تجدیدنظر مرحله ی ثانویه ی رسیدگی به دعاوی در دادگاه ها و مراجع قضایی است. مطابق قانون پس از صدور رای دادگاه بدوی چنانچه محکوم علیه نسبت به حکم صادره اعتراض داشته باشد می تواند شکایت خود را در قالب دادخواست تجدیدنظر طرح نماید. مراجع قضایی موظفند به این درخواست رسیدگی کرده و اقدامات لازم را صورت دهند.
آیا تمامی آراء صادره از دادگاه های بدوی قابل تجدیدنظرخواهی هستند؟
مطابق مواد قانون آیین دادرسی برخی از احکام و قرار های صادره ی دادگاه های بدوی از امکان تجدیدنظرخواهی برخوردارند. این آراء به شرح زیر می باشند:
- در دعاوی مالی که خواسته ی آن مال بوده و یا ارزش آن خواسته از سه میلیون (۰۰۰ ۰۰۰ ۳) ریال بیشتر باشد.
- کلیه احکام صادر شده در رابطه با دعاوی غیرمالی.
- حکم راجع به فرعیات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد.
- قرار ابطال دادخواست یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شود.
- قرار رد دعوا یا عدم استماع دعوا.
- قرار سقوط دعوا.
- قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.
در این میان نیز استثنائاتی وجود دارد نظیر موردی که حکم دادگاه براساس اقرار یکی از طرفین صادر شده و یا اظهارنظر یک یا چند کارشناس مبنای رای دادگاه باشد که در این صورت حکم صادر شده قابل تجدیدنظرخواهی نخواهد بود.
با این حال مطابقت موضوعی درخواست با مواد قانونی برای اقناع قاضی تجدیدنظر در تغییر و شکستن رای دادگاه بدوی کفایت نمی کند و می بایست دلایل و استدلال های محکم و قابل قبولی برای دستیابی به پیروزی در پرونده ارائه نمود و این مسئله با کمک گرفتن از یک وکیل متخصص و باتجربه میسر می شود.
براساس چه دلایل و جهاتی می توان دادخواست تجدیدنظر تنظیم کرد؟
قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت دلایل قانونی برای طرح درخواست تجدیدنظر را بیان نموده است که این دلایل عبارتند از:
- ادعایی مبنی بر اینکه دلایل و مستندات دادگاه معتبر نیستند.
- ادعایی دراین خصوص که شهادت شهود در دادگاه شرایط قانونی لازم را ندارند.
- ادعای اینکه قاضی به دلایل ابراز شده توسط شخص توجه ننموده است.
- ادعای عدم صلاحیت قانونی قاضی یا دادگاه صادر کننده رأی در رسیدگی به پرونده ی مدنظر.
- ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی
در مورد تجدیدنظر خواهی از آراء کیفری نیز در قانون آیین دادرسی کیفری ماده ی مشابهی به چشم می خورد. این ماده جهات تجدیدنظر خواهی را چنین شرح داده است:
- ادعای معتبر نبودن ادله یا مدارکی که دادگاه به آنها استناد کرده است .
- ادعای مخالف بودن رأی با قانون .
- ادعای عدم صلاحیت دادگاه صادر کننده رأی یا وجود یکی از جهات رد دادرس( دلایلی در قوانین وجود دارد که براساس آن قاضی یک پرونده مجاز به رسیدگی به آن پرونده نیست و می بایست پرونده را به قاضی دیگری ارجاع نماید.)
- ادعای عدم توجه دادگاه به ادله ابراز شده در پرونده.
موارد بالا دلایلی هستند که براساس آنان اشخاص معترض به رای دادگاه بدوی می توانند درخواست تجدیدنظر در رای صادره را نمایند و در کنار این دلایل می بایست اسناد و مدارک لازم برای اثبات ادعای خود را نیز ضمیمه کنند. تشخیص و همینطور تهیه و تدارک این اسناد و ارائه ی آنها به شکلی مناسب از جمله اقداماتی است که در دستیابی به نتیجه ی موردنظر موثر بوده و حضور وکیل متخصص در شکستن رای در دادگاه تجدیدنظر می تواند این وظیفه را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.
به درخواست شکستن رای در دادگاه تجدیدنظر چگونه رسیدگی می شود؟
دادگاه تجدیدنظر در زمان رسیدگی به درخواست، چنانچه دلایل شکایت را موجه تشخیص ندهد و رای صادر شده از دادگاه بدوی را صحیح بداند، رای را تایید کرده و برای اجرای آن به دادگاه صادرکننده ارجاع می دهد.
در مقابل اگر متوجه نقص یا اشتباهی در فرآیند دادرسی شود، برای رفع نواقص اقدامات لازم را انجام داده و دستورات مقتضی را صادر خواهد نمود. در صورتی که با اصلاحات نواقص همچنان رای صادره قابل پذیرش نباشد رای را نقض کرده و به پرونده رسیدگی ماهوی می نماید. در اصطلاح عام به نقض رای در دادگاه تجدیدنظر ، شکستن رای نیز گفته می شود.
روند قضایی رسیدگی به درخواست های تجدیدنظر در متن قوانین به تفصیل بیان شده است؛ با این وجود رویه های عملی نیز در طول سالیان در دادگاه ها و مراجع قضایی شکل گرفته که اطلاع از این رویه ها مستلزم تجربه ی حضور و فعالیت در این محیط ها است. همین نکته که غالبا نیز مورد غفلت واقع می گردد ضرورت حضور یک وکیل در پیگیری فرآیند شکستن رای در مرحله ی تجدیدنظر را نمایان می سازد.
مهلت درخواست تجدیدنظر و دادگاه صالح
براساس قاعده ی کلی موجود در آیین دادرسی مهلت زمانی برای ارائه ی درخواست تجدیدنظر ۲۰ روز برای اشخاص مقیم ایران و ۲ ماه برای اشخاص مقیم خارج از کشور از زمان ابلاغ رای حضوری یا اتمام مهلت واخواهی رای غیابی می باشد.
دادگاه صلاحیت دار برای رسیدگی نیز دادگاه تجدیدنظر استان است مگر در برخی پرونده های خاص کیفری که مرجع تجدیدنظر خواهی آنان دیوان عالی کشور خواهد بود؛ این پرونده ها عبارتند از:
الف) جرایمی که مجازات قانونی آن ها اعدام یا رجم باشد.
ب)جرایمی که مجازات قانونی آن ها قطع عضو، قصاص نفس یا اطراف باشد.
ج)جرایمی که مجازات قانونی آن ها حبس بیش از ۱۰ سال باشد.
د)مصادره اموال.
چقدر احتمال شکستن رای در مرحله ی تجدیدنظر وجود دارد؟
براساس آماری که رئیس کل دادگستری استان تهران در مصاحبه ای ارائه داده است، حدود ده درصد از دادخواست های تجدیدنظر به شکستن رای منجر می شود. این میزان اگرچه از جهت کیفیت رسیدگی های قضایی آمار قابل توجهی است، ولیکن از منظر دادخواست دهنده که به دنبال احقاق حق خود و شکسته شدن رای صادره است، رقم بالایی به حساب نمی آید. از همین رو استفاده از توانمندی های وکلای متخصص و باتجربه در خصوص نقض آراء در مرحله ی تجدیدنظر می تواند شانس شما را برای قرار گرفتن میان ده درصد مذکور افزایش دهد. پیگیری ها ، توانایی علمی و تجربه ی وکیل یا مشاور حقوقی شما در برخورد با چنین پرونده هایی از عوامل موثر در شکسته شدن رای است.
در نهایت نمی توان رقم مشخصی را برای احتمال نقض رای معین نمود و در هر موردی بنا به اوضاع و احوال پرونده، وکلا و مشاوران حقوقی می بایست اظهارنظر نمایند.
چگونه کار خود را بهترین وکیل شکستن رای در دادگاه تجدیدنظر بسپاریم؟
بهترین وکلا برای شما کسانی هستند که تخصص در شکستن رای در دادگاه تجدیدنظر و شرایط قانونی شکایت از آراء محاکم قضایی دارند.