد، تصمیم خود را در سایت دیوار اعلام کرد. پس از مدتی شخصی بهنام آقای فرحزادیانپور با او تماس گرفت و گفت که تصمیم دارد اتوبوس آقای ایزدی را از او اجاره کند. بعد از قدری گفتوگو و چانهزدن، در نهایت آنها با هم قراردادی تنظیم کردند و آقای ایزدی در قبال دریافت ماهانه مبلغ ۵ میلیون تومان اتوبوس خود را به آقای فرحزادیانپور که گواهینامهی پایهی یک هم داشت، اجاره داد. پس از تنظیم قرارداد، آقای فرحزادیانپور بلافاصله کار روی اتوبوس را شروع کرد. در طول مدت یک سال او به همان نحوی که تعهد داده بود و بهصورت منظم، ماهانه مبلغ ۵ میلیون تومان به آقای ایزدی پرداخت میکرد و هیچ مشکلی هم در روابط بین آنها وجود نداشت، تا اینکه حادثهی تلخی اتفاق افتاد! ماجرا از این قرار بود که آقای فرحزادیانپور در حین مسافرکشی در جادهی تهران-اصفهان بهصورت غیرمجاز سبقت گرفته و با یک کامیون تصادف کرده بود. در نتیجهی این تصادف، اتوبوس بهکلی از بین رفت، اما خوشبختانه به آقای فرحزادیانپور هیچ صدمهی بدنی وارد نشد. ماجرای تصادف به همین جا ختم نشد و آقای فرحزادیانپور پس از تصادف تصمیم اشتباهی گرفت! او پس از این تصادف بدون اینکه آقای ایزدی را خبر کند، لاشهی اتوبوس را در همان وضعیت با قولنامهی عادی به آقای جوهرزاده فروخت. همچنین به او تعهد داد که ظرف مدت یک ماه، سند رسمی را هم به نام او تنظیم خواهد کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که آقای فرحزادیانپور اصلاً مالک اتوبوس نبود تا بتواند آن را به آقای جوهرزاده بفروشد، بلکه صرفاً اتوبوس را برای مدت معینی اجاره کرده بود. یک ماه گذشت و چون خبری از تنظیم سند نشد، آقای جوهرزاده چندین بار به درب منزل آقای فرحزادیانپور مراجعه کرد و از او خواست که یا برای تنظیم سند اقدام کند و یا اینکه مبلغی را که دریافت کرده بود، پس دهد. وی بعد از مدتی که متوجه شد از این رفتوآمد چیزی نصیبش نمیشود، دادخواستی تنظیم کرد و از دادگاه خواست که آقای فرحزادیانپور را به تنظیم سند رسمی یا بازگرداندن مبلغی که پرداخته بود، ملزم کند که در اینجا متوجه شد اتوبوسی که آقای فرحزادیانپور به او فروخته بود، اصلاً برای خودش نبوده است. بنابراین بر خواستهی خود یعنی پس گرفتن مبلغی که پرداخته بود، پافشاری کرد. در این میان آقای ایزدی هم از ماجرا مطلع شد و به دادسرا مراجعه کرد تا از آقای فرحزادیانپور شکایت کند. این شکایت در دادسرا مطرح شد و پس از انجام تحقیقات اولیه، پرونده به دادگاه فرستاده شد. دادگاه هم پس از برگزاری جلسهی رسیدگی حکم بر محکومیت آقای فرحزادیانپور به تحمّل مجازات صادر کرد. قاضی چنین حکم داد که آقای فرحزادیانپور بر خلاف قراردادی که با آقای ایزدی تنظیم کرده بود، اتوبوس متعلق به او را با مالک معرفی کردن خود به آقای جوهرزاده فروخته است، بدون اینکه از آقای ایزدی اجازه بگیرد و یا اینکه به آقای جوهرزاده اعلام کند که مالک اتوبوس شخص دیگری است. بر این اساس و طبق قانون او مرتکب جرم خیانت در امانت شدهاست زیرا یکی از رفتارهای مجرمانهای که طبق قانون خیانت در امانت میباشد این است که شخص امین بعد از امانت گرفتن مال، بدون اطلاع مالک و به ضرر او، تصرف یا رفتار مالکانهای نسبت به مال انجام دهد. معروفترین و مهمترین رفتار مالکانهای که میتوان نسبت به یک مال انجام داد، فروش آن است. در این پرونده هم آقای فرحزادیانپور هم که اتوبوس را به امانت گرفته بود، بدون اجازه و اطلاع آقای ایزدی دست به فروش مال زده و در نتیجه رفتار مالکانهای نسبت به آن انجام دادهاست. در نتیجه به استناد ماده ۶۷۴ مرتکب جرم خیانت در امانت میباشد و بر اساس همین ماده هم به ۳ سال حبس محکوم میشود. آقای فرحزادیانپور به این رأی اعتراض کرد و پرونده در دادگاه تجدیدنظر استان مطرح شد ولی دادگاه تجدیدنظر استان، رأی را تأیید نموده و اعتراض آقای فرحزادیانپور را رد کرد.
منبع : http://mahdad.ir