هرگاه علیه خوانده ( شخصی که دعوا علیه وی اقامه شده است ) حکم غیابی صادر شود وی می تواند در همان دادگاه صادر کننده حکم، به آن اعتراض کند این اعتراض محکوم علیه غایب به حکم غیابی را واخواهی می گویند. اگر بخواهیم در خصوص مبنای واخواهی صحبت کنیم باید بگوییم که مبنای واخواهی این است که حق دفاع برای محکوم علیه غایب محفوظ بماند زیرا ممکن است مواردی باشد که محکوم علیه بدون سوء نیت غایب بوده و چه بسا اگر حضور میداشت با استناد به دلایل و مدارک، دعوی خواهان را از اعتبار میانداخت.
۲- طرق فوق العاده شکایت از آراء: منظور از طرق فوق العاده روشهایی است که اعمال آنها یا محدود به موضوعات خاص است یا محدود به جهات خاصی که عبارتند از: فرجام خواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث
در این نوشتار به بررسی اوصاف، جهات و احکام کلی واخواهی به عنوان یکی از طرق عادی شکایت از آراء میپردازیم. لازم به ذکر است که واخواهی در دادگاههای کیفری تابع احکام و مقررات آیین دادرسی کیفری است که در نوشتارهای بعدی مورد بررسی قرار میگیرد.
واخواهی چیست؟
۱- خوانده، وکیل، قائم مقام یا نماینده وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده باشند.
۲- به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشند.
۳- اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد. (ابلاغ زمانی واقعی است که مأمور ابلاغ اوراق قضایی را به شخص خوانده تسلیم و در نسخه دیگر اخطاریه رسید دریافت کند. در واقع اگر برگههای قضایی به دست کسی برسد که نام او در برگهها درج شده است ابلاغ واقعی خواهد بود که کاملترین نوع ابلاغ است، اما اگر برگههای ابلاغ به دست خود او نرسد عنوان ابلاغ ابلاغ قانونی خواهد بود، بنابراین ابلاغ ممکن است به دو صورت قانونی و واقعی باشد.)
باید در نظر داشت که حکم دادگاه نسبت به خواهان همیشه حضوری است و فقط در خصوص خوانده میتوان حکم غیابی صادر کرد.
اوصاف واخواهی
۳- واخواهی دارای اثر انتقالی است بدین مفهوم که اختلاف از مقطع قبلی (رسیدگی غیابی) به مقطع واخواهی، با تمامی مسائلی که داشته با لحاظ اعتراضات و دلائل واخواه، منتقل میشود. در واقع منظور از اثر انتقالی این است که پرونده با تمام جوانب آن در یک مرحله دیگر مورد رسیدگی قرار میگیرد.
۴- واخواهی دارای اثر تعلیقی است بدین معنا که تا انقضاء مهلت واخواهی صدور دستور اجرای حکم ممنوع است و چنانچه در مهلت، واخواهی شده باشد، اجرای حکم تا روشن شدن نتیجه واخواهی متوقف میشود.
مهلت واخواهی چند روز است؟
۱- مرضی که مانع از حرکت است.
۲- فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد
۳- حوادث قهریه از قبیل: سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.
۴- توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.
لازم به ذکر است چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکوم علیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به عمل آید، آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضای مهلت قانونی و قطعی شدن به موقع اجرای گذارده خواهد شد.
در صورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد میتواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدوا خارج از نوبت در این مورد رسیدگی نموده قرار رد یا قبول دادخواست را صادر میکند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود.
لازم به ذکر است تقدیم دادخواست خارج از مهلت یاد شده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله میباشد. یعنی اگر شما بدون داشتن عذر موجه دادخواست واخواهی را خارج از مهلت قانونی تقدیم کنید اگر هنوز مهلت تجدید نظر سپری نشده باشد دادخواست شما به عنوان دادخواست تجدیدنظر وارد رسیدگی در مرحله تجدید نظر میگردد.
شرایط اقامه دعوای واخواهی
۳- برای مرحله واخواهی لازم است هزینه دادرسی پرداخت گردد.
۴- دادخواست واخواهی باید در مهلت قانونی تقدیم گردد.
شرایط صدور حکم غیابی در مرحله تجدید نظر
در این صورت، چنانچه دادگاه تجدید نظر، رأی بدوی را فسخ کرده و به صدور رأی به نفع تجدید نظر خواه، یعنی همان خواهان مرحله بدوی مبادرت کند، حکم صادره غیابی است و پس از ابلاغ واقعی، ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدید نظر بوده و این تنها فرض صدور حکم غیابی، در مرحله تجدید نظر است؛ بنابراین حکم غیابی، در مرحله تجدید نظر شرایطی دارد که عبارت از عدم حضور خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی و عدم تقدیم لایحه دفاعیه یا اعتراضیه از سوی آن ها؛ صدور حکم بدوی علیه خواهان و صدور حکم تجدید نظر علیه خوانده است.
فرآیند واخواهی
در خصوص اجرای احکام غیابی ما با ۲ حالت به شرح ذیل مواجه هستیم:
۱- اگر دادنامه یا اجرائیه به محکوم علیه، ابلاغ واقعی شده باشد: در این صورت حکم غیابی به صورت عادی مانند سایر احکام اجرا میشود و غیابی بودن آن تاثیری در اجرای حکم ندارد.
۲- اگر دادنامه یا اجرائیه هیچ یک به محکوم علیه، ابلاغ واقعی نشده باشد: در این صورت اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن یا اخذ تامین مناسب از محکوم له است. میزان تامین به نظر قاضی بستگی دارد ضامن یا تامین برای آن است که اگر بعدا نسبت به رای مزبور واخواهی شود بتوان از محل ضامن یا تامین خساراتی را که به موجب اجرای حکم به طرف دیگر وارد شده است جبران کرد.