۶ خطای ویرانگر در بازار بورس.
آگاهی از خطاهای رایج و ویرانگر در سرمایهگذاری در بورس، مهمترین بخش از یک برنامه موفق سرمایهگذاری است. بررسی تکرار خطاهای رایج نشان میدهد که بزرگترین دشمن این دسته از سرمایهگذاران خود آنها هستند. در هر حال، رایجترین خطاهای سرمایهگذاران را میتوان به شرح زیر برشمرد:
آگاهی از خطاهای رایج و ویرانگر در سرمایهگذاری در بورس، مهمترین بخش از یک برنامه موفق سرمایهگذاری است. بررسی تکرار خطاهای رایج نشان میدهد که بزرگترین دشمن این دسته از سرمایهگذاران خود آنها هستند. در هر حال، رایجترین خطاهای سرمایهگذاران را میتوان به شرح زیر برشمرد:
۱-خرید در بالاترین قیمت(گران خریدن)
نخستین اصل سرمایهگذاری خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت ممکن است. پس چرا بعضی افراد به عکس عمل میکنند؟ دلیل اصلی این است که افراد به عملکرد گذشته سهم نگاه میکنند. بسیاری از افراد روی دسته یا گونهای از داراییها که طی یک یا دو سال گذشته عملکرد خوبی داشتهاند سرمایهگذاری میکنند و استدلال شان این است که چون عملکرد دارایی مورد نظر در گذشته خوب بوده در آینده نیز خوب خواهد بود. اما این فرض کاملاً اشتباه است. گران خریدن و ارزان فروختن شیوه افرادی است که برنامه مشخصی در ذهن ندارند و فقط به تحرکات بازار واکنش نشان میدهند. سرمایهگذاری این افراد به جای این که راهبردی باشد تاکتیکی است. عده دیگری که همیشه در معرض خطر گران خریدن هستند افرادی هستند که موج خریداران بازار را دنبال میکنند. برخی از انواع سهام موجود در بازار در یک دوره کوتاه مد روز میشوند و بسیاری از سرمایهگذاران مبتدی را در اوج قیمت به سوی خود میکشند. همیشه سعی کنید به عملکرد آینده سرمایهگذاری مورد نظر خود نگاه کنید نه وضعیت آن در گذشته
۲-فروش در پایینترین قیمت(ارزان فروختن)
سیاری از سرمایهگذاران تا زیان شان جبران نشود حاضر به فروش سهام خود نیستند. غرور این افراد اجازه نمیدهد که قبول کنند اشتباه کردهاند و سهام شان را به قیمت بالایی خریدهاند. اما افراد باهوش واقعیت را میپذیرند و به سرعت جلوی ضرر بیشتر را میگیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاریها هم به ارزش افزوده نمیرسند و حتی سرمایهگذاران حرفهای هم همیشه در کار خود موفق نیستند. بهترین کار این است که هر چه زود تر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع مورد نظر در سرمایهگذاری دیگری به جریان گذاشته شود
۳- نداشتن برنامه مشخص برای سرمایه گذاری
سرمایهگذار باید از ابتدای کار برنامه مشخصی برای سرمایهگذاری خود در نظر بگیرد تا در آینده بتواند تصمیمهای خود را در قالب همین برنامه شکل دهد. برای طراحی برنامه سرمایهگذاری توجه به چند عامل اصلی از جمله افق زمانی، میزان ریسک پذیری، میزان وجوه قابل سرمایه گذاری، و میزان افزایش احتمالی سرمایهگذاری در آینده بسیار ضروری است. سرمایهگذار باید به دقت بداند چه کار میخواهد بکند و تا چه اندازه تحمل پذیرش نوسانهای بازار را دارد
۴-سهل انگاری و بیتوجهی
افراد به طور معمول به خاطر این که نمیدانند از کجا و چگونه سرمایهگذاری خود را شروع کنند، از آغاز کار طفره میروند یا به دل یل زیان سرمایه گذاریهای قبلی یا رشد منفی بازارهای سهام، از سرمایهگذاری جدید سرباز میزنند. سرمایهگذار باید در هر وضعیتی به کار خود ادامه دهد و با توجه به شرایط بازار بر روی ابزارهای مختلف سرمایهگذاری کند و مرتب پرتفوی خود را بررسی کند و از مطابقت آن با برنامه مورد نظر خود مطمئن شود
۵-اعتماد به نفس بیجا
بسیاری از سرمایهگذاران همچنان تصور میکنند که از چگونگی فعالیت بازار سرمایه اطلاع دارند، درحالی که واقعیت چیز دیگری است همان طور که جاش بیلینگز طنز نویس میگوید آنچه انسان نمیداند از وی احمق نمیسازد؛ بلکه آنچه تصور میکند میداند، ولی در واقع نمیداند وی را به یک احمق تبدیل میکند. نتیجه این که، افراد اقدام به سرمایهگذاری میکنند بدون این که دانش کافی درباره عواقب تصمیم هایشان داشته باشند. مثل این است که به جایی سفر کنید که قبلاً هیچ گاه در آن جا نبوده اید، بدون این که نقشه مسیر یا راهنما با خود داشته باشید. نداشتن تحصیلات علمی در مسائل مالی، باعث شده که بیشتر سرمایهگذاران تصمیمات خود را بر اساس دانش عام در جامعه اتخاذ کنند. این دانش، همان ایدهها و نظرهایی است که آن قدر در بین مردم باقی مانده و پذیرفته شدهاند که دیگر کسی در مورد آنها سؤال نمیکند. متأسفانه، اغلب آنچه به عنوان دانش عام در مورد سرمایهگذاری وجود دارد نادرست است. در نتیجه، سرمایه گذاران، تصمیماتی اتخاذ میکنند که نتایج فاجعه باری به همراه دارد.
۶-انتظار نامعقول
همیشه در زمان وجود حباب قیمتها در سطح بازار سرمایه گذارانی را میبینیم که صبر خو د را از دست میدهند و ریسک بیش از اندازهای را متح مل میشوند. داشتن دید بلندمدت نسبت به سرمایهگذاری انجام شده بسیار مهم است. سرمایهگذار نباید به عوامل بیرونی اجازه دهد تأثیر نامطلوبی بر روی تصمیم گیری او داشته باشند و باعث شوند او در زمان نامناسب استراتژی خود را تغییر دهد. همیشه میتوان با مقایسه عملکرد پرتفوی مورد نظر با شاخصهای پایه به انتظاری معقول دست یافت.
نتیجه گیری:
در این مقاله در مورد انواع اشتباهات و خطاهای رایج سرمایهگذاری صحبت کردیم هر سرمایهگذار در دوران سرمایهگذاری خود اشتباهات زیادی انجام میدهد ولی نکتهای که اهمیت دارد تعداد اشتباهات نیست! بلکه تعداد تکرار اشتباهات است.
در واقع تفاوت اصلی میان سرمایهگذاران موفق و سرمایهگذاران مبتدی این است که سرمایهگذاران موفق ممکن است چندین خطا انجام دهند ولی از هر اشتباه خود درس میگیرند و دیگر ان را تکرار نمیکند. ولی سرمایهگذاران مبتدی یک اشتباه را چندین بار تکرار میکنند. میتوان گفت با استفاده از تجربیات افراد موفق جای پای جای آنها بگذاریم.