تبلیغات سیاسی،[۱] جوسازی، پروپاگاند (به فرانسوی: Propagande) یا پروپاگاندا (به انگلیسی: Propaganda) گونهای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود.[۲] تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلیترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیتها بهطور گزینشی بیان و بازنمایی میشوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سر بزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدفگیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شدهاست. افزون براین، پروپاگاندا میتواند در شکل یک نبرد و جنگافروزی سیاسی نیز تلقی شود.
تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعالکننده دوسویه عمل میکند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیبکننده و ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه میتوان عناصر اطلاعرسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات با یکدیگر تلفیق کرد. تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آنها را دگرگون سازد.[۳]
ریشه
جوسازی ریشه در تاریخ کلیسای کاتولیک دارد. در سال ۱۶۲۲ میلادی، پاپ اوربان هشتم برای ترویج دین مسیحیت، در مناطق غیر مسیحی جهان گردهمایی تبلیغاتی به راه انداخت. در آن زمان کاتولیکها این کار را نوعی از آموزش برمیشمردند. در جنگ جهانی اول هم طرفین جنگ از این روش برای تأثیرگذاری مثبت بر روی نیروهای خود استفاده میکردند.
در دوران سلطنت ملکه ویکتوریا، علیه دشمنان امپراتوری تبلیغات منفی میشد.[۴]
جنگ جهانی دوم نه تنها جنگ بمبها و گلولهها، بلکه جنگ کلمات و تبلیغات بود. تهاجم تبلیغاتی نازیها ابتدا توسط آدولف هیتلر در کتاب نبرد من طراحی و سپس به وسیله گوبلز و وزارت تبلیغات او اجرا شد. ایالات متحده در ایجاد تبلیغات خویش، به مجموعهای نه چندان منسجم از روان شناسان و سایر دانشمندان علوم اجتماعی، برای تقویت روحیه ملی و خنثی ساختن تأثیر تبلیغات نازیها متکی بود».[۵] واژه تبلیغات سیاسی یا (propaganda) واژهای نولاتینی و بازسازی شده از فعل لاتینی کهن (propagere) به معنی منتشر ساختن (لغت انگلیسی propagate از همین ریشه است) و برانگیختن است. امروزه تبلیغات، جزئی از ارتباطات عمومی است و هدف آن، دستیابی به مقاصد از پیش تعیین شدهاست.[۶]
روشها
- برچسب زدن (Name Calling): این روش به منظور برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه مخالف استفاده میشود. این روش باعث میشود که نیازی به ایجاد بحث استدلالی با گروههای مخالف نباشد یکی از این روشها استهزای مخالفان با کاریکاتور میباشد.
- شعارهای فریبنده (Glittering Generalities): در این روش سعی میشود که بادادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی توجه افکار عمومی به پیام مبلغ جلب شود. این پیامها اغلب بر حول محور ارزشهایی همچون شرافت، دین، افتخار به میهن و میهنپرستی یا ارزشهای خانوادگی میباشد.
- حمله شخصی (Ad hominem): حمله کردن به شخصیت فرد (مثلاً اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور)، به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
- تکرار (Ad nauseam): تکرار بیوقفهٔ یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث میشود که کمکم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود. این حربه اگر همراه با کنترل و سانسور رسانهها باشد، تأثیر بیشتری خواهد گذاشت.
- توسل به قدرتمندان (Appeal to authority): برای اثبات درستی یک سخن، به جای استدلال منطقی، به مرجعیت و اقتدار و محبوبیت گویندهٔ آن استناد میشود.
- توسل به ترس (Appeal to fear): القای ترس و نگرانی همگانی برای آن که مردم با حکومت همراه شوند، همچون تأکید بر خشونت و وحشیگری دشمنان یا احتمال قریبالوقوع حملهٔ آنها.
- توسل به اکثریت (Bandwagon): القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است، تا افراد برای همرنگ جماعت شدن، یا برای رسیدن به پیروزی حتمی، به پیروان آن فرد یا حزب بپیوندند.
- دروغ بزرگ (Big Lie): بیان دروغی چنان بزرگ که هیچکس فکرش را هم نمیکند که کسی آن قدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
- سیاه و سفید نمایی (Black-and-white fallacy): جلوه دادن اوضاع به گونهای که افراد تنها دو گزینه در برابر خود ببینند: یا دوست کامل بودن یا دشمن کامل بودن.
- حقیقت گزینشی (Selective truth): گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفتهاست.
- شرطیسازی (Classical conditioning): اگر مخاطب نسبت به الف واکنش خاصی داشته باشد (مثلاً از آن بیزار باشد، یا به آن علاقهمند باشد)، در چنین صورتی اگر شرطی ساز همواره الف و ب را همراه هم به مخاطب عرضه کند، مخاطب کمکم خصوصیت الف را به ب هم سرایت میدهد، بهطوریکه حتی اگر الف نبود، مخاطب همان واکنش را نسبت به ب نشان میدهد (و از آن بیزار یا به آن علاقهمند میگردد).[۷]
تکنیکهای خاص
محققان بسیاری از تکنیکهای استاندارد مورد استفاده در تبلیغات و تکرار را شناسایی کردهاند.
Ad Hominem
- عبارت لاتین که به معنای حمله به حریف خود است، به عنوان مخالف حمله به استدلالهای آنها است. یک استراتژی استدلال اشتباه است که به موجب آن بحث جدی موضوع در دست، به جای حمله به شخصیت، انگیزه یا ویژگی دیگر شخص اجتناب شود ساختن بحث یا افراد مرتبط با استدلال، به جای حمله به اصل این استدلال.
شما هم همچنین
Ad hominem tu quoque (به معنای واقعی کلمه: “شما هم همچنین”) به ادعایی اشاره میکند که منبع ایجاد استدلال، به نحوی متناقض با این استدلال سخن گفته یا عمل کردهاست. بهطور خاص، اگر منبع A اقدامات منبع B را نقد میکند، پاسخی که به شما میدهد این است که منبع A به همان شیوه عمل کردهاست. این استدلال نامعتبر است زیرا این فرض را رد نمیکند؛ اگر فرضیه درست باشد، منبع A ممکن است دوروی باشد، اما این بیانیه را از دیدگاه منطقی قابل اعتماد نمیسازد. در واقع، منبع A ممکن است در ارائه شهادت شخصی برای حمایت از بحث است.
به عنوان مثال، پدر ممکن است پسر را بفهماند که شروع به سیگار کشیدن نکند زیرا او وقتی بزرگتر میشود پشیمان خواهد شد و پسر ممکن است اشاره کند که پدرش سیگاری است یا سیگاری بود. این امر این واقعیت را تغییر نمیدهد که پسرش ممکن است از زمان سیگار کشیدن دچار تردید شود.
تهدید اعتیاد
این از تکرار خستگی ناپذیر ایده است. یک ایده، به ویژه یک شعار ساده، که بارها تکرار میشود، ممکن است گرفته شود به عنوان حقیقت. این رویکرد در کنار محدود کردن یا کنترل رسانههای تبلیغاتی مؤثر است.
تنظیم برنامه
تنظیم برنامه به معنای «توانایی رسانههای خبری برای تأثیرگذاری بر اهمیت قرار دادن موضوعات مربوط به برنامه های» است. اگر یک آیتم خبری بهطور مرتب و برجسته پوشش داده شود، مخاطبان این مسئله را مهمتر میدانند.
توسل به قدرتمندان
- درخواست تجدید نظر به مقامات، قدرتمندان، چهرههای برجسته برای حمایت از موقعیت، ایده، بحث، یا مسیر عمل است.
توسل به ترس
- توسل به ترس از تلاش برای ایجاد حمایت از طریق ایجاد اضطراب و وحشت در جمعیت عمومی.
- القای ترس و نگرانی همگانی برای آن که مردم با حکومت همراه شوند، همچون تأکید بر خشونت و وحشی گری دشمنان یا احتمال قریبالوقوع حملهٔ آنها.
- برای مثال، یوزف گوبلس از تئودور کاوفمن سوءاستفاده کردهاست، باید به دنبال حمایت از تهدید و اضطراب در جمعیت عمومی باشد . ادعا میکند که متحدان خواستار نابودی مردم آلمان شدهاند.
توسل به تعصب
با استفاده از اصطلاحات بارگذاری شده یا عاطفی برای پیوستن به ارزش یا اخلاق اخلاقی برای باور به گزاره.
توسل به اکثریت
- توسل به اکثریت و تجدید نظر “پیروزی اجتناب ناپذیر” در تلاش برای متقاعد کردن مخاطبان هدف برای پیوستن به آن هستند و اقداماتی را انجام میدهند که “هر کس دیگری در حال انجام است”.
- پیروزی اجتناب ناپذیر: افرادی را که در حال حاضر در پیکار نیستند دعوت میکند تا به کسانی که در حال رسیدن به پیروزی هستند، بپیوندند. کسانی که در حال حاضر یا حداقل بخشی از این مسابقات هستند اطمینان میدهند که ماندن در گروه بهترین عملکرد آنهاست. (به عنوان مثال، “این بحث تمام شدهاست. تقریباً همه با من موافق هستند”)
- پیوستن به جمعیت: این تکنیک باعث تقویت میل طبیعی افراد به سمت برنده شدن میشود. این تکنیک برای متقاعد کردن مخاطبان به این موضوع است که یک برنامه بیان یک جنبش تودهای غیرقابل تحملی است و برای پیوستن به آن، به نفع آنهاست.
مردم زیبا
- نوع تبلیغاتی که با افراد معروف سروکار دارد یا نشان میدهد مردم جذاب و شاد است. این نشان میدهد که اگر مردم یک محصول را خریدند یا ایدئولوژی خاصی را دنبال کنند، آنها نیز شاد و موفق خواهند بود. (به جای اینکه به دلایل سیاسی بیشتر در تبلیغات برای محصولات استفاده میشود) بهطور معمول برای تبلیغات، به جای اهداف سیاسی، ممکن است از تحریک جنسی نیز استفاده شود. به عنوان مثال، یک پیام تبلیغاتی یک موتور سیکلت برای یک مخاطب هدف نهایی ممکن است شامل زنان جذاب با بیکینی باشد که در تبلیغ قرار میگیرند تا محصول را با هدفگیری میل جنسی به مخاطبان جذاب تر کنند. با این حال، برخی از شواهد نشان میدهد که استفاده از تجدید نظر جنسی برای فروش یک محصول ممکن است نتواند موفقیتآمیز باشد، زیرا مخاطبان ممکن است بیش از حد به افراد جذاب جنسی در تبلیغات توجه کنند نه به خود محصول.
دروغ بزرگ
بیان تکراری مجموعه ای از وقایع پیچیده که عمل بعدی را توجیه میکنند. توصیف این حوادث حاوی عناصر حقیقت است و تعاریف «دروغ بزرگ» ادغام میشوند و در نهایت ادراک دقیق مردم از حوادث اساسی را جایگزین میکنند. پس از جنگ جهانی اول، آلمان به دنبال توضیح علت شکست آنها به عنوان توجیهی برای ارتش ملی و نابودی نازیها تبدیل شد.
اشتباه سیاه و سفید
- ارائه تنها دو انتخاب، با محصول یا ایده به عنوان انتخاب بهتر پخش میشود. (به عنوان مثال، ” شما هم با ما هستید یا علیه ما …”)
چیدن گیلاس (مغالطه) یا حقیقت گزینشی
- ریچارد کراسمن، معاون بخش جنگهای روانشناختی بریتانیا (PWD) برای نیروی ائتلاف متحد ستاد عالی (SHAEF) در جنگ جهانی دوم گفت: “در پروپاگاندا حقیقت تلافی میشود .. این یک توهم بزرگ است که فرض کنید یک پروپاگاندا-گر درخشان یک دروغگو حرفه ای است. تبلیغگر درخشان، مردی است که حقیقت میگوید، یا انتخاب حقیقتی که برای هدفش ضروری است میگوید؛ و آن را به گونه ای بیان میکند که گیرنده فکر نمیکند که او تبلیغاتی را دریافت میکند … […] هنر تبلیغات دروغ نمیگوید، بلکه انتخاب حقیقت را که نیاز دارید و آن را با برخی حقایق که تماشاگران تماشا میکنند مخلوط میکنند. “
- گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفتهاست.
شرطیسازی
- همه مهره داران، از جمله انسان، به تهویه کلاسیک پاسخ میدهند. بدین معنی است که اگر A زمانی که B وجود دارد همیشه وجود داشته باشد، و B یک واکنش فیزیکی را ایجاد میکند (مانند انزجار، لذت)، سپس وجود A در صورت عدم وجود B، شخص همان واکنش فیزیکی را تجربه خواهد کرد.
تناقض شناختی
- مردم تمایل دارند که نامتناقض باشند. فرض کنید یک نظرسنجی دریافت که یک گروه خاص از نامزدی شخصی برای سناتوری متنفر اند، اما دوستدار بازیگر A هستند. آنها از تأیید بازیگر A برای نامزدی شخص برای تغییر ذهنیت مردم استفاده میکنند، زیرا مردم نمیتوانند تناقض را تحمل کنند. آن گروه مجبورند که از بازیگر ناراضی یا نامزد سناتوری راضی باشند.
انسان عادی
- رویکرد ” مردمی ساده ” یا “مرد عادی” تلاش میکند مخاطبان را متقاعد کند که موقعیتهای تبلیغگرانه منافع مشترک مردم را منعکس میکند. طراحی شدهاست تا اعتماد مخاطبان را با شیوه و سبک معمول مخاطبان هدف جذب کند. یک مثال معمول از این نوع تبلیغات، یک شخص سیاسی است، معمولاً نامزد یا کاندید سیاسی، که در یک حیاط خلوت یا مغازه به کارهای معمول روزانه میپردازد. این تصویر جذبه و کشش دار است. به عنوان مثال، یک سیاستمدار که با جمعیتی صحبت میکند، ممکن است عبارتها و اصطلاحات عامیانه و کوچه بازاری استفاده کند.
فرقه شخصیت
- فرقه شخصیتی هنگامی بهوجود میآید که فردی از رسانههای جمعی برای ایجاد یک تصویر عمومی ایدئال و قهرمانانه استفاده میکند، که اغلب از طریق تقلید و ستایش بی قید و شرط است. شخصیت قهرمان پس از آن از موضعهایی که تبلیغگر تمایل به تبلیغ دارد حمایت میکند. به عنوان مثال، تبلیغ کنندگان مدرن برای جذب ایدهها یا محصولات خود شخصیتهای محبوب و سرشناس را استخدام میکنند.
اهریمن جلوه دادن دشمن
- جلوه ساختن افراد ملت مخالف، گروه قومی متفاوت، یا کسانی که از دیدگاه مخالف حمایت میکنند، از طریق پیشنهاد، اشاره، یا اتهامات دروغین، مادون انسان، بیارزش، یا فاسد الاخلاق هستند. Dehumanizing (فاقد صفات انسانی شدن) نیز اصطلاح به معنای مترادف با شیطانی است که معمولاً به عنوان یک جنبه از سابق عمل میکند.
تضعیف روحیه
- تبلیغ علیه دشمن برای از بین بردن روحیه مبارزه و تشویق به تسلیم شدن.
دیکته کردن
- در این تکنیک تبلیغاتچی میکوشد که فرایند تصمیمگیری را با استفاده از تصاویر و کلمات ساده بهطور دقیق به مخاطبان بگوید که چه اقداماتی را انجام دهد، و هر انتخاب ممکن دیگری را حذف میکند. تصویر عمو سام «من میخواهم شما» نمونه ای از این تکنیک است.
گمراهسازی
- ایجاد یا حذف اطلاعات از پروندههای عمومی، به منظور ساخت یک سابقه دروغ از یک رویداد، یا اقدامات یک فرد یا سازمان، از جمله جعل عکسها، تصاویر متحرک، پخش و ضبط صدا و همچنین اسناد چاپ شده.
تفرقه بینداز و حکومت کن
- این استراتژی عبارت است از بهدستآوردی یا نگهداری قدرت (سیاسی و اجتماعی) از طریق شکستن یا تجزیه یک قدرت متمرکز به بخشهای کوچکتری که هریک از این بخشهای کوچکتر به تنهایی قدرت کمتری از اجراکنندهٔ این استراتژی را دارند. بدینصورت اجراکننده استراتژی قدرت را تحت کنترل خود حفظ خواهد کرد.
معامله خوب
- برای افزایش پهنای باند فرد از پذیرش استفاده میشود. برای مثال، اگر یک فروشنده بخواهد یک مورد را برای ۱۰۰ دلار بفروشد، اما خریدار فقط مایل به پرداخت ۵۰ دلار است، فروشنده ابتدا این محصول را با قیمت بالاتر (به عنوان مثال، ۲۰۰ دلار) ارائه میدهد و سپس قیمت را به ۱۰۰ دلار کاهش میدهد تا آن را یک معامله خوب به نظر برساند.
اصطلاح مخرب
- این بیان با یک اشاره منفی است. یک اصطلاح مخرب یا ناخوشایندی بجای یک مورد دلپذیر یا خنثی، مانند «انبار روانی ها» بجای «بیمارستان روانپزشکی» استفاده میشود.
اصطلاح مثبت
- استفاده از یک کلمه یا عبارت بیضرر در عوض یک کلمه که ممکن است توهین آمیز باشد یا چیزی ناخوشایند را نشان میدهد.
سرخوشی
- استفاده از یک رویداد که موجب اشتیاق یا خوشحالی میشود یا از یک رویداد جذاب برای تقویت روحیه. Euphoria میتواند با اعلام تعطیلات، ساخت اقلام لوکس در دسترس، یا رژه نظامی یا گروههای راهپیمایی و پیامهای میهن پرستانه ایجاد میشود.
اغراق
- اغراق (یا هیپربول) زمانی اتفاق میافتد که اساسیترین جنبههای یک بیانیه درست است، اما فقط تا مقداری درست است. این نیز به عنوان «کشش حقیقت» دیده میشود یا چیزی به نظر میرسد قوی تر، معنی دار یا واقعی تر از آن است که در واقع است.
اتهامات دروغین
اتهامات غلط در هر یک از موارد زیر میتواند باشد:
- در زندگی روزمره
- داور / شورا
- قضایی
ترس، نا معلومی، و شک
- گاهی اوقات به عنوان FUD، تلاش برای تأثیرپذیری عمومی توسط انتشار اطلاعات منفی و مشکوک / نادرست به منظور تضعیف اعتبار عقاید آنها، به صورت مختصر به کار میرود.
سیلاب دروغ
- تکنیک تبلیغاتی که تعداد زیادی از پیامها به سرعت و به صورت تکراری و بهطور مداوم در چندین کانال (مانند اخبار و رسانههای اجتماعی) بدون در نظر گرفتن حقیقت یا انطباق پخش میشوند.
تکان دادن پرچم
- تلاش برای توجیه یک عمل بی پی آمد بر این مبنا که این کار باعث میشود که یک میهنپرست باشد یا به نوعی به نفع گروه، کشور، یا ایده باشد. احساس وطنپرستی این تکنیک تلاش میکند الهام بخش باشد، لزوماً نمیتواند توانایی فرد برای بررسی عقلانی موضوع مورد نظر را کاهش دهد یا بهطور کامل از بین نبرد.
تکنیک پا در در
- اغلب توسط استخدام کنندگان و فروشندگان استفاده میشود. به عنوان مثال، شخصی به قربانی گل هدیه میدهد. قربانی میگوید: «متشکرم» و اکنون وی یک بدهی روانی بر قربانی ایجاد کردهاست. در نهایت، فرد خواستار یک مزیت بزرگتر میشود (به عنوان مثال، کمک مالی یا خرید چیزی بسیار گرانتر). قرارداد غیرکتبی اجتماعی بین قربانی و مجرم باعث میشود که قربانی احساس کند با خرید هدایای گرانقیمت آن را تلافی کند.
چارچوببندی
- چارچوببندی ساختار اجتماعی یک پدیده اجتماعی است که اغلب توسط رسانههای، رسانههای جمعی، جنبشهای سیاسی یا اجتماعی، رهبران سیاسی، یا بازیگران و سازمانهای دیگر است. این یک فرایند اجتناب ناپذیر نفوذ انتخابی بر ادراک فرد از معانی مربوط به کلمات یا عبارات است.
چراغ گاز
- با استفاده از انکار دائمی، خطا، تناقض، و دروغ گفتن برای کاشت بذر شک و تردید در یک فرد یا گروه، تبلیغاتچی امیدوار است که آنها را به حافظه، ادراک، عقل تردید کنند و آن موضوع را بازپرسی کنند.
- گیسگ گالوپ
- بمباران یک حریف سیاسی با سوالات پیچیده پیچیده در آتش سریع در یک بحث، به نظر میرسد که حریف نمیداند آنها چه میگویند.
- کلیات پر زرق و برق
- عمومیات پر زرق و برق کلمات کلیدی جذاب هستند که به یک محصول یا ایده اعمال میشوند، اما هیچ استدلالی یا تحلیل مشخصی ندارند. این تکنیک همچنین به عنوان اثر PT Barnum اشاره شدهاست. (به عنوان مثال، شعار تبلیغاتی “فورد یک ایده بهتر!”)
- گناه توسط انجمن یا Reductio ad Hitlerum
- این تکنیک برای متقاعد کردن یک مخاطب هدف برای متقاعد کردن یک اقدام یا ایده توسط پیشنهاد میکند که این ایده با گروههایی که نفرت، ترس یا تحقیر مخاطبان هدف را دارند، مورد استفاده قرار میگیرد؛ بنابراین اگر گروهی که از یک سیاست خاص پشتیبانی میکند، منجر به اعتقاد بر این میشود که افراد نامطلوب، ویرانگر یا متفکر از همین سیاست حمایت میکنند، اعضای گروه ممکن است تصمیم بگیرند موضع اصلی خود را تغییر دهند. این یک شکل از منطق بد است، که در آن A گفته میشود شامل X، و B گفته میشود شامل X، بنابراین، A = B.
- نیمی از حقیقت
- نیمی از حقیقت یک بیانیه فریبنده است که حاوی عناصر حقیقت است. این به چند شکل آمدهاست: این بیانیه ممکن است تا حدی درست باشد، این بیانیه ممکن است کاملاً درست باشد، اما تنها بخشی از کل حقیقت است، یا ممکن است از یک عنصر فریبنده مانند نشانه گذاری نادرست یا معنای دوگانه استفاده کند، به ویژه اگر قصد دارید فریب، فرار، سرزنش یا حقیقت را نادرست بدانید.
- بیش از حد اطلاعات
- “اضافه بار اطلاعات میتواند همان اثر را به عنوان محرمانه داشته باشد و مطمئناً در کوتاه مدت و برای دموکراسیها امروزه آن ممکن است موثرتر در نظر گرفته شود.” [۷] “هنگامی که بیش از حد اطلاعات رخ میدهد، احتمال دارد کاهش کیفیت تصمیمگیری رخ دهد.” [۸] “پرخاشگری از اطلاعات تولید شده توسط تکنولوژی مدرن […] تهدید میکند که گیرندههای آن غیرفعال باشند. Overload باعث از هم گسیختگی میشود.” [۹]
- مبهم عمدی
- کلیه عمدتاً مبهم هستند به طوری که مخاطبان ممکن است تفسیرهای خود را ارائه دهند. هدف این است که مخاطبان را با استفاده از عبارات نامشخص، بدون تحلیل اعتبار آنها یا تلاش برای تعیین معقول بودن یا کاربرد آن، حرکت دهند. قصد این است که مردم را به تفسیر خود ترغیب کنیم تا به سادگی با یک ایده صریح ارائه شود. در تلاش برای رسیدن به تبلیغات، مخاطبان از قضاوت ایدههای ارائه شده فرار میکنند. اعتبار، معقولیت و کاربرد آنها هنوز در نظر گرفته شدهاست.
- برچسب زدن
- هنگامی که تبلیغگر تلاش میکند تا کیفیت درک شده، اعتبار یا اعتبار یک ایده خاص را در نظر بگیرد، استفاده از عصبانیت استفاده میشود. دسیفلیسم زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که قصد تبلیغ کننده، بیاعتبار کردن، کاهش کیفیت درک شده یا آسیب رساندن به عدالت ادراک شده فرد باشد. با ایجاد یک “برچسب”، “دسته” یا “جناح” جمعیت، بسیار آسانتر است که نمونه ای از این نهادهای بزرگتر را بسازیم، زیرا آنها میتوانند فرد را بدون در نظر گرفتن دیوانگی قانونی تحقیر کنند. برچسب زدن میتواند به عنوان یک زیر مجموعه از گناه توسط انجمن، یکی دیگر از اشتباه منطقی فکر میشود. [۱۰]
- عرضهای پذیرش
- اگر پیام شخصی خارج از حد مجاز برای یک فرد و گروه باشد، اکثر تکنیکها واکنش روانشناختی ایجاد میکنند (به سادگی گوش دادن به بحث، پیام را حتی کمتر قابل قبول خواهد کرد). دو روش برای افزایش محدودیت پذیرش وجود دارد. اولا میتوان یک موقعیت بسیار افراطی تر پیدا کرد که باعث میشود موضعگیریهای مودم بیشتر قابل قبول باشد. این شبیه به تکنیک در در چهره است. در عوض، میتوان موقعیت خود را به لبه عرض پذیرش تغییر داد و سپس به آرامی به موقعیتی که قبلاً برگزار شده بود حرکت میکرد. [۱۱]
«فتح یا ورود هرنونا کورتس در وراکروز»، ۱۹۵۱، کاخ ملی، مکزیکو سیتی. نقاشیهای سیاسی دیگو ریورا نقاشی مدرن از افسانه سیاه را نشان میدهد.
- زبان لود شده
- کلمات و عبارات خاصی با پیامدهای احساسی قوی مورد استفاده قرار میگیرند تا به مخاطبان تأثیر گذار باشند، به عنوان مثال، با استفاده از اصلاحات کلمه، به جای یک واژه خنثی مثل تغییرات.
- بمبگذاری عشق
همچنین نگاه کنید به: کنترل Milieu
- مورد استفاده برای جذب اعضای به یک فرقه یا ایدئولوژی با داشتن یک گروه از افراد یک نفر را از حمایت اجتماعی موجود خود جدا کرد و آن را بهطور کامل با اعضای گروه که عمداً شخص را با مهربانی بمباران میکنند، به منظور انزوا کردن فرد از قبل باورها و سیستم ارزش.
- دروغ و فریب
- دروغ و فریب میتواند بر اساس بسیاری از تکنیکهای تبلیغاتی شامل استدلالهای ادیمومین، بیگلی، افترا، در در چهره، نیمی از حقیقت، نام فراخوانی یا هر روش دیگری که بر مبنای ناسازگاری یا فریبکاری باشد، میتواند باشد. به عنوان مثال، بسیاری از سیاستمداران متوجه شدهاند که اغلب حقیقت را کشف یا شکستن.
- مدیریت اخبار
- با توجه به آدولف هیتلر، «روش درخشانترین روش تبلیغاتی موفق نخواهد بود، مگر اینکه یک اصل بنیادین به طور مداوم در ذهن داشته باشد – باید خود را به چند نکته محدود کند و آنها را دوباره و دوباره تکرار کند.» [۱۲] [۱۳] این ایده با اصل تعلیق کلاسیک و همچنین ایده «اقامت در پیام» سازگار است.
تبلیغات ضد مسلمان در آلمان در طول جنگهای عثمانی در اروپا، قرن شانزدهم تولید شد
- کنترل Milieu
- تلاش برای کنترل محیط اجتماعی و ایدهها از طریق استفاده از فشار اجتماعی
- کمینه سازی
- به حداقل رساندن مخالفت با اغراق است. این یک نوع فریب است [۱۴] که انکار را همراه با عقلانیت در شرایطی که انکار کامل است غیرممکن است.
- نام تماس
- طرفداران از روش نامزدی استفاده میکنند تا موجب ترس و ناآرامی در شنوندگان خود شوند و این بدین معنی است که نامهای بد باعث میشود خوانندگان نظرات خود را دربارهٔ یک گروه یا مجموعه ای از عقاید یا ایدههایی که تبلیغ کنندگان از شنونده خواستهاند، محروم سازند. روش در نظر گرفته شدهاست به تحریک نتیجهگیری در مورد موضوع به غیر از بررسی بی طرفانه از حقایق. بدین ترتیب نامزدی جایگزین استدلالهای منطقی و واقعی مبتنی بر ایده یا اعتقاد به شایستگیهای خود است. [۱۵]
نام فراخوانی پایینترین سطح در سلسله مراتب اختلاف نظر است.
- غیر منطقی
- یک نوع اشتباه منطقی، که نتیجه آن از یک بحث است که آن را توجیه نمیکند. تمام استدلالهای نامعتبر را میتوان به عنوان موارد خاصی از عدم نتیجه در نظر گرفت.
- اختلال، ابهام عمدی، سردرگمی
- کلیه عمدتاً مبهم هستند به طوری که مخاطبان ممکن است تفسیرهای خود را ارائه دهند. هدف این است که مخاطبان را با استفاده از عبارات نامشخص، بدون تحلیل اعتبار آنها یا تلاش برای تعیین معقول بودن یا کاربرد آن، حرکت دهند. قصد این است که مردم را به تفسیر خود ترغیب کنیم تا به سادگی با یک ایده صریح ارائه شود. در تلاش برای رسیدن به تبلیغات، مخاطبان از قضاوت ایدههای ارائه شده فرار میکنند. اعتبار، معقولیت و کاربرد آنها هنوز در نظر گرفته شدهاست.
- شرطیسازی عامل
- تهویه عملیاتی شامل یادگیری از طریق تقلید است. به عنوان مثال، تماشای یک شخص جذاب خرید محصولات یا موضعگیریهای متقاعد کننده به خرید یک محصول یا تأیید موقعیت آن را یاد میدهد. تهویه مطبوع اصل اساسی پشت آگهی تهدید، شعار و دیگر کمپینهای روابط عمومی تکرار است.
- بیش از حد ساده
- کلیات مطلوب برای پاسخگویی ساده به مشکلات پیچیده اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا نظامی استفاده میشود.
نقاشی توسط برونفورد کلارک از قهرمانان صلیب آتشین توسط اسقف آلما سفید منتشر شده توسط ستون کلیسای آتش ۱۹۲۸ در Zarephath, NJ
- حقوق منحصر به فرد
- کاهش اعمال گفتمان با استفاده از عبارات یا استدلالهای بیش از حد ساده (به عنوان مثال: “هیچ جایگزینی برای جنگ وجود ندارد”)
- نقل قول از متن
- ویرایش انتخابی نقل قولهایی که میتوانند معانی را تغییر دهند. مستندات سیاسی که برای حریف یا دیدگاه مخالف سیاسی بیاعتبار شدهاند اغلب از این تکنیک استفاده میکنند.
- تصحیح کردن
- افراد یا گروهها میتوانند از عرف عمومی برای تصدیق اعمال یا باورهای مشکوک استفاده کنند. عبارات مبهم و دلپذیر اغلب برای توجیه چنین اعمال یا باورها استفاده میشود.
- شاه ماهی قرمز
- ارائه داده یا مسائل که در حالی که قانع کننده است، به بحث در دست مربوط نیست و سپس ادعا میکند که آن را معتبر است. [۱۰]
در سال ۱۸۰۷، ویلیام کوببت نوشت که چگونه از مرجانهای قرمز استفاده میکند تا یک دنباله دروغین را در اختیار داشته باشد، در حالی که آموزش سگهای شکارچی را میدهد – داستان حقه ای است که احتمالاً منشأ اصطلاح است.
- تکرار
- این تکرار یک نماد یا شعار خاص است تا مخاطب آن را به یاد بیاورد. این میتواند به شکل یک صدای جیر جیر یا یک تصویر واقع در تقریباً همه چیز در تصویر / صحنه باشد. این همچنین شامل استفاده از عبارات متعصب، تصاویر یا سایر محتوا در یک تکه تبلیغ است. [۱۰]
- چرت زدن
- اختصاص دادن سرزنش به یک فرد یا گروه، در نتیجه کاهش احساسات گناه از طرف احزاب مسئول و / یا منحرف کردن توجه از نیاز به حل مشکل که سرزنش اختصاص داده شدهاست.
شعار ملی «برزیل، آن را دوست دارد یا آن را ترک میکند» که اغلب در دوران دیکتاتوری نظامی برزیل مورد استفاده قرار میگیرد (۱۹۶۴–۱۹۸۵)
- شعارها
- شعار یک عبارت کوتاه و قابل توجه است که ممکن است شامل برچسب زدن و کلیشه سازی باشد. گرچه شعارها ممکن است برای حمایت از ایدههای استدلال به کار گرفته شوند، در عمل آنها تمایل دارند فقط به عنوان تجدید نظر عاطفی عمل کنند. مخالفان تهاجم ایالات متحده و اشغال عراق از شعار “خون برای نفت” استفاده میکنند تا نشان دهند که حمله و تلفات انسانی آنها برای دسترسی به ثروت نفت عراق انجام شدهاست. از سوی دیگر، طرفدارانی که استدلال میکنند که ایالات متحده باید در عراق ادامه دهد، از شعار “بریدن و راندن” استفاده میکند تا نشان دهد که خروج بی رحمانه یا ضعیف است. به همین ترتیب، نام کمپینهای نظامی مانند ” آزادی پایدار ” یا ” فقط علت ” نیز میتواند شعارهایی باشد که برای نفوذ به مردم طراحی شدهاند.
- اسمیر
یک اسمار تلاش برای آسیب رساندن به شهرت یا سوء استفاده از تبلیغ تبلیغ منفی است. این را میتوان به افراد یا گروهها اعمال کرد.
- Stereotyping، نام یا برچسب زدن
- این تکنیک تلاش میکند با اشاره به هدف تبلیغات کمپین، مخاطبان مورد علاقه ترس، نفرت، نفرت یا نامطلوب را به مخاطره میاندازد. به عنوان مثال، گزارشگری در یک کشور خارجی یا گروه اجتماعی ممکن است بر روی ویژگیهای کلیشه ای که خواننده از آن انتظار دارد تمرکز کند، حتی اگر نماینده کل کشور یا گروه باشند؛ چنین گزارشهایی اغلب بر روی حادثه تمرکز میکنند. در تبلیغات گرافیکی، از جمله پوسترهای جنگی، این ممکن است شامل نمایش دشمنان با ویژگیهای نژادی کلیشه ای باشد.
- مرد کوه
- یک استدلال کوهنورد، اشتباهی غیررسمی است که بر مبنای اشتباه قرار دادن یک موقعیت حریف است. برای «حمله به یک مرد نی»، این است که توهم یک گزاره را با جایگزینی یک قضیه به صورت سطوح مشابه («مرد نی») و آن را رد کنیم، بدون آنکه موضع اصلی را مستقیماً رد کرد.
- گواهی نامه
همچنین نگاه کنید به: نقل قول آسیب رساندن
- مشتریان، نقل قولها، در داخل یا خارج از محدوده هستند، به ویژه برای پشتیبانی یا رد سیاست، عمل، برنامه یا شخصیت داده شده. اعتبار یا نقش (متخصص، شخص محترم محترم، و غیره) فردی که این بیانیه را صادر میکند، مورد سوء استفاده قرار میگیرد. شهادت نامه رسمی رسمی یک شخص محترم یا مقام را در پیام تبلیغاتی قرار میدهد. این کار در تلاش است تا مخاطبان مورد نظر خود را با اقتدار یا پذیرش عقاید و باورهای مقامات به عنوان خود به خود جلب کند.
«مارتیرکس بلغارستان»، ۱۸۷۷ نقاشی از نقاش روسی، کنستانتین مککوفسکی که تصویری از تجاوز زنان بلغاری توسط سربازان عثمانی را در طی سرکوب قیام ماه آوریل در سال قبل داشت، به حمایت بسیجی برای جنگ روسیه و ترکیه (۱۸۷۷–۱۸۷۸) با هدف اعلام آزادی بولگاریها پیروز شد.
- تکنیک شخص ثالث
همچنین نگاه کنید به: قدرت نرم
- بر اساس این اصل کار میکند که مردم بیشتر مایل به پذیرفتن استدلال از یک منبع به ظاهر مستقل اطلاعات هستند تا از کسی که در نتیجه نتایج به دست آمدهاست. این یک استراتژی بازاریابی است که معمولاً توسط شرکتهای روابط عمومی (PR) مورد استفاده قرار میگیرد، که شامل قرار دادن یک پیام پیشبینی شده در «دهان رسانه ها» است. تکنیک شخص ثالث میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، ازجمله استخدام روزنامه نگاران برای گزارش دادن به سازمان در نور مطلوب، استفاده از دانشمندان درون سازمان برای ارائه یافتههای احتمالی آنها به مردم است. اغلب، گروههای astroturf یا گروههای جلو برای ارسال پیام استفاده میشود.
- کلیشه ای متوقف میشود
- عبارتی که معمولاً استفاده میشود، گاهی اوقات به عنوان حکمت عامیانه ارسال میشود، برای نابود کردن اختلافات شناختی استفاده میشود.
- منتقل کردن
- همچنین به عنوان انجمن شناخته شده است، این روش ترسیم ویژگیهای مثبت یا منفی (ستایش یا سرزنش) یک فرد، نهاد، شی یا ارزش بر روی دیگری است تا دومین قابل قبول یا بیاعتبار باشد. این یک پاسخ احساسی است که هدف را برای شناسایی مقامات شناخته شده تحریک میکند. اغلب بسیار بصری، این تکنیک اغلب با استفاده از نمادها (به عنوان مثال، swastikas استفاده میشود در آلمان نازی، در اصل نماد سلامتی و رفاه) بیش از دیگر تصاویر بصری است.
- فرض بیاعتبار
- این روش زمانی استفاده میشود که مفهوم تبلیغات به صراحت بیان میشود کمتر معتبر باشد. این مفهوم به جای مکرر فرض یا ضمنی است.
- کلمات فضیلت
همچنین نگاه کنید به: انتقال (تبلیغ)
- این واژهها در سیستم ارزش مخاطبان مورد نظر است که هنگامی که به یک فرد یا موضوع مرتبط میشود یک تصویر مثبت ایجاد میکند. صلح، امید، شادی، امنیت، رهبری عاقلانه، آزادی، “حقیقت” و غیره، کلمات فضیلت هستند. بسیاری از دینداری را به عنوان فضیلت مشاهده میکنند، و ارتباطات به این کیفیت بهطور مؤثر مفید است.
- چطوری بودن
- چه نوع توزیع نوعی توهین منطقی منطقی است که تلاش میکند موضع حریف را بیاعتبار کند و آنها را با ریاکاری بدون مسترد کردن یا اعتراض به استدلال خود، که بهطور خاص در تبلیغات تبلیغاتی شوروی و روسی قرار دارد، بیاورد. هنگامی که انتقادات در اتحاد جماهیر شوروی حل شد، پاسخ شوروی “چه چیزی در مورد …” خواهد بود و به دنبال یک رویداد در دنیای غرب است.
برخی از تکنیکهای تبلیغاتی را میتوان در کتاب منطق یافت.
انواع پروپاگاندا
- پروپاگاندای سفید: در این نوع پروپاگاندا، منبع کاملاً مشخص و معین است و پیام به گونهای ارائه میشود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد. این نوع پروپاگاندا، نوعی ارتباط دوستانه برقرار میکند.
- پروپاگاندای خاکستری: در اینجا منبع، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارائه نمیشود. در این نوع پروپاگاندا، با آن که جنگ تبلیغاتی برقرار نیست، اما صلح تبلیغاتی نیز حاکم نیست. اخبار، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق، منابع مطلع و امثال آن استفاده میشود، در زمره پروپاگاندای خاکستری قرار میگیرند. تبلیغات علیه کمونیستها به هنگام حمله شوروی به افغانستان، نوعی پروپاگاندای خاکستری بهشمار میرود.
- پروپاگاندای سیاه: در پروپاگاندای سیاه، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هر گونه جعل و تخریب صورت میگیرد. تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا، به کار گرفته میشود. بسیاری از فرستندههای رادیویی در طول جنگ، براساس این نوع پروپاگاندا عمل میکنند.