دلیل نوسانات اخیر ارزی چیست و چه چشماندازی برای نیمه دوم سال وجود دارد؟ این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش از منظر تحلیل کانالهای عرضه و تقاضای ارز خواهد بود.
قیمت دلار در روزهای اخیر مجددا در کانال افزایشی قرار گرفته است به نحوی که نسبت به شهریورماه سال قبل رشدی بالغ بر ۱۱۸ درصدی را نشان میدهد. میانگین نرخ ارز از ابتدای سال تاکنون نیز رقم ۱۹.۷ هزار تومان بوده که سطح بسیار بالایی محسوب میشود و تبعات منفی بر قیمت کالاها و خدمات خواهد داشت. اما دلیل این شرایط چیست و چه چشماندازی برای نیمه دوم سال وجود دارد؟ این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش از منظر عرضه و تقاضای ارز خواهد بود.
۱. عرضه ارز: از ابتدای سال تا پایان مردادماه حدود ۵.۱ میلیارد دلار ارز در سامانه نیما عرضه شده است که این رقم نسبت به پنجماهه ابتدای سال قبل کاهشی حدود ۲۷ درصد را نشان میدهد. کاهش عرضه ارز در ماههای اخیر از یکسو ناشی از کاهش میزان صادرات است که به دلیل محدودیتهای ناشی از کرونا رقم خورده به شکلی که مجموع ارزش صادرات غیرنفتی کشور در پنجماهه ابتدای سال براساس آمار گمرک حدود ۳۹ درصد کمتر از سال گذشته بوده و از سوی دیگر به دلیل کاهش تمایل صادرکنندگان به بازگشت ارز حاصل از صادرات (به دلیل انتظارات افزایشی در مورد نرخ آتی ارز) به کشور و عرضه آن در سامانه نیما بوده است. لازم به ذکر است که کاهش درآمدهای حاصل از صادرات نفت (به دلیل کاهش قیمت و مقدار فروش) نیز از عوامل مهم کاهش عرضه ارز بوده که البته آمار آن در اختیار نیست.
۲. تقاضای مصرفی ارز به صورت نسبی کاهش کمتری داشته است؛ هرچند که میزان واردات نیز در پنجماهه ابتدای سال از شرایط و محدودیتهای مرزی ناشی از کرونا متاثر شده و کاهش یافته اما میزان کاهش واردات تنها ۲۲ درصد و بسیار کمتر از میزان کاهش صادرات بوده است. به این ترتیب، تراز تجاری گمرکی (غیرنفتی) کشور در پنجماهه ابتدای سال به رقم منفی ۲.۸ میلیارد دلار رسیده و این در حالی است که طی دوره مشابه سال قبل تراز تجاری معادل مثبت ۰.۱ میلیارد دلار بوده است. نتیجه این شرایط، مازاد محسوس تقاضای مصرفی ارز نسبت به عرضه بوده که خود را در افزایش قیمت نشان داده است.
۳. تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز افزایش یافته است؛ افزایش سطح نااطمینانی در اقتصاد با توجه به شرایطی نظیر نزدیک شدن به انتخابات ایالات متحده در آبان و تداوم سطوح بالای انتظارات تورمی طی ماههای اخیر که با سطوح منفی نرخ سود حقیقی در نظام بانکی همراه بوده، سبب شده تا شمار زیادی از افراد با هدف پوشش ریسک دارایی خود در برابر کاهش آتی انتظاری ریال، اقدام به سرمایهگذاری در انواع بازارهای دارایی از جمله ارز نمایند. شمار دیگری از افراد نیز جهت برخورداری از نوسانات این بازار (سفتهبازی)، اقدام به خرید و فروش روزانه و هفتگی ارز کرده و به این ترتیب تقاضای احتیاطی و سفتهبازی در این بازار افزایش یافته است. هر چند که این موضوع را میتوان به صورت شهودی درک کرد اما آمار دقیقی برای آن در اختیار نیست. البته حباب سکه طلا (به عنوان شاخصی از مازاد تقاضا نسبت به عرضه) میتواند جانشین نزدیک و شاخص نسبتا مناسبی برای تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز و طلا باشد و روند این متغیر به شکلی بوده که طی ماههای اخیر به صورت پیوسته افزایش یافته و در شهریورماه به سطوح بالاتر از ۱۰ درصد رسیده است. این تغییرات، تا حدی گویای شرایط ملتهب بازار ارز از منظر افزایش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی است.
در کنار این موضوع، سرمایهگذاری گسترده ایرانیان در املاک کشورهای همسایه نیز نوع دیگری از تقاضای احتیاطی ارز است که در قالب خروج سرمایه نمود یافته و روند آن در ماههای اخیر تشدید شده است. لازم به ذکر است که براساس آمارها در چهارماهه ابتدای سال جاری (و علیرغم وجود محدودیتهای شدید رفت و آمد مرزی برای اتباع دو کشور)، ایرانیها بیش از ۱۳۰۰ واحد آپارتمان در ترکیه خریداری کردهاند که این تعداد آپارتمان بیش از ۲۰ درصد از مجموع آپارتمانهای خریداری شده توسط خارجیها در این کشور را شامل میشود و نشان از تشدید تقاضای ایرانیان برای این موضوع است.
در مورد چشمانداز شرایط بازار ارز در نیمه دوم سال به نظر میرسد که از نظر عرضه و تقاضای مصرفی ارز، در نیمه دوم سال شرایط تغییر چندانی نداشته باشد و همچنان کسری تراز تجارت خارجی برقرار باشد و از این ناحیه فشار بر قیمت ارز باقی بماند. البته گشایشهای تدریجی در شرایط تجارت خارجی و سازگاری بیشتر کشورها با شرایط بیماری احتمالا موجب بهبود شرایط خارجی نسبت به نیمه اول سال خواهد شد اما رسیدن به سطوح نرمال برای سال جاری دور از انتظار خواهد بود. در سمت مقابل و از منظر تقاضای احتیاطی و سفتهبازی ارز، مهمترین واقعه پیشرو مساله انتخابات آبانماه است که در صورت عدم پیروزی ترامپ میتواند فضای انتظارات در کشور را به یکباره تغییر دهد و با کاهش تقاضای احتیاطی و سفتهبازی (و احتمالا افزایش بازگشت ارز توسط صادرکنندگان) منجر به کاهش نرخ ارز شود. در سمت مقابل، پیروزی ترامپ احتمالا با تشدید حملات سفتهبازانه به بازار ارز همراه خواهد بود و میتواند نوسانات شدیدی را در این بازار ایجاد نماید. در مجموع، برای فصل پاییز انتظار میرود که بازار ارز نوسانات قابل ملاحظهای را تجربه نماید که جهت این نوسانات تا حد زیادی ناشی از متغیرهای خارجی است که سیاستگذار کنترل چندانی بر آن ندارد.
منبع: ایبِنا
مهدی کرامتفر (کارشناس اقتصادی)
http://www.ibena.ir/news/117851