«دکتر، مهندسِ بیکار»|دلایل بروز بیکاری گسترده بین جامعه فارغالتحصیلان.
مشاور رئیس اتاق تعاون کشور گفت: مدرکگرایی رواج یافته است. عدممهارت کافی دانشجویان، عدمارتباط شبکهای بین دستگاههای متولی امر و عدمتخصیص اعتبارات لازم برای پروژههای توانمندسازی جوانان باعث عدماشتغال جوانان شده است.
غلامحسین حسینینیا، مشاور رئیس اتاق تعاون کشور در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به اینکه در بحث بیکاری فارغ التحصیلان بهاندازه کافی قانون و طرح وجود دارد گفت: متأسفانه برای حل مشکل فارغ التحصیلان یک اراده ملی وجود ندارد، جوانان هم کنار نبود برنامه تا حدودی بیخیال شدهاند.
وی ادامه داد: خانوادهها هم برای این مشکل ناامید شدهاند و از طرفی مهارت فارغ التحصیلان پایین است، بهطور مثال اکثر فارغ التحصیلان دانشگاهی توانایی تحریر یک نامه اداری با رعایت تمام اصول را ندارند. عزم جدی در طرفین نیست.
حسینینیا با بیان اینکه دانشگاهها متولی تربیت نیروی توانمند هستند افزود: بسیاری از اساتید دانشگاه با توجه به حقوق و مزایای اندکی که دارند، انگیزهای برای فعالیت در ظرفیت بالا ندارند.
بیشتر بخوانید:
وی با ابراز اینکه عدم مهارت کافی دانشجویان، عدم ارتباط شبکهای بین دستگاههای متولی امر، عدم تخصیص اعتبارات لازم برای پروژههای توانمندسازی جوانان باعث عدم اشتغال جوانان شده است گفت: البته اقداماتی هم انجام شده است. این موارد نکاتی است که باید به آن توجه شود. اقدامات خوبی برای استارتآپها شده است، اما محدود است، در دانشگاهی مانند تهران با این وسعت تنها ۳درصد دانشجویان درگیر کار استارتآپها هستند.
حسینینیا با تصریح به اینکه مدرکگرایی برای جامعه دردسر درست کرده است اضافه کرد: اکثر بیکاران کشور مدرکدار تحصیلکردهاند. مدرک فارغ التحصیلان کمعمق است، این معضل بزرگی است که باید به آن توجه شود. دانشجویان مدرکهای تحصیلات بالا را دریافت کردند اما شرایط لازم برای حضور در بازار را ندارند.
مشاور رئیس اتاق تعاون کشور با بیان اینکه یکی از پیشنیازهایی که درباره کار در عرصه بینالمللی است، جوانان ایرانی کسب نمیکنند اظهار کرد: در گذشتهای که سمت دولتی داشتم، بارها با این مسائل برخورد کردم بارها به سازمانهای بینالمللی و دفاتر منطقهای مراجعه کردم، پذیرشهای کاری برای کارشناسان میدادند ولی ما کسی را برای معرفی نداشتیم، چرا که اکثر جوانان متقاضی کار در کشور آشنایی به زبان انگلیسی نداشتند و این فرصتهای شغلی از سوی بنگلادشیها و هندیها پر میشد، عربها هم در این زمینه از ما جلو افتادند.
حسینینیا با تأکید به اینکه باید یک بازنگری در دریافت مدرک وجود داشته باشد اظهار داشت: متأسفانه ما فلسفه تحصیلات تکمیلی را متوجه نشدهایم، فلسفه تحصیلات دانشگاهی را متوجه نشدهایم. در کشورهای دیگر برای راهاندازی یک فعالیت اقتصادی به مدرک دانشگاهی توجه نمیکنند، بلکه فقط مدرک مهارتی مورد توجه سیستم است، بهطور مثال در کشوری مانند نیوزیلند برای اینکه یک جوان بخواهد کارآفرینی کند نیازی به مدرک دانشگاهی ندارد، آنچه بهعنوان یک ضرورت مطرح است، داشتن مهارت کافی است. یک جوان با داشتن مدرک دکترا اگر بخواهد بهطور مثال یک مرغداری راهاندازی کند، نیازمند داشتن مدرک فنی و حرفهای در این زمینه است. در کشورهای دیگر فرد برای انتخاب شغل، ابتدا باید شغل آینده خود را ترسیم کند و سپس بر اساس آن شغلی که انتخاب کرده است مهارت کسب کند.
وی ادامه داد: اما در کشور ما چنین نیست. در کشورهای دیگر برای اخذ مدرک دکترا هزینهای دریافت نمیکنند. اما با وجود این، کسی بهسراغ دریافت مدرک دکترا نمیرود، چرا که بهدنبال راهاندازی شغل است و بهدنبال کسب مهارت فنی و حرفهای میرود.
وی افزود: هدر دادن منابع ملی صرفاً روشن ماندن یک چراغ اضافی نیست، بلکه تحصیلات تکمیلی چون از مباحث تخصصی و اجرایی دور میشود هدررفت منابع بهحساب میآید. فردی که بهسراغ مدرک PhD یا دکتری میرود بهدنبال فلسفه علم رفته است و نباید انتظار یافتن شغل را با این مدرک داشته باشد، برای یافتن شغل باید مهارت کافی وجود داشته باشد، بنابراین اشتباه است که فکر کنیم هر کس دکتر باشد مهارتش بیشتر است.
حسینینیا با ذکر خاطرهای گفت: در سال ۷۶ که در یکی از دانشگاههای گرمسار تدریس میکردم، روزانه ۸ اتوبوس رشته مهندسی کشاورزی دانشجو داشت. خانمهایی بودند که هر روز صبح از تهران به گرمسار میآمدند. علت این موضوع صرفاً کسب مدرک بود، چرا که اکثر آنها با کار و کشاورزی بیگانه بودند. تمام مسیرها اشتباه است.
وی با اشاره به اقتصاد رانتی گفت: در اقتصاد نفتی و اقتصاد رانتی که پول بدون زحمت به دست افراد میرسد، افراد به کار سخت تن نمیدهند. اما وقتی جلوی این رانتها گرفته شود و مردم مجبور به کار کردن باشند، آن زمان کار کردن ارزش پیدا میکند. آن وقت جوانها متوجه میشوند برای اینکه بتوانند به زندگی خود نظم دهند باید زحمت بکشند و کار کنند.
مشاور رئیس اتاق تعاون کشور تصریح کرد: کشور ما از نظر منابع بسیار غنی است و جوانان با استعداد بالای ذهنی و بهترین امکانات حضور دارند. بهترین جوانها با استعدادهای بالا را داریم، ایران تبدیل به یک دانشگاه بزرگ شده است. این یک معضل است، باید بهروی کیفیتها بیشتر کار شود. اگر به کار و کارآفرینی بها داده شود و راه برای فعالیت کارآفرینی باز شود بسیاری از مشکلات حل میشود. برای جوانها قالب تعاونی بهترین فضا است. اکثر جوانهایی که با هم تعاونی راه میاندازند، دانش خود را میآورند، اگر بتوانیم اینها را با فرمول مشخصی که مکمل هم هستند، تعریف فعالیت کنیم، کمک کنیم و استارتآپها شکل بگیرد، شتابدهنده توسعه کنیم، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری را دنبال کنیم، آنچه مورد نیاز است، هدایتشده و مشخص برای اینها اختصاص دهیم میتواند راهگشا باشد. به جوانان وام نمیدهند، اما سیستم بانکی به دستهای از افراد وام میدهد که استفاده در مسیر اشتغالزایی نمیکنند.
وی درباره طرحهای اشتغالزایی دولت گفت: یکی از مشکلات اساسی طرحهای اشتغالزایی دولتها وابسته به فرد بودن است، یعنی یک فرد در سمتی حضور مییابد، یا یک طرح ابتکاری جدید دارد، یا فردی دیگر میخواهد طرحی را که مجموع جمعآوری طرحهای دیگر است اجرایی کند، اما موفق نمیشود. ما هیچ مکانیسم ردیابی نداریم که چرا طرحی موفق نشده است. مکانیسمی باید وجود داشته باشد تا بررسی شود که چرا طرح از سوی مسئولی به نتیجه نمیرسد.
مشاور رئیس اتاق تعاون کشور بیان کرد: اگر حزبی با قدمت بالا وجود داشته باشد، مردم به این حزبها رأی دهند که آدم در آن نقش ندارد، طرحهایی که پیشنهاد میشود طرح حزب باشد، مشکلات حل میشود. این حزبها در کشورهای دیگر وجود دارد. در بحث چشمانداز ۱۴۰۴ نیز باید با دقت بیکاری فارغ التحصیلان دنبال شود. طرحهای اشتغالزایی جوانان در گیرودار مدیریت یک فرد بهصورت کامل اجرا نمیشود، باید نتایج این طرحها پیگیری شود.
منبع : https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/05/22/2072938