معنای دادخواست
واژهی دادخواست در قانون آیین دادرسی مدنی در دو معنای لغوی و اصطلاحی خود به کار رفته است؛
معنای لغوی: دادخواست در معنای لغوی خود، حاصل مصدر دادخواستن است و آن یعنی دادخواهیکردن، عدالت طلبیدن و تظلّم. طبق مادهی ۴۸ این قانون، دادگاه زمانی مکلّف به رسیدگی به دعوا میشود که فردی در مرجع قضایی صالح از طریق ارائهی دادخواست، دادخواهی کند.
معنای حقوقی: واژهی دادخواست در اصطلاح حقوقی به سند و برگهای گفته میشود که شکل و فرم خاصی دارد و برای اِعمال حق دادخواهی مورد استفاده قرار میگیرد. به همین جهت مادهی ۵۱ قانون آیین دادرسی مدنی بیان نموده است که دادخواست باید به زبان فارسی و روی برگههای چاپی مخصوص نوشته شود. در این نوشتار هر کجا از واژهی دادخواست استفاده کنیم، مقصودمان معنای دوم، یعنی سند و برگهی چاپی مخصوص میباشد.
موارد رد دادخواست طبق قانون آیین دادرسی مدنی
رد دادخواست، در قالب صدور قرار صورت میپذیرد. در موارد زیر دادخواست ارائهشده رد خواهد شد:
۱. برای اینکه یک دادخواست نزد مراجع قضایی معتبر محسوب گردد، باید حاوی شرایطی باشد. در صورتی که دادخواست خواهان ناقص باشد، مدیر دفتر دادگاه باید ظرف ۲ روز به خواهان اخطار بدهد که نواقص موجود را رفع کند. خواهان برای رفع این نواقص ۱۰ روز فرصت دارد. اگر در این مدت نواقص موجود را رفع نکند، مدیر دفتر دادگاه قرار ردّ دادخواست صادر خواهد کرد و به این نحو دادخواست رد خواهد شد. مشخصات خوانده، خواستهی خواهان و ذکر دلایل و مدارکی که نشان میدهد خواهان در دعوا حقی دارد از شرایطی است که اگر تکمیل نشود، دادخواست رد خواهد شد. ( مواد ۵۴ تا ۵۶ و نیز ۶۶ ق.آ.د.م)
۲. یکی از حقوق پیشبینی شده برای خواندهی دعوا (کسی که دعوا علیه او طرح میشود) آن است که از دادگاه بخواهد تا از خواهانی که وی را به دادگاه فراخوانده است، تأمین مالی بگیرد. این تأمین به تأمین دعوای واهی معروف است. درواقع، در این موارد خواهان مقداری پول یا هر مال دیگری را قبل از ورود به دعوا و براساس تشخیص دادگاه میپردازد تا اگر خوانده در دعوا پیروز شد، به عنوان خسارت به وی پرداخت شود. اگر خواهان از پرداخت این تأمین خودداری کند، دادگاه با صدور قرار رد دادخواست وی، از ورود به ماهیت دعوا خودداری خواهد نمود. این، در واقع راهکاری است تا از طرح دعاوی بیمورد در دادگاهها از سوی خواهان جلوگیری شود. (ماده ۱۰۹ ق.آ.د.م)
۳. ممکن است که اتباع دولتهای خارجی در دادگاههای داخلی طرح دعوا کنند. در این صورت، اگر خواندهی دعوا ایرانی باشد و درخواست تأمین دهد، خواهان(تبعهی خارجی) باید مالی را بهعنوان تأمین به دادگاه بسپارد. در غیر این صورت، دادخواست او از سوی دادگاه رد خواهد شد. (ماده ۱۴۷ ق.آ.د.م) البته در مواردی هم اتباع بیگانه از دادن این تأمین معاف میشوند که در ماده ۱۴۵ ذکر گردیدهاند.
دادگاه در موارد زیر هم دادخواست را رد خواهد کرد:
الف. چنانکه میدانیم غیبت هر یک از طرفین دعوا در دادگاه، مانع از رسیدگی به دعوای مطرحشده نیست. بنابراین، اگر خوانده در دادگاه حاضر نشود، ممکن است با مدارک موجود، حکمی علیه وی صادر و به وی ابلاغ شود. اگر این حکم به خود وی ابلاغ نشود و از محتوای حکم صادرشده هم بیاطلاع باشد، تا بیست روز مهلت دارد از حکم صادرشده واخواهی کند. بعد از گذشت مهلت بیست روزه، وی حق واخواهی نخواهد داشت مگر اینکه عذر موجّهی برای عدم اقدام خود در این بیست روز داشتهباشد. درواقع، واخواهی را قانونگذار برای خواندهای در نظر گرفته است که در جریان دادرسی شرکت نداشته، از مفاد حکم غیابی به جهت عدم ابلاغ به خود وی، بیاطلاع بوده و نسبت به رأی صادرشده اعتراض دارد.
حال، اگر دادگاه تشخیص دهد که خوانده از مفاد حکم، اگر چه به خود وی ابلاغ نشده بلکه مثلاً به یکی از افراد ساکن در نزدیکی اقامتگاه وی ابلاغ شده، آگاه بوده است یا بدون داشتن عذر موجه، خارج از مهلت بیست روزه اقدام به تسلیم دادخواست کرده است، دادخواست او در خصوص واخواهی را رد خواهد نمود.
ب. کسی که برای اولین بار در دادگاهی محکوم میشود، در اغلب موارد حق اعتراض نسبت به رأی صادر شده را در دادگاه تجدیدنظر دارد. در این راستا وی باید دادخواست تجدیدنظری را به مرجع صالح تقدیم کند. دادخواست تجدید نظر نیز باید دارای شرایطی باشد که در ماده ۳۴۱ به آنها اشاره شده است. هرگاه این شرایط رعایت نگردند، مدیر دفتر دادگاه ابتدا اخطار رفع نواقص را به تجدیدنظر خواه ابلاغ میکند. در صورت عدم تکمیل دادخواست در مهلت مقرر، مدیر دفتر دادگاه یا خود دادگاه بسته به شرایط، قرار ردّ دادخواست تجدیدنظر را صادر خواهد نمود. (مواد ۳۴۴ و ۳۴۵ ق.آ.د.م)
پ. اعتراض به رأی صادر شده از دادگاه نخستین ( اولین دادگاهی که به دعوا رسیدگی میکند ) و دادگاه تجدید نظر در دیوان عالی کشور نیز با وجود شرایطی امکانپذیر است. ( رجوع شود به مواد ۳۶۷ و ۳۶۸ ق.آ.د.م) این اعتراض نیز باید در قالب دادخواست نوشته شود که به آن دادخواست فرجامی و به این اعتراض نیز فرجامخواهی از دیوان عالی کشور گفته میشود. در صورتی این دادخواست در مهلت قانونی بیست روزهی خود به مرجع صالح تقدیم نشود، یا نافص باشد و در مهلت ده روزه تکمیل نگردد، به موجب قرار ردّ دادخواست، رد خواهد شد. (مواد ۳۸۳ و ۳۸۴ ق.آ.د.م)
آثار صدور قرار ردّ دادخواست
اگر دادخواستی که به دادگاه ارائهشده رد شود، چه خواهان به این رد دادخواست اعتراض داشته باشد و چه اعتراضی نداشته باشد، باز هم میتواند دعوای خود را با تنظیم یک دادخواست دیگر طرح نماید. البته این دادخواست باید شرایط قانونی را داشته باشد. درواقع، رد دادخواست مانع طرح مجدد دعوا نمیباشد و باعث نمیشود که خواهان حق طرح مجدد دعوا را از دست بدهد.
میتوان به رد دادخواست اعتراض کرد!
اگر دادخواست به هر دلیلی رد شود، این رد در قالب صدور قرار رد دادخواست صورت خواهد گرفت. در این صورت خواهان میتواند به رد دادخواست خود اعتراض نماید. با اینحال باید به این دو نکته توجه داشت:
الف. اگر خود دادگاه دادخواست را رد کرده باشد، پرونده از دادگاه رسیدگیکننده خارج میشود و خواهان میتواند در مرجع بالاتر به آن اعتراض کند.
ب. اگر مدیر دفتر دادگاه داخواست را رد کرده باشد، در همان دادگاه قابل اعتراض خواهد بود. یعنی خواهان اگر بخواهد به آن اعتراض کند، باید به همان دادگاه مراجعه نماید.
منبع : http://mahdad.ir