به گزارش کارگر آنلاین ، «در واگذاری شرکتهای شستا تعجیل کنید، تا شفافیت محقق شود.» «فرصت سرمایهگذاری پرسود با خرید سهام شرکتهای شستا را از دست ندهید.» اولی جملهای است از «محمد شریعتمداری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، و دومی هم جملهای است از «محمد رضوانیفر» مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی، که پیرو جملهی اول، بیان شده است.
در این جملهها، انتخاب واژهها و نحوه چینش آنها، مفهومی چون «اقتدار در تصمیمگیری» را به ذهن میرساند؛ مفهومی که در سخنرانی پیش از سال نو (سال ۹۸) رئیسجمهوری هم به چشم میخورد؛ آنجا که «حسن روحانی» گفت: «یه چیزی داریم بین خصولتی و دولتی و این «شستا» است، این را جمع کنید و شستا را هرچه سریعتر واگذار کنید و بگذارید مردم خیال راحت داشته باشند.»
پس از این سخنان هم شرکتهای زیرمجموعه هلدینگهای شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی در بورس عرصه شدهاند؛ به نحوی که بر اساس اعلام رضوانیفر «از ۱۸۷ شرکت شستا، ۸۰ مورد وارد بورس شدهاند.» وی در سال جاری، در این مورد، گفت: «در این یکسال ۷ شرکت و یک هلدینگ به بورس پیوستند و مراحل ورود به بورس شرکتهای باقی مانده به سرعت در حال انجام است.»
البته واگذاری شرکتهای شستا و با سرعت در مسیر اجرای سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی حرکت کردن، به این معنی نیست که مدیران آن دیگر قصد خرید سهام هیچ شرکتی را ندارند و قرار است تا ابد برای خود «آقا بالاسر» بخرند؛ چراکه طبق مصوبه هیات امنای سازمان تامین اجتماعی این مجوز را دارند که با منابع حاصل از فروش سهام شرکتها، سهام شرکتهای سودده و بازیگران موثر حوزه گردشگری، نفت، گاز و… را بخرند؛ اما به این شرط که دیگر شستا سهامدار عمده این مجموعهها نباشد؛ چراکه در غیر این صورت از حدود ترسیم شده در سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی خارج شده است.
خرید سهام شرکتهایی که در راهبردهای سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی قرار دارند، امری است که از آن با عنوان «تشکیل پرتفوی متنوع» یا همان «تنوع سبد سهام» یاد میکنند. قسمت دیگری از منابع حاصل از فروش سهام شرکتها هم صرف پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی شده است که برای نمونه بر اساس ارزیابی آگاهان، صرف پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی به مراکز درمانی شده است.
اول بهمن ماه سال جاری، «مصطفی سالاری» مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی بدون اشاره به منابع تامین پرداخت بدهیهای سازمان تامین اجتماعی به مراکز درمانی طرف قرارداد دانشگاهها، گفت: «شش ماه پیش ۱۰ هزار میلیارد تومان به مراکز درمانی طرف قرارداد دانشگاهها بدهی داشتیم که تاکنون ۶ هزار میلیارد آن پرداخت شده و پرداخت مابقی آنهم برنامهریزی شده است. امروز پرداخت سازمان تامین اجتماعی به مراکز درمانی طرف قرارداد دانشگاهی و غیردانشگاهی منظم است.»
به هرشکل، سازمان تامین اجتماعی شرکت سرمایهگذاری خود را با هدف تامین منابع مالی جدید «با قدرت» در بورس وارد کرده است اما پوستهای که واگذاری را با آن توجیه میکند، اجرای سیاستهای ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی و شفافسازی است؛ تا جایی که مدیرعامل شستا، گفته است: «با واگذاری سهامِ ارائه صورتهای مالی، گزارش فعالیتهای هیات مدیره، گزارش تغییرات پرتفوی و سرمایهگذاری از یک امر داوطلبانه به یک امر الزامی تبدیل میشود. بنابراین اقدام اخیر موجب ارتقای شفافیت و ارتقای پاسخگویی مدیریت در شستا خواهد شد که خود به تنهایی مهمترین دستاورد است.»
هرچند بورسی شدن شرکتهای شستا به راحتی محقق نمیشود و اینگونه نیست که مدیران سازمان تامین اجتماعی بتوانند، همین فردا کل فرایند عرضه اولیه را انجام دهد؛ بلکه باید از مهم ترین قاعده بازار بورس برای یعنی «عرضه تدریجی» و بر اساس زمانبندی تبعیت کنند.
بنابراین از آنجاکه شستا حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان سرمایه دارد و بازار بورس ایران هم ظرفیت پذیرش این میزان سرمایه را ندارد این کار باید در طول بیش از ۱ سال انجام شود؛ هرچند وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید که تا پایان سال این کار باید انجام شود اما مدیرعامل شستا که به سبب مسئولیت مستقیم خود، واقع بینتر گفت: «عرضه در بورس تا پایان سال ۹۹ محقق میشود.»
هدفگذاری شستا برای عرضه اولیه
هدفگذاری شستا برای سال ۹۸ عرضه ۲۷ شرکت و ۳ هلدینگ در بورس است؛ اما همانطور که مدیرعامل شستا گفته، تاکنون۷ شرکت و ۱ هلدینگ در بورس واگذار شده است؛ بنابراین عرضه ۲۰ شرکت و ۲ هلدینگ همچنان در بلاتکیلفی است. در زیر شرکتها و هلدینگهایی که آماده واگذاری هستند یا واگذار شدهاند را معرفی کردیم.
یکی از شرکتهایی که شستا آن را آماده عرضه اولیه در فرابورس کرده، «زغال سنگ پروده طبس» است. نام این شرکت بیشتر به واسطه حوادثی که در تونلهای آن برای کارگران اتفاق میافتد، شنیده شده است اما این شرکت یکی از گستردهترین تونلهای بهرهبرداری از معادن ذغال سنگ کشور را در اختیار دارد و دهها پیمانکار با آن کار میکنند.
«رمضان کریمی ثانی» مدیرعامل این شرکت در تشریح اقداماتی که در راستای ورود آن به بازار بورس، انجام شده، گفته است: «با عنایت به سیاستهای ابلاغی صدرتأمین به عنوان سهامدار عمده شرکت در راستای دستورالعملهای صادره از شستا، زمینهسازی و پیگیری لازم جهت ورود شرکت زغال سنگ پروده طبس به فرابورس از سه ماهه دوم سال جاری آغاز و با توجه به روند پیشرفت کار و تکمیل و ارائه اسناد مربوطه، پیشبینی میشود که این شرکت به عنوان بزرگترین تولیدکننده زغال سنگ کشور با سابقه صادرات این محصول، ظرف ماههای آتی در فرابورس پذیرش شود.»
«سرمایهگذاری دارویی تامین» هم که به «هلدینگ تیپیکو» معروف است، چند شرکت زیرمجموعه خود را واگذار کرده است. «داروپخش»، «پخش هجرت»، «ژلاتین کپسول» و «رهاورد تأمین» ازجمله شرکتهای تیپیکو هستند که در بورس و فرابورس عرضه شدهاند و آنگونه که رضوانیفر مدعی است، خرید سهام این شرکتها با استقبال گستردهای مواجه شده است.
همچنین اردیبهشت ماه سال جاری ۱۰ درصد سهام هلدینگ صدرتامین (تاصیکو) در بورس عرضه شد. مسئولان سازمان تامین اجتماعی میگویند که «شرکت سرمایهگذارى صدر تامین اولین هلدینگ تخصصى در حوزه معدنى و فلزات اساسى است که وارد بورس شده است.»
«شرکت سرمایهگذاری صبا تامین» یکی دیگر از شرکتهایی است که واگذاری سهام آن مورد توجه سازمان تامین اجتماعی قرار دارد و به نظر میرسد آنگونه که مدیرعامل شستا میگوید، ظرف سال جاری و سال آینده این کار عملیاتی شود. «سبد گردانی و بازار گردانی سهام ازجمله مهمترین خدمات این شرکت است.»
جدا از اینکه هلدینگها سهام کدام شرکتها را برای عرضه و فروش آماده کردهاند، حجم بالای فروش سهام شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی که بر اساس برخی ارزیابیها تاکنون بین ۳ تا ۶ هزار میلیارد تومان است و تا پایان سال ۹۸ و سال آینده حداقل به بیش از ۳ برابر میزان فعلی میرسد، نگرانیهایی را ایجاد میکند؛ ازجمله نحوه مصارف این منابع توسط سازمان تامین اجتماعی.
این نگرانی که هرآنچه سازمان به دست میآورد را صرف پرداخت بدهیهای خود در حوزه درمان یا صرف هزینههای جاری مانندِ پرداخت مستمریهای بازنشستگان و دیگر تعهدات کوتاهمدت کند، کاملا بهجاست و از آن باید به عنوان یک چالش بنیادین یاد کرد. در یک نگاه کلی، فروختن اموال، برایِ تامین هزینههایِ جاری؛ آنهم در نهادی که بزرگترین تامین کنندهی خدمات اجتماعی کشور است، خود یک فاجعه است. این امر، در ابعادی بزرگتر، به مثابه یک «دماسنج» حال نداریِ اقتصاد کشور و شدت کمتحرکی آن را نشان میدهد.
نحوه استحصال منابع حاصل از عرضه سهام جای نگرانی دارد
«علیرضا حیدری» کارشناس تامین اجتماعی معتقد است: بیمهشدگان نباید درباره اصلِ عرضه شرکتها و فروش سهام هلدینگها در بورس و به بیان روشنتر «مدیریت پرتفوی سهام» نگران باشند؛ بلکه آنچه که باید آنها را نگران کند و مخاطبان سازمان تامین اجتماعی هم به درستی آن را فهمیدهاند، نحوه استحصال منابع حاصل از عرضه سهام است. همچنین در مورد فرآیند قیمتگذاری هم نگرانیهایی وجود دارد. این دو نگرانی بسیار مهم است و بیمهشدگان به سبب هوشمندی خود مدام آنها را مطرح میکنند که متاسفانه هیچ پاسخ روشن و قانعکنندهای برای آنها ارائه نشده است.
وی با بیان اینکه اموال سازمان تامین اجتماعی جزء ذخایر بیمهشدگان است و باید در مورد نحوه مصارف و فروش آنها حتما «پاسخگویی» وجود داشته باشد، افزود: آنگونه که جامعه بیمهشدگان درک میکنند و آنگونه که باید باشد، منابع سازمان تامین اجتماعی صفر تا صد باید سرمایهگذاری و سود حاصل از آن هم باید در محل قانونی، سرمایهگذاری یا خرج شود اما با اختیاراتی که به سازمان تامین اجتماعی برای نحوه مصارف منابع حاصل از فروش سهام داده شده، این نگرانی وجود دارد که مدیران آن هرچه بیشتر و بیشتر با ارزشترین داراییهای بیمهشدگان در سازمان را که پشتوانهی قابل اعتمادی برای ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بازنشسته است، بفروشند و منابع به دست آمده را صرف هزینههای جاری کنند.
حیدری با بیان اینکه البته داراییهای بیمهشدگان در سازمان تامین اجتماعی صرفا از طریق سرمایهگذاریِ مستقیمِ حقِ بیمهها، به دست نیامدهاند، افزود: دولتها و دستگاههای دیگر بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را در قالب ملک، زمین، شرکت و… تهاتر کردهاند. در واقع سازمان مواردی را تحویل گرفته که در مورد برخی از آنها حق انتخاب نداشته است. برخی از این شرکتها که با طلب سازمان تامین اجتماعی تهاتر شدهاند، زیانده هستند و سازمان باید آنها را بهینه سازی میکرد و به سوددهی میرساند یا مانند بسیاری از شرکتهای شستا که زیانده هستند، و مرتب زیان روی زیان میگذارند، نگه میداشت.
این کارشناس تامین اجتماعی، افزود: بنابراین در اینکه ساماندهی شرکتها و بهینه کردن فعالیتهای اقتصادی آنها باید به طریقی انجام شود، شکی نیست اما اینکه ساماندهی را با شرط فروش شرکتها در بورس انجام دهیم، متغیری بس آزاردهنده است؛ آنهم در شرایطی که قید نمیشود که سازمان لزوما نمیتواند ترکیب داراییهایش در بورس را تغییر دهد و این یعنی اینکه «بفروش اما در خرید دستت باز نیست!» این در حالی است که باید تغییرات پرتفوی سرمایهگذاری با هدف بهینه کردن سرمایهگذاری و بازدهی نرخ بالاتر که بتواند ارزش آفرین باشد و بتواند به کمک صندوق تامین اجتماعی، صورت گیرد. به نظر میرسد که در حالی سازمان برای فروش اموال برنامهریزی کرده که تدارکاتی برای رفع موانع سرمایهگذاری فراهم نشده است و برای سرمایهگذاری منع و شرط و شروط وجود دارد.
بیمهشدگان باید با چشم و گوش باز، مراقب باشند
جدا از اینکه منابع حاصل از فروش اموال بیمهشدگان در سازمان تامین اجتماعی چگونه و در چه جایی صرف میشود، شستا نگینی درخشان بر انگشترِ طلایِ بازار بورس است؛ چه آنکه هلدینگ دارویی آن جزء پربازدهترین شرکتهای بورسی است. برای نمونه مجمع «تیپیکو» اخیرا ۱۰۰ درصد سود میان سهامداران توزیع کرده است. سایر شرکتهای بورسی شستا هم بازیگران موثری هستند و در یک سال گذشته توانستهاند بخشی از سرمایهها را جذب کنند. همین امر، شرکت سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی را که از محل حق بیمههای بیمهشدگان اعم از کارگر و کارفرما، توسعه یافته و ثروتمند شده را بسیار تاثیرگذار ساخته است؛ به نحوی که بازار بورس حاضر نیست به همین راحتی زیرمجموعههای شستا را از «تابلویِ معاملات» پایین بکشد اما بورس قرار نیست که تضمین کننده بازگشت سرمایهها به سازمان تامین اجتماعی باشد؛ چراکه کارِ بورس، تسهیلگری میان خریدار و فروشنده است.
از این رو بیمهشدگان باید با چشم و گوش باز، مراقب باشند و بازار بورس را رصد کنند؛ به ویژه حالا که «عرضه اولیه» برخی زیرمجموعههای شستا در بورس در حال آمادهسازی است و به زودی انجام میشود. بنابراین اگر هوشمندی لازم به کار گرفته نشود، اموال بیمهشدگان بر باد میرود و سازمان تامین اجتماعی باید چراغ به دست و «کورمال کورمال» اعتماد بیمهشدگان را جلب کند؛ هرچند آنوقت بسیار دیر و کار از کار گذشته است.
گزارش: پیام عابدی از ایلنا
منبع : https://kargaronline.ir/fa/news-details/77287