در حالت مرسوم و شناخته شده، نظام تامیناجتماعی، بهطور خاص شامل حمایتهایی نظیر از کار افتادگی، بازنشستگی، حوادث ناشی از کار، بیکاری غیرارادی، بیماری و… است که مشمولان تحتپوشش با پرداخت حق بیمه مقرر و احراز شرایط از خدمات و حمایتهای لازم در مواقع یادشده استفاده میکنند که به نظام تامین اجتماعی تکلایه یا بیمههای اجتماعی مشهور است. مساله اساسی در این است که امروزه نظام تک لایه یا همان نظام بیمههای اجتماعی با وجود تمام مزایایی که برای مشمولان خود دارد، به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای کلیه افراد جامعه نیست. معمولا این نظام برای تامین معیشت و بهتبع آن حفظ سلامت مزد و حقوقبگیرانی که دارای درآمد متوسطی هستند، طراحی و ایجاد شده است. در این صورت بدیهی است که افراد دارای درآمد پایین یا فاقد درآمد و حقوق، قادر به پرداخت حق بیمههای اجتماعی نبوده و بدون پوشش تامین اجتماعی در جامعه رها میگردند و با انواع مخاطرات و آسیبهای اجتماعی ناگواری مواجه میشوند.
از سوی دیگر به دلیل وجود سقف دستمزد مشمول کسر حق بیمه در بیمههای اجتماعی، مشمولان این نوع بیمهها که دارای درآمدهای بالاتر (بیشتر از سقف دستمزد مشمول کسر حق بیمه) هستند در هنگام بازنشستگی با کاهش درآمد مواجه خواهند شد. بنابراین مشاهده میشود که نظام بیمههای اجتماعی نمیتواند پاسخگوی طبقات دارای درآمد بسیار اندک یا درآمدهای بالا باشد. به همین دلیل ضروری است که نظام چند لایه تامین اجتماعی طراحی شود که هر لایه یا سطح آن پاسخگوی یکی از گروهها و طبقات درآمدی جامعه باشد و بتواند انتظارات روزافزون جامعه از نظام تامین اجتماعی را برآورده سازد. منظور از نظام تامین اجتماعی چند لایه، چند سطحی بودن ارائه خدمات و مزایای رفاهی است. لایه نخست، مربوط به پرداختهای حمایتی و مساعدتهای اجتماعی است که بهصورت دولتی اداره میشود و منابع آن بهطور معمول از محل درآمدهای عمومی دولتها یا کمکهای مردمی تامین مالی میشود و اهداف بازتوزیعی و مبارزه با فقر و کاهش آن دو هدف اصلی این لایه است. لایه دوم، عموما به بیمههای اجتماعی اختصاص دارد و به معنای تضمین یک میزان جایگزین درآمد از دست رفته است. مشارکت در این طرحها اجباری بوده و به دو صورت دولتی یا خصوصی اداره میشود. لایه سوم مربوط به بیمههای مکمل بازنشستگی و درمان است که بهصورت اختیاری است و توسط بخش خصوصی اداره میشود. افراد برای برخورداری از مزایای بیشتر در زمان بازنشستگی اقدام به پسانداز درآمد خود در این بیمهها میکنند. منابع مالی لایههای دوم و سوم از محل حق بیمههای پرداختی توسط مشترکان آنها تامین مالی میشود. با توجه به کارکردهای مثبت نظامهای تامین اجتماعی چندلایه در جهان و نقش موثر آنها در پوشش کامل جمعیت، رفع همپوشانیها و خلأهای موجود در حوزه تامین اجتماعی و پیشگیری از فقر، در ماده ۲۷ قانون برنامه پنجم توسعه به دولت اجازه داده شده است که نسبت به برقراری و استقرار نظام تامین اجتماعی چندلایه با رعایت حداقل سه لایه شامل مساعدتهای اجتماعی، بیمههای پایه و بیمههای مکمل اقدام کند. بر این مبنا، دولت در ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶ سند نظام چند لایه تامین اجتماعی را با تمرکز بر توانمندسازی اقشار کمدرآمد و نیازمند، مصون و محفوظسازی صندوقهای بازنشستگی از افزایش بار مالی و اولویتبندی خدمات بهداشتی- درمانی منتشر کرد.
طراحی و استقرار نظام تامین اجتماعی چندلایه تضمین و پشتوانهای محکم برای رفاه و تامین معیشت مردم در آینده است. در صورت اجرای این طرح در کشور، ضمن ساماندهی، یکسویی، یکپارچگی و ایجاد هماهنگی بین لایههای مختلف، راههایی برای استفاده از بیمههای تکمیلی نیز فراهم میشود. لایه تکمیلی در نظام تامین اجتماعی چندلایه، علاوه بر تامین نیازهای رفاهی و انتخابی بخشی از افراد جامعه، نقش جذب و هدایت پرداختهای رفاهی مردم را نیز ایفا میکند. نظام تامین اجتماعی چندلایه، رویکردی نو و تجربهشده در جهان امروز است که مناسبترین الگو را برای پوشش کامل جمعیت ارائه میکند. هرچند که الگوهای مختلفی از این نوع نظامها در کشورهای مختلف جهان وجود دارد و وجهمشترک همه آنها وجود سه لایه حمایتی، بیمهای و تکمیلی است، اما سطحبندی این سه لایه بر حسب شرایط اقتصادی و اجتماعی و نیازهای جمعیت هر کشور تفاوت دارد. در ایران کارکرد پراکنده نظام رفاه و تامیناجتماعی در قالب راهبردهای بیمهای، حمایتی و امدادی هر چند در جایگاه خود در بلندمدت بسیار ارزشمند و منشا کمکها و خدماتی تعیینکننده بوده است، اما از دیدگاه استقرار و پیشبرد یک نظام جامع و منسجم تامین اجتماعی به معنای علمی، به لحاظ ساماندهی غیرکارآمد در ساختارهای مدیریتی، مالی و منابع انسانی هر یک از نهادها و موسسات حوزه تامین اجتماعی، از جامعیت لازم و کافی برخوردار نبوده و هنوز هم با اهداف مطلوب و مورد نظر فاصله قابلملاحظهای دارد. نبود یک نگاه سیستمی و جامع که به وظایف و کارکردهای نهادهای حمایتی و بیمهای متعددی که در کشور وجود دارد، سمت وسویی واحد و یکپارچه بدهد، همواره سبب بروز انواع چالشها و موانع متعدد در راستای برقراری یک نظام رفاهی کارآمد شده است. با توجه به نتایج مثبت بهدست آمده از تجارب جهانی، اهم مزایای استقرار نظام تامین اجتماعی چندلایه در کشور عبارتند از: تخصصی کردن حوزههای امدادی، حمایتی و بیمهای مبتنی بر تفکیک و تمایز امور و تقسیم کار، سطحبندی و اولویتبندی خدمات و پوشش بر اساس میزان نیاز، توانمندی و مشارکت، ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات و پوشش ویژه بهویژه در سطح پایه، تمرکز حمایتها و کمکهای مالی دولت در لایه حمایتی و پس از آن سطوح نیمه حمایتی، ساماندهی لایه بیمهای در حداقل دو سطح بیمههای فراگیر و بیمههای اجباری در جهت توسعه شمول آن به تمامی خانوارها با اولویت شاغلین، اصلاح ساختار سازمانی لایه بیمهای در جهت همسویی یکپارچگی، وحدت رویه و افزایش کارآمدی، طراحی بیمه اجتماعی فراگیر خاص شاغلین کم درآمد غیر مزد و حقوق بگیر و غیر رسمی و با احتساب افراد تبعی آنها، جلوگیری از تحمیل قوانین حمایتی بر صندوقهای بیمهگر و موارد دیگر از جمله مزایای این رویکرد است. طراحی یک نظام جامع تامین اجتماعی، یعنی نظامی فراگیر که بتواند مجموعههای پراکنده، ناهماهنگ و ناموزون موجود را سامان داده و آنها را از ساختار و کارکردهای توسعهای برخوردار سازد، یک ضرورت ملی محسوب میشود و نقش و وظیفهای بسیار مهم است که بر عهده دولت بهعنوان کارگزار اصلی جامعه قرار داده شده است.
علی شیرین آبادی – تقی رحیمی
منبع : https://donya-e-eqtesad.com