اما چه میشود که پول چنین وضعیتی پیدا میکند؟ در این یادداشت بر آن هستم تا پول، کارکردهای آن، تورم و علل پیدایش آن، ابرتورم و عللش و چگونگی داغشدن پول را براساس رفتار دولتها در حکم خالقان پول بررسی کنم تا از این رهگذر کمی وضعیت فعلی روشنتر و مشخص شود اقتصاد ایران از این نظر چه وضعیتی دارد.
پول سه کارکرد کلیدی دارد:
۱- واحد شمارش؛ ارزش کالاها و خدمات در هر جامعه در قالب واحد پول بیان و اندازهگیری میشوند.
۲- وسیله مبادله: پول در حکم ابزار پرداخت برای هر کالا یا خدمت یا هر چیزی به کار میرود.
۳- ذخیره ارزش: صاحبان و دارندگان پول میتوانند آن را برای آینده پسانداز کنند، مادامیکه ارزش آن (قدرت خریدش) در گذر زمان کم نشود. قدرت خرید پول عبارت است از همه کالاها و خدماتی که با مقداری مشخص از پول میتوان خرید.
پول سالم (sound money) پولی است که بتواند سه کارکرد پیشگفته را ارائه کند. به این اعتبار، پول ناسالم هم پولی است که نمیتواند یکی از سه کارکرد فوق را اساسا بهدلیل تورم ارائه کند. عوامل ذیل معمولا علل اصلی تورم به شمار میروند:
۱- کمبودها: تقاضای مازاد ناشی از یک شوک تقاضا یا عرضه مانند کاهش ناگهانی محصول در نتیجه یک فاجعه طبیعی.
۲- شوکهای تراز پرداختها: شوک تجاری، مثلا افزایش ناگهانی در قیمت بینالمللی نفت؛ ارزشگذاری بیش از حد پول داخلی که به تخریب تراز حساب جاری میانجامد؛ انباشت ناپایدار بدهی خارجی.
۳- کسری بودجه دولت: مثل ازدسترفتن ناگهانی درآمدهای دولت یا افزایش شدید در مخارج مالی دولت.
۴- سیاست پولی انبساطی: اتخاذ یک سیاست دائمی افزایش عرضه پول توسط مقامات پولی و کاهش مداوم نرخ بهره حقیقی.
۵- نظام پول کاغذی: وسوسه معمول دولتهای با نظام پول کاغذی برای توسل به سیاست تورمی بهمنظور تأمین مالی نیازهای بودجهای.
تقریبا تمامی ادوار تورم در اقتصادهای مدرن در سدههای بیستم و بیستویکم با موارد یادشده مرتبط بودهاند؛ اقتصاد ایران هم از این امر مستثنا نیست و با همه این موارد در زمانهای مختلف دست به گریبان بوده است. درحالحاضر موارد یک تا چهار هرکدام بهنحوی بهشدت فعال شدهاند و چاپ پول هم که همیشه در دستور کار است. البته به این نکته هم اشاره کنم که موارد پیشگفته شرطهای لازم برای ایجاد تورماند، اما کافی نیستند؛
برای نمونه، در دهه ۲۰۱۰، بسیاری از دولتهای سراسر جهان کسری بودجه داشتند، اما اقتصاد آنها بهندرت با تورم زیادی مواجه شد.علل ایجاد تورم متفاوت از ایجاد ابرتورم هستند، اما این دو بهراحتی با هم خلط میشوند. برای وقوع ابرتورم باید عوامل دیگری هم فعال شوند؛ اول از همه اینکه، یک اقتصاد برای تجربه ابرتورم، باید چندین سال تورم مزمن را تجربه کرده باشد. به عبارت دیگر، ابرتورم، تقریبا ابتدابهساکن و ناگهانی اتفاق نمیافتد، بلکه حتما از قبل علائم هشداردهندهای، خبر از وقوع آن و حرکت بهسوی آن دادهاند و میدهند.
ابرتورم، اما ناشی از علل زیر است:
۱- شکست سیاستگذاری فرایند تثبیت تورم.
۲- ناکارایی نهادی که سبب ازدسترفتن اعتماد عمومی به دولت و اطمینان به فرایند تثبیت تورم شده است.
۳- مشکلات بینالمللی.
در دوران تورم، قدرت خرید پول کم میشود. در این اوضاع، دارندگان پول داخلی که هیچ چارهای برای حفظ ارزش پول خود در نتیجه اثر کاهنده تورم فزاینده بر قدرت خرید پولشان در نظام پولی داخلی نمیبینند، در جستوجوی راههای بدیل پسانداز و حفظ ارزش پول خود به ارزهای خارجی، کالاهای بادوام و… روی میآورند.پس در شرایط ابرتورمی، پول کارکرد ذخیره ارزش خود را از دست میدهد. در این شرایط جایگزینی دارایی یا جایگزینی ارزی اتفاق میافتد. در این احوال، چهبسا پول داخلی هنوز در حکم واحد شمارش و وسیله مبادله عمل کند، اما دیگر کارکرد ذخیره ارزش را ندارد. اصطلاح دلاریشدن- استفاده گسترده از دلار یا پول خارجی دارای کارکرد حفظ ارزش- برای توصیف این وضع ابداع شد. دلاریشدن میتواند کامل باشد یا نصفهونیمه.در دنیای مدرن، دولت خالق پول است و این امر به درک فرایند ایجاد تورم و از آن مهمتر ابرتورم کمک میکند. میلتون فریدمن گفته مشهوری دارد که «تورم پایدار همیشه و همهجا یک پدیده پولی است» که این جمله اساس نظریه مقداری پول است که رابطه بین عرضه پول و سطح قیمتها را در هر اقتصادی تحت شرایط معین نشان میدهد.فرض کنید شرایط اقتصادی عادی است و دولت کسری بودجه دارد؛ پس، دولت سه راه پیشرو دارد:
۱- افزایش مالیات برای عمل به تعهداتش.
۲- استقراض از بازارهای مالی داخلی یا خارجی.
۳- چاپ پول.
فرض کنیم اولی، مالیاتگیری ناممکن است. این را هم بگوییم که کسری بودجه نه پیششرط تورم است نه ابرتورم. پس، در وهله اول میماند استقراض از بازار داخلی. مادامی که دولت بهره معقولی روی استقراضهایش میپردازد- اغلب در قالب اوراق دولتی بازاری- ارزش پول بهقدر کافی باثبات به نظر میرسد و صاحبان و دارندگان پول داخلی مایل به خرید اوراق دولتی هستند و در نتیجه در تأمین مالی کسری بودجه دولت مشارکت میکنند. در این شرایط، لزومی ندارد که کسری بودجه با یک سیاست تأمین مالی تورمی رفعورجوع شود؛ اما توسعه کم بازارهای مالی داخلی و کمعمقبودنشان و سیاستگذاری نادرست روی نرخهای بهره اوراق دولتی میتواند مشکلاتی را برای تأمین مالی کسری بودجه مبتنی بر اوراق دولتی ایجاد کند.البته، یک دولت میتواند از بازارهای خارجی هم پول قرض کند که این امر مستلزم شرایطی است مثل اعتبار سیاستگذاری، شهرت نهادی و رویکرد سیاست خارجی آن کشور؛ اما اگر دولتی نتواند برای کسری بودجه خود از بازارهای داخلی یا خارجی قرض بگیرد و مالیاتگرفتن هم برایش مثلا بهدلیل رکود اقتصادی ناممکن باشد، بنابراین حرکت بهسوی پولیسازی کسری بودجه از رهگذر اتخاذ سیاست تورمی را در پیش میگیرد و در مسیر ابرتورم گام برمیدارد. در نتیجه این امر و افزایش تورم، ارزش واقعی درآمدهای دولت کاهش مییابد و همین سبب میشود کسری بودجه دولت اثر مخربتری داشته باشد، چون مدام باید تأمین مالی تورمی شود. گویی، خود خونش را میخورد.پس کسری بودجه بهخودیخود عامل تورم نیست، بلکه این شیوه تأمین مالی تورمی آن است که مشکلزاست. این ناتوانی یک دولت در استقراض است که به اتخاذ یک سیاست تورمی و سرانجام ابرتورم میانجامد. مشکلی بعدی هم از اینجا شروع میشود که واکنشها به سیاستگذاری تورمی دولت بدل میشود به یک دانش عمومی و واکنشهای فعالی مانند افزایش قیمتها و دستمزدها به آن نشان داده میشود؛ سفتهبازی و ذخیرهکردن پول نیز ظهور میکنند و به شکلی اجتنابناپذیر در مسیر شتابگرفتن تورم تشدید میشوند. از اینجا به بعد، افراد با انتظارات تورمیشان هدایت میشوند که اساسا از سیاستگذاری دولت تحت لوای محدودیتهای نهادی مشخصی تأثیر میپذیرد. در این شرایط، هر سیاستی که دولت اعلام میکند و در کنترل تورم ناکام میماند، بار دیگر پیچی در مارپیچ تورمی ایجاد میکند و چرخه معیوب شکست سیاستگذاری تثبیت تورم از جانب دولت را به انتظارات تورمی مردم گره میزند و رفتار سفتهبازانه و ذخیرهکنندگی را تشدید میکند.
اگر در جهان مدرن، استراتژی یک دولت بهترین استفاده از تورم باشد و مردم این را بفهمند که حتما بهدلیل انتظارات عقلاییشان میفهمند، بهترین استراتژی متقابل آنها این است که قیمتها را به سطحی بالاتر از آنچه دولت میتوانست بهترین استفاده را کند، ببرند که چنین تعاملی حتما به یک چیز ختم میشود: ابرتورم!
* محمدرضا فرهادیپور – اقتصاددان
منبع : http://banker.ir/p