پشت پرده ماجرای ETF پالایشیها «دارا دوم» چه بود؟ / بازی سفتهبازان و دولت در بورس با سرمایههای مردم.
خارج از این فضا میخواهم بگویم رشد شاخص سهام توام با کاهش رشد اقتصادی، اجتماع نقیضین است در حالی که در فلسفه، اجتماع نقیضین محال است، یعنی وقتی شاخصهای اقتصادی کشور دائما روندی منفی دارد و شاخص بورس در این حجم رشد میکند، میتوان گفت نوعی تناقض در بازار و در کلیت اقتصاد کشور وجود دارد. بنده معتقدم دولت در بازار سرمایه با پول و سرمایههای مردم بازی راه انداخته است، اگر از مردم برای همکاری در کمپین لغو دارا دوم و فعالیتهایی شبیه به این دعوت میشود باز هم راه اندازی یک بازی و یک فعالیت بیهوده است.
در مساله عرضهای تی افها شما کدام نهاد را مقصر میدانید، وزارت اقتصاد، وزارت نفت و یا کلیت دولت یا بازار سرمایه را؟
در این مساله قطعا وزارت نفت مقصراست چرا که با بورس همکاری لازم را نداشته است، و آنچه که تا کنون انجام شده اقدامی فریبکارانه برای جبران کسری بودجه دولت بوده است؛ لذا دولت تلاش میکند تا با شایعه سازی در بورس از عرضهای تی افهای ارزنده و دوباره عدم عرضه آن و فعالیتها و رفتارهایی از این دست چند هزار میلیارد از کسری بودجه خود را جبران کند، با توجه به اینکه دولت با کسری بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان مواجه است و کسری بودجه بار تورمی به دنبال دارد و اتفاقات بدی را در اقتصاد و معیشت مردم رقم میزند و اگر کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی جبران شود، دولت یک اقدام مقطعی و یک مسکن کوتاه مدت را در دستور کار خود قرار داده، مسکنی که کاری از پیش نمیبرد، به همین خاطر فعالیتها و تاثیر گذاریهای دولت در بازار سرمایه به صورت ریشهای باید مورد بررسی قرار بگیرد.
مساله این است که دولتهای ما تا کنون به این موضوع واقف نشده یا باور نکرده اند که نگاههای مقطعی در اقتصاد جواب نداده و نمیدهد، لذا تا نپذیریم نگاههای مقطعی در اقتصاد جواب نمیدهد، تا مسوولین نپذیرند اقتصاد علم است و راه حل عبور از بحرانهای اقتصادی، استفاده از راهکارهای علمی در اقتصاد است نه راه حلهای سیاسی و قایم موشک بازی دولت با مردم، هیچ گاه روند رشد واقعی بر اقتصاد ایران حاکم نمیشود، بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی کشور نتیجه دخالت، مدیریت و تصمیم گیری متولیان دولتی است که اقتصاد را نمیشناسند، نه تنها دولت بلکه بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف که باید بر عملکرد دولت نظارت کنند، به معنای واقعی کلمه، درکی از علم اقتصاد ندارند، این در حالی است که با عدم علم و آگاهی به ظرافتهای اقتصادی و اینکه حتی در یک خط هم نمیتوانند شاخص بورس را تعریف کنند، اما در مورد عملکرد بورس نظر میدهند و در بازاری اینچنین مهم و در اقتصادی اینچنین پرنوسان اظهار نظرها و تصمیم گیریهایی میکنند که به هیچ وجه به صلاح اقتصاد نیست! لذا تصمیم گیریهای بدون پشتوانه علم اقتصاد منجر به کاهش اعتماد مردم به دولت در امور اقتصادی و اتخاذ تصمیمات اقتصادی بنا به تصمیم گیریهای خود میشوند نه هدایت دولت!آیا میتوان گفت تصمیم عدم عرضهای تیهای پالایشی به خاطر فروش اوراق سلف نفتی دولت یا همان وعده گشایش بود؟
بنده معتقدم این مدل بازی کردن دولت در بازار سرمایه به نوعی بیشتر حرکت در راستای فعالیتهای سفته بازی است، این وسط برخی سفته بازاران که با دولت در ارتباط هستند برای کمک به تامین نقدینگی بودجه دولت، با اعلام خبرهایی و تکذیب مجدد آن به دولت سود میرسانند، یعنی سفته بازان با چنین فعالیتهایی به نفع دولت کارمی کنند. در حالی که در شرایط بد اقتصادی که مردم به بازار سرمایه رو کرده اند و دولت با سیاست گذاری درست باید با نهادینه کردن فرهنگ سرمایه داری و ایجاد آرامش در بازار، کاری کند که نمادها و شرکتها شروع به افزایش سرمایههای بزرگ از محل آوردههای نقدی کنند، در این صورت است که شاخص اگر از ۲ میلیون و ۳ میلیون هم رد شود حباب ژاپنی در اقتصاد ایران رقم نمیخورد.
با اتفاقی که در مورد دارادوم رخ داد، بورس امروز از ریزش خارج شد و به روند صعودی بازگشت آیا این اتفاق را میتوان همان بستر سازی برای سفته بازی به نفع دولت در بورس عنوان کرد؟
قطعا همین گونه است، اظهار نظرهایی از این دست نشان میدهد مسوولین به اهداف خود از گسیل سفته بازان برای شایعه سازی در بازار سرمایه رسیده اند، سفته بازان سود قابل توجهی برای دولت در همین یکی دو روز رقم زدند، اقدامی که منجر به خروج سرمایه و کاهش اعتماد مردم نسبت به بازار سرمایه میشود، اتفاقا باید از دولت پرسیده شود آیا با چنین کارهایی برنامهای خاص برای خروج نقدینگی از بورس دارید؟ هر چند که متاسفانه دولت آقای روحانی در هفت سال گذشته چیزی به نام برنامه اقتصادی نداشته است، از سوی دیگر مجلس نیز در چهار سال گذشته ارادهای برای برنامه ریزی و نظارت واقعی بر عملکرد دولت نداشته است، تا زمانی که سیاسی گری بر نگاه علمی به اقتصاد حاکم باشد وضعیت از این بهتر نمیشود. هر چه زودتر دولتمردان باید متوجه این موضوع مهم شوند که بازی با متغیرهای اقتصادی خطرناکتر از بازی با آتش است، تاب و توان و طاقت مردم از چنین تصمیم گیریها و سیاستهایی حد و اندازهای دارد، تداوم تصمیمات اشتباه دولت ها، زندگی و معیشت مردم را نابود کرده است و البته مجلس نیز در تداوم بی تدبیریها دخیل است.
پیامدهای افزایش بی اعتمادی مردم به بورس چیست؟
اگر شاخص نااطمینانی در بازار پررنگ شود، بازار از سرمایه گذاران واقعی و مردمی که به تازگی علاقمند به فعالیت در بازار بورس شده اند خالی میشود، لذا بازار میماند و سفته بازان و در این صورت فرهنگ سهامداری در بین مردم نهادینه نمیشود، اگر فرهنگ سهامداری را در کشور نهادینه کنیم اقتصاد به مسیر واقعی خود بر میگردد. روزهای گذشته وزارت اقتصاد از آماده نبودن زیرساختها در وزارت نفت سخن گفت در حالی که دم خروس قضیه اینجا بیرون میزند که شرکتهای دارا دوم همگی در بورس هستند، بنابراین کدام زیرساخت مورد نظر دولتمردان بوده که میخواستند در بازار بورس عرضه کنند؟ به نظر میرسد دولت مردم را در مساله عرضهای تی افهای پالایشی بازی داده است.