با وجود آنکه در دو دهه گذشته شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی ایران بهبود یافته است، اما عملکرد رقابتپذیری صنعتی ایران در جهان و حتی منطقه (منجمله در قیاس با کشور مجاور ما ترکیه) از جایگاه مناسبی برخوردار نیست و بیم آن میرود با انواع محدودیتهای فراروی اقتصادصنعتی بهویژه با تشدید تحریمها، چشمانداز عملکرد رقابتپذیری صنعتی ایران چندان مساعد نباشد. مجموعهای از عوامل از جمله: (۱) عوامل تولید قابل دسترس؛ (۲) سیاستهای دولت؛ (۳) کیفیت آموزش و نظامآموزشی و (۴) زیرساختها در جذب فناوری و نوآوری بالا و افزایش عملکرد صادرات و رقابتپذیری دخالت دارند.
رقابتپذیری، تجارت و توسعه صنعتی
رابطهای قوی بین رقابتپذیری صنعتی و اهداف توسعه پایدار (SDGs) وجود دارد. در واقع بهبود و ارتقای رقابتپذیری صنعتی به سطوح بالاتر (ظرفیتهای تولید، تعمیق فناوری و زیان محیطی ناشی از تولید صنعتی) در هر اقتصادی به ثابه موفقیت در دسترسی به اهداف توسعه پایدار، بهخصوص اهداف توسعه پایدار نسخه ۹، (ساخت زیرساختهای کامل و انعطافپذیر، توسعه صنعتی پایدار و جامع و نوآوری سریعتر) است. تجارت بینالملل عنصر کلیدی رقابتپذیری صنعتی است. به طوری که ظرفیت کشورها در افزایش حضور در بازارهای بینالمللی، پتانسیل نفوذ توسعه صنعتی و چشمانداز رشد آن را نشان میدهد.
ارزش افزوده صنعتی جهان در ۲۰۱۵ نسبت به ۱۹۹۰ معادل ۲٫۵ برابر شده است، حال آنکه ارزش صادرات صنعتی طی این مدت بیش از ۴٫۵ برابر افزایش یافته است. نرخ رشد صادرات صنعتی بهخصوص بین سال ۲۰۰۰ تا زمان وقوع بحران مالی در سال ۲۰۰۸، بالا بوده است. در بحران مالی، صادرات صنعتی بیش از ارزش افزوده صنعتی متاثر شد. ویژگی عمومی دوره ۱۹۹۰تا ۲۰۱۵، افزایش سریع در جهانیشدن بازارها نظیر تعرفههای صنعتی و سایر موانع تجارت، پیشرفت تکنولوژیکی در تسهیل تجارت کالاها بوده است. کشورهای با بالاترین نرخهای رشد در ارزش افزوده صنعتی، همچنان بالاترین افزایش در صادرات صنعتی را تجربه کردهاند و کشورهای با صادرات صنعتی ضعیف، عملکرد صنعتی نازلی را شاهد هستند. برای نمونه، در کشورهایی نظیر چین و ویتنام میانگین نرخ رشد سالانه صادرات صنعتی بیش از ۱۳ درصد، بیش از دوبرابر متوسط جهانی بود. کالاهای صنعتی بیش از ۷۵ درصد کل تجارت کالایی جهان را تشکیل میدهد.
جذب فناوری
رابطه بین عملکرد صادرات صنعتی و رشد اقتصادی به چیزی فراتر از همبستگی آماری رسیده است. معمولا این همبستگی مثبت معطوف به کشورهایی بوده است که با استفاده از مزیت صرفههای مقیاس در صنایع، به ویژه در صنایع فناوریمحور و با ارزش افزوده بالا، در افزایش صادرات خود توفیق داشتهاند. البته مشخصه چنین فرایند صنعتی موفقی، صرفا گسترش صادرات صنعتی آنها نبوده، بلکه تغییرات ساختاری عمیق آنها به سوی تمرکز بر صنایع فناوریمحور بوده است.
همزمان، ساختار تولید از کشاورزی و کالاهای اولیه به فعالیتهای صنعتی و خدمات متنوع شد. این مورد در چین و کشورهای موفق شرق آسیا رخ داده است. سهم صادرات با فناوری بالا و متوسط (MHT) در صادرات صنعتی کشورهای منتخب در سال ۲۰۱۶ نسبت به ۱۹۹۰ بالاتر بود. (در دامنهای بین ۳۷ درصد در هنگکنگ تا ۷۸ درصد در سنگاپور). عوامل مختلفی در تعیین توان یک کشور در جذب فناوری و نوآوری پیشرفته و در نتیجه افزایش صادرات و رقابتپذیری آن دخیل هستند. از جمله عواملی که بایستی در دسترس باشند، (۱) وجود سرمایه مکفی در بازارهای کارای سرمایه و قابلیت جابجایی نیروی کار به بنگاههای نوآور. (۲) سیاستهای دولت، نقش مهمی در ارتقای ظرفیت اقتصاد درگذار به صنایع با فناوریMHT بازی میکند.
(۳)کیفیت آموزش و نظام آموزشی که تعیین کننده نحوه توانمندسازی کارگران در فرایندهای تولید پیشرفته است. (۴) زیرساختها که امکانی توانمند برای صنایع با فناوری MHT ایجاد نماید.
سنجش رقابتپذیری صنعتی
شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی یونیدو، چگونگی مشارکت بخش صنعت را در توسعه کشورها تبیین میکند. این شاخص چگونگی موفقیت صنایع یک کشور در تولید و مبادله کالاها در بازارهای داخلی و خارجی و میزان سازگاری تحولات ساختاری و توسعه را اندازهگیری میکند. شاخص CIP دارای ابعاداصلی سهگانه است، که هر بعد با نماگرهایی سنجیده میشوند. این ابعاد شامل (۱) ظرفیت تولید و صادرات کالاهای صنعتی، (۲) روزآمدی و تعمیق تکنولوژیکی و (۳) نفوذ و تاثیر جهانی است. نمرات بالاتر در هر یک از این ابعاد سهگانه، بیانگر رقابتپذیری صنعتی بیشتر و شاخص CIP بالاتر است.
ظرفیت تولید و صادرات
اولین بعد شاخص CIP امکان اندازهگیری مقایسهای تولید صنعتی هر کشور را (برای مصرف محلی یا خارجی) فراهم میآورد. ارزش افزوده سرانه صنعتی (MVApc) امکان مقایسه را مستقل از اندازه اقتصاد هر کشور فراهم میسازد. این شاخص وابسته به سطح توسعه کشور و معطوف به تغییر در فرایندهای تحولات ساختاری است. ظرفیت تولید در یک اقتصاد جهانیشده، برمبنای توانایی آن در صادرات صنعتی محاسبه میشود. در زنجیره جهانی ارزش، صنایع، یکپارچه و تخصصی نمیشوند مگر آنکه با محدودیتهای شرایط تقاضا مواجه شده و رقابتی شوند. صادرات سرانه صنایع، شاخص دیگری در انعکاس میزان توانایی مزیتهای رقابتی صنایع خاص است. صادرات سرانه صنایع، امکان مقایسه صادرات صنعتی را فارغ از اندازه کشور به دست میدهد و شاخص سادهایی است که اگر نه به طور کامل اما امکان مقایسه اجزای عملکرد صادرات کشور را فراهم میسازد.
روزآمدیو تعمیق تکنولوژیکی
انواع کالاهایی که بخش صنعت یک کشور تولید میکند معیاری برای تعیین رقابتپذیری آن است. سرریزهای تکنولوژیکی و آسیبپذیری ناچیز ناشی از شوکهای قیمتی آن، دلالت بر این دارد که در تولید و صادرات کالاهای فناوریمحور، حصول منفعت بالاتری انتظار میرود. شاخص CIP برای روزآمدی و تعمیق تکنولوژیکی با دو نماگر ترکیبی محاسبه میشود. نماگر نخست، درجه شدت صنعتیشدن است که برآوردی از پیچیدگی فرایندهای تولید ارائه میدهد و شامل سهم ارزش افزوده صنایع با فناوری بالا و متوسط از کل ارزش افزوده صنایع و همچنین سهم ارزش افزوده صنعتی از کل ارزش افزوده در تولید ناخالص داخلی است. و نماگر دوم، کیفیت صادرات است که فرایند یکپارچگی در بخش صنعت هر کشور را اندازهگیری میکند. سهم بالاتر تولید کالاهای با فناوری بالا و متوسط درکل تولید صنعتی، بیانگر اقتصادهایی با سطوح بالای بهرهوری و فعالیتهای نوآورانه و پیشرفتهای فناورانه است. به نوبه خود، پیچیدگی بیشتر فرایندهای صنعتی در صنایع معین، بیانگر احتمال سرریزهای دانش بالاتری در کل صنایع و بخشها است. با این ملاحظه، تحولات ساختاری موفق، متضمن گذار از فعالیتهای کاربر و با فناوری پایین، به سوی فناوری بالا و متوسط است.
نفوذ جهانی
نهایتا، شاخص CIP موقعیت هر کشور را در بازار جهانی از حیث کالاهای صنعتی میسنجد. این شاخص شامل سهم ارزش افزوده صنایع هرکشور در ارزش افزوده جهانی صنایع و تجارت جهانی کالاهای صنعتی است. بالاتر بودن مقادیر این سهمها، نشاندهنده بالاتر بودن توانایی کشور در بهرهمندی از اثرات انباشتی، گستره حوزه عمل و صرفههای مقیاس است. این منافع ممکن است شامل سهم سرمایهگذاریها در زیرساختها و قدرت چانهزنی بیشتر در موافقتنامههای تجاری باشد. همه نماگرهای شاخص ترکیبی CIP برای محاسبه مقادیر CIP نهایی استفاده میشود. شکل و جدول (۱) ابعادسهگانه و هشت نماگر شاخص CIP را برای ایران و مقایسه آن با جایگاه نخست جهان و منطقه را نشان میدهد.
نکات کلیدی گزارش عملکرد رقابتپذیری صنعتی (CIP) مرتبط با ایران به این شرح است:
۱- برترین رتبهها در عملکرد رقابتپذیری صنعتی: نتایج کامل شاخص CIP سال ۲۰۱۸ مطابق با امتیاز احراز شده برای ۱۵۰ کشور دنیا در گروههای ۴گانه (بالا، متوسط به بالا، متوسط به پایین و پایین) با سطوح توسعه متفاوت رتبهبندی شده است. بین سطوح متفاوت توسعه و رقابتپذیری صنعتی رابطه وجود دارد. چرا که سطوح بالای شاخص CIP تقریبا به اقتصادهای صنعتی شده تعلق دارد، حال آنکه اکثریت کشورهای با کمترین درجه توسعهیافتگی در سطوح پایین شاخص CIP واقعاند. با این وجود، برخی استثنائات نیز وجود دارد.
رتبه نخست عملکرد رقابتپذیری صنعتی جهان با ۰۵۲۳۴ امتیاز به آلمان تعلق دارد. ژاپن با تفاوت معنیدار نسبت به آلمان، با امتیاز ۰٫۳۹۹۸ در رتبه دوم قرار دارد. این کشور در ابعاد سهگانه شاخص، پیشگام است. چین، آمریکا، کره و سوئیس در رتبه سوم تا ششم قرار دارند. آلمان از سال ۲۰۰۰ توانسته همه ساله جایگاه خود را بهعنوان رقابتپذیرترین کشور جهان در حوزه صنایع حفظ نماید. در این رتبهبندی، کشورهای ژاپن، چین، ایالات متحده آمریکا، کرهجنوبی و سوئیس بهعنوان کارآمدترین کشورها در این شاخص در ردههای دوم تا ششم قرار دارند. بدینترتیب، شش کشور تراز اول فوق، به همراه مکزیک، تایلند، اسرائیل و آفریقایجنوبی و چهار کشور از گروه کشورهای درحال توسعه (ترکیه، عربستان سعوی، ویتنام و مراکش) از میان ۱۵۰ کشور جهان، به عنوان بهترین و آمادهترین کشورها در رقابتپذیری صنعتی معرفی شده اند.
۲- تغییر رتبهها: در این رتبهبندی چین توانسته است با افزایش نمره ۲٫۶ درصدی، جایگاه ایالات متحده آمریکا را در رده سوم تصاحب کند. البته این جابهجایی را میتوان تا حدی ناشی از افت عملکرد آمریکا (تنها کشوری که در میان ۱۰ رتبه برتر، نمره آن کاهش یافته است) دانست. در ردههای بعدی نیز تا رتبه ۳۰ کشور برتر این رتبهبندی با بهبود نمره، ولی بدون تغییر رتبه، جایگاه پیشین را حفظ کردهاند. در گزارش اخیر برخی کشورها نسبت به سایرین عملکرد چشمگیرتری داشتهاند. بر این اساس در میان ۳۵ رتبه نخست، بهترین بهبود متعلق به پرتغال و اسلونی است که با جهش سه پلهای، صعود داشتهاند. بین رتبههای ۳۶ تا ۷۰، بلغارستان و ویتنام توانستهاند بهترتیب سه و دو پله ارتقا رتبه یابند، در مقابل دو کشور ونزوئلا و ایران بهترتیب با هفت و پنج پله تنزّل، در ردههای ۶۸ و ۵۸ رتبهبندی قرار گرفتهاند. بین مناطق جهان، اروپا و اوراسیا عملکرد خود را بهعنوان رقابتپذیرترین منطقه در حوزه عملکرد صنعتی حفظ کردهاند. از ۳۰ رتبه برتر، ۱۷ کشور در این منطقه واقع هستند. این منطقه یکی از غنیترین منابع سهگانه بهبود عملکرد رقابتپذیری صنعتی را دارد و از زیرساختهای بهرهوری، فناوری و نوآوری پیشگام بهره میبرد.
۳- تغییر رتبه ایران: ایران از لحاظ عملکرد رقابتپذیری صنعتی، در جایگاه ۵۸ جهان و جایگاه هشت منطقه منا قرار دارد. اما به طور کلی طی دوره ۲۶ ساله (۲۰۱۶-۱۹۹۰) رتبه شاخص رقابتپذیری ایران در جهان با ۲۷ رتبه بهبود، به جایگاه ۵۸ ارتقا یافته است. در این بین، این شاخص برای سه کشور امارات متحده عربی، عمان و ایران بهترتیب با ۴۳، ۳۴ و ۲۷ رتبه بهبود، به جایگاه ۴۱ ، ۶۶ و ۵۸ جهان ارتقا یافته است و در مقابل، این شاخص برای عراق، سوریه و الجزایر بهترتیب با ۲۴ ، ۱۵ و ۱۳ رتبه تنزّل، به جایگاه ۱۴۶، ۱۱۲ و ۹۴ جهان سقوط کرده است. سه کشور اسرائیل، ترکیه و عربستان، بهترین و در مقابل عراق، یمن و سوریه ضعیفترین جایگاه را در شاخص CIP و ابعاد سهگانه آن در ۱۹ کشور منطقه منا به دست آوردهاند. در این بین، ایران بین ۱۹ کشور منطقه منا در جایگاه هشت این شاخص و ابعاد سهگانه آن قرار دارد. از سه مولفه کلیدی شاخص CIP، ایران در مولفه نفوذ جهانی (رتبه ۴۲)، ظرفیت تولید و تجارت (رتبه ۷۸) و پیچیدگی و تعمیق تکنولوژی (رتبه ۸۲) را احراز کرده است.
۴- ارزش افزوده صنعتی و انتشار CO2: بر مبنای مطالعه روند ۱۵ ساله از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ رابطه بین دو متغیر ارزش افزوده صنعتی و انتشار CO2 صنعتی در گروه کشورهای جهان این نتیجه حاصل میشود که در سه گروه کشورهای پایین، متوسط به پایین و متوسط در توسعه، ارزش افزوده صنعتی بهتناسب انتشار CO2 پایینتری به دست میآید و اما در گروه کشورهای متوسط به بالای توسعه، رابطه تنگاتنگ مثبت بین این دو وجود دارد. در کشورهای توسعهیافته با رتبه برتر جهان، رابطه ارزش افزوده صنعتی با انتشار CO2 طی این دوره با رابطهای منفی مواجه بوده است. در واقع در این گروه کشورها، تولیدات صنعتی کاملا با ملاحظات زیستمحیطی نهادینه شده است. نهایتا در این بین، چین یک استثنا است، به طوریکه از ابتدای دوره تا ۲۰۱۰ ارزش افزوده صنعتی و انتشار CO2 به موازات هم روبه افزایش بوده، ولی در دهه ۲۰۱۰ همراه بودن حصول ارزش افزوده با ملاحظات زیستمحیطی کاملا آشکار است.
۵- رتبه تعدیل یافته عملکرد رقابتپذیری صنعتی ایران: با ارزیابی مجدد شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی با ملاحظات زیستمحیطی، امتیاز عددی و رتبه کشورها نیز دستخوش تغییراتی خواهد شد. در این بین، امتیاز عددی شاخص CIP ایران (۰٫۰۴۷۵) به شاخص CIP تعدیل یافته (۰٫۰۱۰۹) با ۷۶٫۱۵ درصد کاهش، با ۱۹ رتبه تنزّل، جایگاه ایران از ۵۸ به ۷۸ تنزل میکند.
۶- عوامل بهبود توسعه پایدار: شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی ۱۵۰ اقتصاد جهان – که در مجموع بیش از ۹۸ درصد از تولید ناخالص داخلی و بخش صنعت جهان را پوشش میدهند– بر مبنای عوامل و سیاستهایی که منجر به توسعه پایدار این بخش میشوند، در سه حوزه اصلی هشت زیرشاخص مورد ارزیابی قرار میگیرد. که اساسا ابزار مقایسهای استراتژیک برای کسبوکارها و دولتها محسوب میشوند تا بخش صنایع را به طور پایدار و سازگار توسعه دهند. این مهم با امکان مقایسه و الگوبرداری از پیشرفتهایی که سایر کشورها در حوزه رقابتپذیری بخش صنایع خود دارند و اطلاع از سیاستها و سرمایهگذاریهای آنها تحقق مییابد. در ادامه ابعاد سهگانه شاخص عملکرد رقابتپذیری تحلیل میشود:
۷- مولفه (۱): ظرفیت تولید و صادرات کالاهای صنعتی: ایران با احراز رتبه ۷۸ در ظرفیت تولید و صادرات صنعتی عملکرد ضعیفی دارد. دو نماگر تبیینکننده این مولفه نیز ضعیف ارزیابی میشوند. ۱ – ارزش افزوده سرانه صنایع (دلار، به قیمت ثابت ۲۰۱۰) از ۷۴۶ دلار در سال ۲۰۱۰ به ۷۰۸ دلار در سال ۲۰۱۵ رو به کاهش گذاشته است. حال آن که در سال ۲۰۱۵ سوئیس با ۱۴ هزار و ۴۰۴ دلار و ترکیه با هزار و ۸۱۴ دلار جایگاه نخست در جهان و منطقه را کسب کردهاند. عملکرد ایران در مقایسه با آن دو کشور در این شاخص به ترتیب ۴٫۹ و ۳۹ از ۱۰۰ بوده است. ۲- صادرات سرانه صنایع (دلار، جاری) از ۳۷۹ دلار در سال ۲۰۱۰ به ۳۴۲ دلار در سال ۲۰۱۵ روبه کاهش گذاشته است. حال آن که در سال ۲۰۱۵ سنگاپور با ۲۷ هزار و ۴۷۶ دلار و ترکیه با هزار و ۵۴۹ دلار جایگاه نخست در جهان و منطقه را کسب کرده است. عملکرد ایران در مقایسه با آن دو کشور در این شاخص به ترتیب ۱٫۲ و ۲۲٫۱ از ۱۰۰ بوده است و در واقع شکاف بسیار بزرگی بین آنچه هست و آنچه باید باشد، وجود دارد. با دستیابی ایران در هر دو شاخص به جایگاه نخست منطقه، ارزش افزوده و صادرات سرانه صنایع بهترتیب از ۲٫۵ تا پنج برابر قابل افزایش است.
۸- مولفه (۲): روزآمدی و تعمیق تکنولوژیکی صنعتی: ایران با احراز رتبه ۸۲ در روزآمدی و تعمیق تکنولوژیکی صنعتی، ضعیفترین رکن شاخص CIP را کسبکرده است. چهار نماگر تبیینکننده آن برای ایران درجهانو منطقه ضعیف ارزیابی میشود.
۹- مولفه (۳): نفوذ جهانی: ایران با احراز رتبه ۴۲ در نفوذ جهانی، عملکرد نسبتا مناسبتری را در مقایسه با دو مولفه دیگر تبیینکننده شاخص عملکرد رقابتپذیری صنعتی کسب کرده است، هرچند این رتبه در مقایسه با عملکرد مطلوب جهانی و منطقهای ایران، مناسب ارزیابی نمیشود و تا رتبه کمتر از ۲۰ در میانمدت قابل ارتقا است. (۱): نفوذ کشور در ارزش افزوده صنایع کارخانهای جهان (%، دلار ثابت ۲۰۱۰) از ۰٫۵۳ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۰٫۴۷ درصد در سال ۲۰۱۵ با رشد ۲٫۴- روبه کاهش گذاشته است. حال آن که در سال ۲۰۱۵ چین با ۲۳٫۵ درصد و ترکیه با ۱٫۲ درصد جایگاه نخست جهان و منطقه را کسب کردهاند.
عملکرد ایران در مقایسه با آن دو کشور در این شاخص به ترتیب ۲ و ۳۹٫۵ از ۱۰۰ بوده است. (۲): نفوذ کشور در صادرات صنایع کارخانهای جهان (%، دلار جاری) از ۰٫۲۶ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۰٫۲۰ درصد در سال ۲۰۱۵ ، ۰٫۰۶ واحد درصد روبه کاهش گذاشته است. حال آن که در سال ۲۰۱۵ چین با ۱۸٫۳۵ و ترکیه با ۱٫۰۱ درصد جایگاه نخست جهان و منطقه را کسب کرده اند. عملکرد ایران در مقایسه با چین و ترکیه در این شاخص به ترتیب ۱٫۱ و ۱۹٫۸ از ۱۰۰ بوده است و در واقع شکاف عظیمی بین آنچه هست و آنچه باید باشد، در هر دو شاخص مورد بحث وجود دارد. بیتردید با دستیابی ایران در هر دو شاخص به جایگاه نخست منطقه، نفوذ کشور در ارزش افزوده و صادرات صنایع جهان از ۲٫۵ تا پنج برابر قابل افزایش است. بدیهی است که این میزان افزایش، مستلزم بهکارگیری عوامل بنیادین بهرهوری، تکنولوژیکی و نوآورانه البته با رفع انواع موانع پیشرو و به فعلیت یافتن ظرفیت تولید و صادرات صنایع کارخانهای و متنوعسازی آن و با دستیابی به رشد و توسعه صنعتی پایدار و فراگیر محقق میشود.