انتقال تورم انباشته به آینده تنها عملکرد دولت تدبیر و امید!
کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه تورم عامل اصلی رشد شتابان بورس است گفت: تنها کاری که دولت روحانی انجام میدهد انتقال تورم انباشته به دولت بعدی است.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ سوالهای مختلفی حول بازیها یا برنامههایی که دولت در عرضهای تی افها در بورس در میآورد پرسیده میشود، اما ناهماهنگی اظهار نظرها و مواضع متفاوت مسوولان در این بخش هم نشان دهنده کهنه مرضی است که در دولت وجود داشته و این بیماری همچنان در حال گرفتن باقیمانده جان اقتصاد است. با اینکه بخش قابل توجهی از مردم علاقمند به سرمایه گذاری در بورس شده اند، موقعیت خوبی برای حمایت از تولید و به سرانجام رساندن شعار سال است، اما بلاتکلیفی وعدم وحدت رویه در دولت میتواند منجر به رویگرداندن مردم از بورس شود.
بورس تهران در روزهای گذشته روندی نزولی را طی کرد و شاخص از بالای ۲ میلیون واحد به کانال ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحد رسید. در کنار مسائلی همچون نرخ تورم و ارز و از جمله اثرات رخدادهای سیاسی مثل رای نیاوردن وزیر پیشنهادی وزارت صمت بسیاری از کارشناسان اقتصادی و بازار سرمایه علت افت شدید و مستمر بورس در روزهای اخیر را متاثر از خلف وعده دولت در عرضه صندوقای تی اف دوم موسوم به دارادوم میدانند. در واقع از روز یکشنبه هفته پیش که بعد از ۴ ماه مشخص شد شرکتهای پتروشیمی بجای روش صندوق واسطه گری مالی به روش بلوکی در بورس عرضه میشود به یکباره اعتماد تازه واردان به بازار سرمایه و دولت به شدت کاسته شد و سهامداران با رفتاری هیجانی به صفهای فروش پیوستند و شاخص را در مسیر سراشیبی قرار دادند.
جذاب شدن بورس با توجه بازدهی بالا و پایین بودن میزان سرمایه گذاری مورد نیاز و حمایت دولت و مسئولین چه به صورت لفظی و چه عملیاتی در سال ۹۹ باعث شد تا در ۴ ماه نخست سال ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید به بازار سرمایه ورود کند، اما در مقابل با توجه به غیرحرفهای بودن اکثر سرمایه گذاران تازه وارد یک شوک سیاسی یا سیاستی به راحتی میتواند خطر خروج سرمایه را به همراه داشته باشد بنابراین اختلاف نظر بین دو وزارتخانه و اعلام خبر عدم عرضه دارادوم به سرعت بر جریان نقدینگی و رفتار سهامداران تاثیر گذاشت و بسیاری را که روزهای قبل به خرید سهام شرکتهای زیرمجموعه دارادوم جهت بهره مندی از رشد ارزش سهم اقدام کرده بودند متضرر کرد. البته در کنار آنها سایر سهامداران هم با ترس عمومی و قرمز شدن اکثر نمادها زیان کردند.
پیمان مولوی؛ تحلیلگر مسائل اقتصادی در اینباره گفت: خبرهای مبنی بر لغو عرضه صندوق دارا دوم دلیلی بود تا بازار سرمایه دچار نوسان شده و شاخص کل رشد منفی را تجربه کند. این در حالی است که بازار سرمایه از حساسیت بالایی برخوردار بوده و حتی یک خبر هر چند غیرواقعی هم میتواند موجب واکنش منفی بازار شود. از این رو مسؤولان باید در این زمینه تلاش کنند وعدههای خود را در زمان مقرر عملی کنند تا سرمایه اجتماعی از دست نرود.
محسن عباسی؛ کارشناس بازار سرمایه نیز در این رابطه گفت: اعتماد و سرمایه اجتماعی که دولت در بورس طی چند وقت اخیر بهدست آورد موجب افزایش جریان نقدینگی به این بازار شد، اما خبر توقف عرضه صندوق دارا دوم تا حدودی این اعتماد را از بین برد.
عباسی افزود: سهامداران انتظار چنین رفتار غیرحرفهای را از دولت نداشتند. اظهارنظرهای متناقض و ناهماهنگ نهادهای دولتی نه تنها روند حرکتی پالایشیها بلکه کلیت صنایع و شرکتهای بازار سهام را تحتتاثیر قرار داد.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در صورتی که پول از بازار سرمایه خارج شود سریعا تبعات آن در سایر بازارها از جمله ارز و مسکن نمایان میشود. دولت طی ۳ تا ۴ ماه اخیر کسری بودجه را از طریق بورس بهخوبی پوشش داد، اما با چنین رفتاری در فروش اوراق سلف نفتی و سایر ETFها با مشکل روبهرو میشود.
رفتار سهامداران و صحبتهای مردمی نشان میدهد بسیاری از ادامه ریزش بازار ترسیدهاند و فکر می کنند ریزشها ادامه خواهد داشت و تحلیل بعضی کارشناسان مبنی بر حبابی بودن سهام شرکت های بورسی درست از آب درآمده و اکنون این حباب ترکیده است. علی حیدری؛ کارشناس بازار سرمایه و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو تحلیلهای متفاوتی درباره بورس، چرایی اشتیاق به سرمایه گذاری در بورس و نقشی که بازار سرمایه در اقتصاد بازی میکند ارائه داده است که در ادامه مشاهده میکنید.
آیا علاقه مردم به بورس که از سال گذشته به یک باره شدت گرفت در وضعیت اقتصادی کنونی امری طبیعی به شمار میرود؟
بعد از اقبال عمومی مردم به بازار سهام و رشد این بازار دولتمردان و مسوولان حاکمیتی در لایههای بعدی مدیریتی دچار این توهم شدند که هر سهامی وارد بازار سرمایه کنند قطعا به فروش میرسد و مردم برای خرید آن استقبال نشان میدهند. این موضوع گرچه توهم است، اما به دلیل شرایط وخیمی که بر اقتصاد ایران حاکم است تا حدی به واقعیت پیوسته و هر آنچه دولتیها وارد بازار سهام کنند، با هر اسم و عنوانی بدون شک خریدار خواهد داشت. شرایط فعلی بازار سرمایه و رشدهای آن که به نظر برخی از کارشناسان غیر واقعی است اتفاقا حاصل عملکرد اقتصادی مسئولین دولتی نیست، بلکه حاصل تورم است، چرا که تورم، همه کالاها و خدمات و کالاهای سرمایهای را در روند افزایش قیمت قرار داده است، لذا مردم اعم از سرمایه داران خرد تا کلان به ناچار برای جلوگیری از ذوب شدن سرمایه خود وجلوگیری هر چه بیشتر از کاهش ارزش پول ملی، آنچه دولت به بورس عرضه میکند را میخرند، این موضوع در برخی از کشورهای جهان مثل آلمان در بعد از جنگ جهانی دوم مسبوق به سابقه است، لذا در اقتصادهای از هم پاشیدهای مثل آلمان بعد از جنگ چنین روندهایی دیده شده و مردم چارهای جز اقبال به این بازار ندارند.
یعنی سودآوری بالا در بورس جای تعجب ندارد؟
به نظر بنده اتفاقا سود آوری بورس از ماههای گذشته تا کنون اصلا جای تعجب ندارد و اتفاقا نباید این قضیه را اینگونه جلوه داد که بورس سودهای عجیب و غریبی داشته است، به این دلیل که سودآوری در بورس نتیجه رشد نرخ تورم است.
یعنی افزایش شاخص قیمتها در بورس حباب نیست؟
به هیچ وجه، افزایش ۲۰۰ درصدی در بازار سرمایه در ازای کاهش ارزش پول ملی آنچنان زیاد نیست، اگر بدون تعارف حرف بزنیم سودهای بورس آنچنان زیاد نیست و در برآوردها میتوان به خوبی ثابت کرد که حتی سود بورس در برابر میزان افزایش نرخ تورم کم هم بوده است، پس کماکان بازار سهام مسیر رشد را طی میکند.
خب اگر بخواهیم درباره عرضه سهام شرکتهای پالایشی با عنوان دارا دوم سخن بگوییم، بازی عرضه وعدم عرضه و تایید مجدد عرضه از طرف مسوولان به چه معناست؟
اگرآنچه درباره دارا دوم در عرضه اولیه، عدم عرضه و تایید عرضه مجدد پیش آمد را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که اولین مشکل فعلی بازار سرمایه، که با عرضههای بعدی قطعا تشدید میشود مشکلات نرم افزاری است، مشکلی که علی رغم میل و استقبال مردم به بورس کماکان حل نشده و به دلیل تحریمها نیز حل نخواهد شد، عرضه دارا دوم هم به این دلیل دچار مشکل شد که لایههای داخلی دولت از هماهنگی قابل توجهی برخوردار نیستند، از جهت دیگر این گمانه هم مطرح است که به دلیل افزایش قیمت نفت، ممکن است وزارت نفت به امید بازگرداندن ارز حاصل از فروش نفت با قیمت بهتری به چرخه اقتصاد و امیدواری دولت به بازگرداندن ارزهای بلوکه شده یا ارزهای حاصل از صادرات دست از عرضه سهام پالایشی برداشت.
اما دولت همچنان دچار کسری بودجه است نظر شما دراین باره چیست؟
ببینید دولت به خاطر رفع کسری بودجه خود در یک حرکت نبوغ انگیزی فروش اوراق سلف نفتی را مطرح کرده است بنابراین ممکن است دولت با این دلخوشی به صورت لحظهای دست از عرضه سهام دارا دوم بردارد یا تردید درباره موفق بودن فروش اوراق نفتی و برخی اخبار پشت پرده باعث شود که عرضه سهام دارا دوم را دوباره تایید کند، اما در مجموع عرضه دارا دوم از چند جهت خوب است، ولی به لحاظ شرایط اقتصادی کنونی از جهات مختلفی باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد.
به چه دلیلی این عرضه باید کارشناسی شده به مردم عرضه شود؟
به این دلیل که وزارت نفت در آینده نزدیک از جمله وزارتخانههایی خواهد بود که به خاطر مشکلات به روز رسانی نشده صنعت نفت، هزینههای سرسام آوری خواهد داشت. وزارت نفت و پتروشیمیهای ما زیر ساختهای عقب مانده و قدیمی دارند که اگر این مساله حل نشود مسائل و تبعات بعدی آن دردسر ساز خواهد شد، اگر این موضوع برطرف شود آن زمان وزارت نفت میتواند سهام شرکتهای خود را در بورس عرضه کند و در بازار سرمایه جولان دهد.
به نظر شما روندی که دولت از سال گذشته برای ایجاد تمایل مردم، یعنی کسانی که کمترین آشنایی با بازار سرمایه نداشتند برای سهام دار شدن دراین بازار دنبال کرد قابل قبول است؟
از نظر بنده یک نوع تفاهم نانوشته بین دولت و مردم برقرار است، دولت از یک سو بر آن است تا سال ۱۴۰۰ عملکردی خوب از خود به جا بگذارد و آن عملکرد هم چیزی غیر از رشد شاخص بورس نیست، از سوی دیگر در شرایط اقتصادی کنونی مردم با ذکاوت بالایی عمل کردند، شاید بتوان گفت مردم در عرصه تصمیم گیریهای اقتصادی پنجاه سال از دولتمردان خود جلوتر هستند، به این دلیل که مردم با کوچکترین سیگنالی که از سوی دولت صادر شد، متوجه شدند تنها بازاری که دولت در شرایط فعلی از آن حمایت میکند بازار سرمایه است، لذا با هوشمندی خاصی وارد این بازار شدند تا مانع ذوب شدن سرمایههای ریالی خود شوند، به هر حال ورود مردم به بازار سرمایه خوب است و نباید مانع آن شد.
برخی تحلیلهای کارشناسی بازار موجب نگرانی مردم میشود، ریزش و سقوط بورس یکی از این تحلیل هاست، آیا در کوتاه مدت ریزش بورس به شکلی که برخی از کارشناسان میگویند حتی ممکن است تداعی اعتراضات مردم نسبت به عملکرد موسسات اعتباری شود میتواند به وقوع بپیوندد؟
بنده مخالف این دسته از تحلیلها هستم، به چند دلیل بازار دچار ریزش نمیشود به این دلیل که بازار فعلی سهام حباب نیست، چون تورم موجب افزایش رشد شاخصها در بورس شده است، همانگونه که قیمت کالاها و خدمات دیگر هم چند برابر افزایش یافته است. مشخص است تورم موجب افزایش قیمت اموال منقول و غیر منقول شرکتها شده است، حتی معتقدم در شرایط تورمی کنونی، قیمتهای سهمهای بورسی به حالت تعادلی نزدیک است، در شرایط فعلی برخی شرکتها کماکان افزایش قیمت خواهند داشت، اما به نظر میرسد بازار تا نیمه اول سال ۱۴۰۰ مسیر صعودی را طی کند، چرا که سال آینده به دلیل عملکرد ضعیف دولت به اندازه سال جاری هم تورم خواهیم داشت، لذا تنها کاری که دولت آقای روحانی انجام میدهد انتقال تورم انباشته به دولت بعدی است.