طرح دعوا در محاکم قضایی هزینه دارد!
در امور حقوقی(یعنی اموری که مربوط به جرم و جنایت نیست؛ مانند امورمربوط به اموال، مالکیت، ثبت، خانواده، تجارت و…) برای اشخاصی که توانایی مالی ندارند، امتیازاتی پیشبینی شده است زیرا در جریان طرح و اقامهدعوا هزینههای مختلفی وجود دارد. بهعنوان مثال، مطابق ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی، شامل هزینه برگهایی که به دادگاه تقدیم میشود و هزینه قرارها و احکام است؛ هزینه چاپ آگهی در روزنامه کثیرالانتشار در موارد خاص مانند زمانی که آدرس خوانده دعوا مشخص نیست، مطابق مواد ۵۵ و ۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی برعهده خواهان دعوی است؛ هزینه کارشناس مطابق ماده ۲۵۹ قانون آیین دادرسی مدنی برعهده متقاضی آن است؛ هزینه رفتوآمد گواهان به دادگاه مطابق ماده۲۴۷ این قانون برعهده متقاضی آن است و… .
اشخاصی که توانایی تأمین هزینههای مربوط به طرح دعوا را ندارند، چه کار باید انجام دهند؟
تامین هزینههای ضروری برای طرح دعوا برای دستهای از افراد یا غیرممکن و یا بسیار سخت است؛ بهطوری که گاهی مجبور میشوند از هزینههای ضروری زندگی خود صرفنظر کرده و به تأمین هزینههای دادرسی بپردازند. قانونگذار افرادی را که به واسطه عدمکفایت دارایی یا عدمدسترسی به مال خود به طور موقت توانایی تامین این هزینهها را ندارند، در ماده ۵۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی مُعسَر نامیده است. معسر از نظر لغوی یعنی کسی که به سختی افتاده است و تنگدست است. البته اعسار ممکن است در مرحله دیگری نیز وجود داشته باشد و آن زمانی است که فرد در محکمه محکوم به پرداخت مالی به طرف مقابل شده است، برای مثال در دعوای پرداخت مهریه و زمانی که زوج توانایی پرداخت آن را ندارد. البته این نوع از اعسار ربطی به بحث فعلی ما ندارد. اما آیا دادگاه ادعای هر شخصی را مبنی بر اعسار او میپذیرد؟ قطعا خیر، زیرا اثبات اعسار نیاز به دلیل دارد. اشخاص میتوانند در ضمن دادخواستی که برای دعوای خود تنظیم میکنند، ادعای اعسار کنند. برای اثبات اعسار باید دلایلی وجود داشته باشد، برای مثال شخص ممکن است دو شاهد برای اعسار خود داشته باشد، در این صورت مطابق ماده ۵۰۶ شهادت کتبی آنان را ضمیمه دادخواست خود میکند. در این شهادتنامه مواردی همانند مشخصات، شغل و وسیله امرار معاش مدعی اعسار و عدم توانایی مالی او به صورت روشن باید نوشته شود. همچنین، شهود باید بگویند منبع اطلاعاتی آنان از کجاست و مشخصات و محل سکونت خود را هم ذکر کنند. البته مطابق تبصره ماده۵۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و مددجویان مستمریبگیر سازمان بهزیستی کشور با ارائه کارت مددجویی و تاییدیه رسمی مراجع مزبور از پرداخت هزینه دادرسی معاف میباشند. اما آیا ممکن است شخصی واقعا معسر باشد اما دادگاه دعوای اعسار او را نپذیرد؟ بله! تجار نمیتوانند ادعای اعسار کنند، مطابق ماده ۵۱۲ قانون آیین دادرسی مدنی تجار باید دادخواست ورشکستگی بدهند و در صورت وجود دلایل کافی، ورشکسته محسوب و مطابق قانون تجارت با آنها برخورد خواهد شد. معافیت از هزینه دادرسی مطابق ماده ۵۰۸ برای هر دعوا باید جداگانه تحصیل شود اما در تمام مراحل آن دعوا(رسیدگی بدوی، واخواهی، تجدیدنظر و فرجامخواهی) استفاده خواهد شد.
پذیرش اعسار شخص در مراجع قضایی، چه نتیجهای دارد؟
اگر اعسار شخصی در دادگاه پذیرفته شود، این شخص معسر مطابق ماده ۵۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی از دو مزیت برخوردار میشود؛ معافیت موقت از پرداخت تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی و حقِ داشتن وکیل مُعاضِدَتی و معافیت موقت از پرداخت حقالوکاله. البته در قانون پیشبینی شده است که اگر فرد معسر در دعوا موفق شد و حکم به نفع او صادر شد و بدینترتیب مالی از خوانده عوا دریافت کند، هزینهها از آن مال تامین خواهد شد، و یا اگر به هر دلیل دیگری در جریان رسیدگی از اعسار خارج شود یا مالی به دست آورد، هزینهها از او گرفته میشود. در قانون اعسار نیز از حق برخورداری از وکیل مجانی برای اشخاص معسر نام برده شده است.
وکیل معاضدتی به چه معنا است؟
وکیل معاضدتی در لغت یعنی وکیل یاری کننده. درواقع وکیل دادگستری که از موکل خود حقالوکالهای دریافت نمیکند، وکیل معاضدتی نامیده میشود. البته باید توجه داشت که وکیل معاضدتی مربوط به پروندههای حقوقی است.
چگونه میتوان از وکیل معاضدتی استفاده کرد؟
دو روش برای این کار وجود دارد: شخص مدعی اعسار میتواند از دادگاهی که درآن طرح دعوا میکند، تقاضای برخورداری از وکیل معاضدتی کند یا رأسا به کانونهای وکلای دادگستری مراجعه کند و تقاضای وکیل معاضدتی را بنماید. در این صورت کانون وکلا بعد از احراز اینکه وی توان پرداخت حقالوکاله را ندارد، وکیل معاضدتی معرفی میکند. این موضوع در ماده ۲۴ قانون وکالت پیشبینی شده است. وکلا موظفند در صورت معرفی از سوی کانون وکلا یا دادگاه در سال حداقل تا سه دعوای حقوقی را به صورت معاضدتی قبول نمایند. کانون وکلا در صورت مراجعه مستقیم شخص تحقیقات لازم را انجام میدهد و مطابق ماده ۳۸ نظامنامه قانون وکالت، اگر طرف قصد سوءاستفاده داشته باشد، از تعیین وکیل خودداری و تقاضای او را رد میکند. گاهی نیاز است فرد تقاضاکننده برای توضیح پارهای از موارد در کانون حضور یابد، در این صورت مطابق ماده ۳۷ نظامنامه قانون وکالت این شخص به وسیله نامه یا اخطار دعوت میشود. اگر هم این شخص در محدوده کانون وکلا اقامت نداشته باشد، تحقیقات را یکی از وکلای محل یا دفتر دادگاه محل اقامت شخص انجام خواهد داد. این تحقیقات از معتمدین محل یا کلانتری به عمل خواهد آمد. همچنین، اگر فرد مدارکی ارائه داده باشد، آن مدارک بررسی خواهد شد. در مواردی که ارجاع از طرف دادگاه باشد، کانون وکلا موظف به تعیین وکیل بدون بررسی و رسیدگی است. اگر تقاضای فردی در کانون رد شود، او میتواند ظرف ۱۰ روز به هیئت مدیره کانون شکایت کند. هر تصمیمی که هیئت مدیره در اینباره بگیرد قطعی است.
تصور کنید که وکیل معاضدتی بنا به حکم دادگاه و یا با موافقت کانون وکلا تعیین شود و حکم به ضرر موکل یعنی همان شخص معسر صادر گردد و این شخص همچنان توانایی پرداخت حقالوکاله را نداشت و مالی هم از طرف مقابل دریافت نکرده بود که از آن طریق حق وکیل را بپردازد. در این موارد تکلیف حقالوکاله وکیل معاضدتی چه میشود؟ مطابق ماده ۱۰ قانون تشکیل صندوق حمایت وکلا و کارگشایان دادگستری مصوب سال ۱۳۵۵ هر سال مبلغی بابت اینگونه حقالوکالهها در بودجه کل کشور پیشبینی و به کانونهای وکلا پرداخت خواهد شد.
منبع : http://mahdad.ir