به گزارش بنکر (Banker)، بهنظر میرسد بخشی از سرمایهها از این بازار در حال خروج و به سمت بازارهای دیگر است که بعضی تحلیلگران، آن را حرکتی اشتباه از سوی سرمایهگذاران کم تجربه عنوان میکنند. بر این اساس، همشهری، درباره مسیر حرکت سرمایهگذاران و قدم بعدی آنها یک نظرسنجی ترتیب داد.
۱۰نفر چهره اقتصادی و کارشناس بازارهای مالی بهنظرسنجی همشهری پاسخ دادند و قریب به اتفاق آنها خروج سرمایهها از بازار سهام را تحت شرایط فعلی، اقدام درستی عنوان نکردند. به عقیده آنها، کوچ سرمایهها از بازاری که بعضی التهابات در آن طبیعی است، در قدم نخست، به ضرر تولیدکنندگان و صاحبان بنگاههای اقتصادی و در مرحله بعدی به ضرر سرمایهگذاران خردی است که سرمایه اندک خود را به امید سود در این بازار نگهداشتهاند. البته که نگرانی برای از دست دادن همان اندک سرمایه باعث خروج عدهای از بازار سهام شده است.
کارشناسان اقتصادی، پیشبینی و انتخاب یکی از بازارها بهعنوان مقصد بعدی سرمایهگذاران کوچ کرده از بورس را کاری بسیار دشوار و تابع شرایط مختلفی ازجمله میزان سرمایه و داراییهای پولی افراد، ریسک پذیربودن یا نبودن آنها، نیاز به نقدشوندگی سریع سرمایههایشان و… دانستهاند. در نهایت تحلیلها نیز درباره مقصد بعدی سرمایهها، متفاوت بوده است.
عدهای، سپردههای بانکی را بهعنوان محلی امن و بدون ریسک عنوان کردند که برای بعضی از مردم با سرمایه خرد که توان خرید مسکن و خودرو را ندارند، جذابیت ایجاد میکند. این در حالی است که عدهای دیگر محل سپردههای بانکی را با توجه به عقب ماندن سود سپردهها از نرخ تورم، مقصد جالبی برای سرمایههای مردم ندانستند و بازار طلا و ارز را بهعنوان یک دارایی نقدشونده، محل سرمایهگذاری مردم پیشبینی کردند. یک نفر از ۱۰کارشناسی که از آنها نظرسنجی شد، هدایت بخشی از سرمایههای کلان به بازار مسکن را دور از ذهن ندانست و آن را دلیل عمده گرانیهای روزافزون این بازار عنوان کرد.
پولها را از بورس خارج نکنید
مهدی پازوکی ـ اقتصاددان
رفتار تودهای یا گلهای نوعی رفتار است که در بازارهای مالی دیده میشود و در آن افراد، بدون منطق یا تحلیل با تقلید از گروهی دیگر، رفتاری را انجام میدهند. این روزها نیز با توجه به پایین آمدن قیمت بعضی سهامهای بورسی، شاهد چنین رفتاری میان سرمایهگذاران بهویژه افراد تازهکار هستیم که به فروش سهامهای خود اقدام کردهاند. این در حالی است که افراد حرفهای بازار سرمایه در چنین زمانهایی که قیمتها در کف قرار دارد، اقدام به خرید میکنند. در واقع با توجه به شرایط، الان مقرون بهصرفهترین زمان برای خرید سهام در بورس است. اگر افراد سرمایه خود را خارج کنند، حتما ضرر میکنند؛ چرا که با توجه به ارائه سهام دارای دوم و شرکتهای پالایشی، بورس قطعاً وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد. توصیه میشود که سرمایهگذاران فعلاً در بورس باقی بمانند و از رفتار گلهای پرهیز کنند و به نوسانات دامن نزنند. بهنظر میرسد که افرادی که از بورس خارج شدهاند سرمایه خود را به سمت بازار مسکن بردهاند و همین موضوع یکی از دلایل افزایش دوباره قیمت مسکن است. این عده نیز افراد اندکی هستند که از طریق رانتهای اطلاعاتی و اقتصادی درآمد بالایی کسب کردهاند و با ورود این درآمدها به مسکن، به گرانی آن دامن زدند. به جز اینکه بخشی از نقدینگی سرگردان وارد بازار مسکن شده است، دلیل دیگری برای افزایش قیمت مسکن در ۶ماه گذشته نمیتوان متصور بود. افرادی که سرمایههای کمتری دارند به سمت بازار طلا رفتهاند چرا که قیمت انس جهانی نیز روند صعودی داشته است.
مقصد بعدی سرمایه
علی دینی ترکمانی ـ اقتصاددان
افرادی که در بورس هستند ریسکپذیرند و حتما سرمایه خود را به بانک منتقل نخواهند کرد. احتمالا سرمایه خارج شده از بورس ابتدا وارد بازار طلا و ارز و در مرحله بعدی وارد بازار مسکن خواهد شد. زیرا ممکن است تصور کنند که بازار مسکن دیگر جای رشد ندارد. اما بازار طلا دائما درحال نوسان است از اینرو این انتظار وجود دارد که قیمت ارز یا طلا افزایش پیدا کند. البته این به آن معنی نیست که هیچ بخشی از پولهای خارج شده از بازار سرمایه وارد بازار مسکن یا بانکها نمیشوند. اینها همه احتمالند. مثلا اگر هزار میلیارد تومان پول از بازار سرمایه خارج شود. ممکن است ۱۰درصد از این پول به بانکها، ۵۰درصد به بازار ارز و طلا و ۴۰درصد به بازار خودرو و مسکن روانه شود. نخستین پیامد ریزش بازار سرمایه دشوار شدن کنترل شاخص قیمت در بازار است و در چنین شرایطی وقتی پول از بازار سرمایه خارج شود، قیمت ارز و طلا و پس از آن خودرو و مسکن افزایش پیدا میکند. این یعنی بیاثر شدن تلاشی که مجموعه نظام سیاستگذاری برای جذب پول از طریق بازار سرمایه و کنترل فشارهای تورمی میکرد.
بازار ارز و طلا، هدف نخست فراریها
مرتضی افقه ـ اقتصاددان و استاد دانشگاه
شواهد نشان میدهد اغلب افرادی که در ماههای اخیر وارد بازار سرمایه شدهاند، از طبقه متوسط و صاحب پساندازه و سرمایههای خرد هستند. بازدهی منفی بورس در چند هفته اخیر به نگرانی این سرمایهگذاران خرد دامن زد و باعث شد آنها حداقل بخشی از سرمایه خود را از بورس خارج کنند. این افراد که عمدتاً تازه کارهای بورس هستند، با دلهره وارد این بازار شدند و با توجه به هشدارها درباره ریزش احتمالی این بازار، دست به ماشه بودند. با نخستین ریزش، پولهایشان را به سرعت خارج کردند. آنها در وهله نخست، بازار ارز و طلا را هدف قرار میدهند و در مرحله بعدی، افراد با سرمایه بیشتر ممکن است به سمت بازار خودرو نیز بروند. اما با توجه به گرانیهای مسکن، دور از ذهن بهنظر میرسد که این خرده پس اندازها به سمت این بازار برود. جایی برای سپردههای بانکی نیز وجود ندارد، چرا که هنوز نرخ سود بانکی از تورم کمتر است. احتمالاً فقط افراد محتاط با ریسکپذیری کم، سرمایه خودرا به سمت بانکها ببرند که تعداد آنها اندک خواهد بود. این بیثباتیها و حرکت نقدینگی میان بازارهای مختلف، تبعاتی دومینووار دارد و علاوه بر اثرات منفی اقتصادی، تبعات روانی و اجتماعی نیز بهجا میگذارد. نگرانیهای دائمی مردم درباره از دست رفتن سرمایههایشان ممکن است تبعات اجتماعی- سیاسی نیز داشته باشد.
ورود حقیقیها به بازار طلا
آلبرت بغزیان ـ اقتصاددان
من معتقدم که ریزش کنونی در بورس ارتباطی با حقیقیهای خردهپا و تازهوارد ندارد. اما مسلما بعضی فروشندههای این بازار که اکنون ریزشی شده است همین تازه واردها هستند که البته سرمایه چندانی هم ندارند. با این فرض، آنهایی که الان پول خود را از بازار سرمایه خارج کردهاند و جزو تازه واردان حقیقی هستند احتمالا وارد بازار طلا و در مرحله بعد وارد بازار ارز خواهند شد. زیرا ورود به بازار مسکن و خودرو سرمایه بیشتری نیاز دارد. در کل اعتقادی به ریزش بالای بازار سرمایه ندارم. در رصدی که طی دو هفته پیش از ریزش بازار سرمایه داشتهایم متوجه شدیم تعداد افراد خارج شده آنقدر که گفته میشود زیاد نیستند و بیشتر آنها یا حقوقیهایی هستند که صفهای فروش ایجاد کردند یا حقیقیهایی که سهمها را خریدهاند. عمده خرید و فروش بازار سرمایه توسط حقوقیها انجام میشود. آنچه اکنون بهخاطر حجم مبلغ پایین وضعیت بها و درصد شناوری بالا در بازار سرمایه اتفاق افتاد این بود که ریزشها با کمترین جابهجایی سهم اتفاق افتاد. در نتیجه بازار سهام ریسکیتر شده و زمینه خروج عدهای که توان زیان را نداشتند یا تازهواردینی که از اصل پول آنها و نه از سودشان کم شد را فراهم کرد. از سویی دیگر این وضعیت منجر به ایجاد بیاعتمادی به دو منبع شد: اول دولت که مشوق بزرگ سرمایهگذاری در بورس بود و دوم خود بازار سرمایه که در نظارت عملکرد ضعیفی از خود نشان داد.
سرنوشت پول سرگردان مردم و پروژههای نیمهتمام دولت
احمد حاتمی یزد ـ کارشناس اقتصاد
به واقع خرید و فروشهایی که در بازار بورس اتفاق میافتد را نمیتوان مصداق درست سرمایهگذاری دانست. وقتی سرمایهدار سهام خود را به خریدار میفروشد، انتظار میرود سرمایه وارد چرخه تولید شود، درحالیکه چنین نیست. این مبلغ از جیب خریدار به جیب فروشنده میرود، بیآنکه شرکتی که سهام آن خریداری شده، هیچ نفع و ضرری از این معامله برده باشد. متأسفانه بازار بورس این روزها شمایل مرکزهایی چون کازینو و مکانی برای قماربازی بهخود گرفته است. قیمت سهام نیز با ارزش داراییهای شرکتهای فروشنده ارتباطی ندارد. اما به محض آنکه بعضی از خریداران صحبت کارشناسان را جدی گرفته و از این بازار خارج شوند، همه فروشنده خواهند شد و قیمت بورس بسیار بیش از آن چیزی که هماکنون سقوط کرده، کاهش خواهد یافت. آنها که خارج میشوند با سرخوردگی پولهای خود را در بانکها گذاشته و از سود ۱۸درصد که بسیار پایینتر از نرخ تورم است، بهرهمند خواهند شد. عدهای دیگر نیز به سراغ خرید ملک خواهند رفت. اما بهنظرم راهکار این است که دولت در این میان در بازار سرمایه، سهام شرکتهای خود را بفروشد تا این پول صرف خرید سهامی شود که عرضه اولیه هستند.اما پیشنهاد بهتر توجه به پروژههای نیمه تمام دولتی است که تعدادشان بیش از ۱۰هزار پروژه است. اگر دولت تصمیم بگیرد که از منابع مالی موجود در بورس استفاده صحیح کند، بهتر است سهام شرکتهایی را که پروژه نیمهتمام دارند بفروشد تا پول مستقیم سرمایهگذاری شده و پروژهها تکمیل شود. افرادی که سهام آن شرکتها را خریداری میکنند در واقع مالک و مدیر خواهند شد. در اصل چون سرمایه لازم برای تکمیل پروژهها در اختیار دولت نیست، پولهای سرگشته در بورس را میتوان صرف تکمیل این پروژهها کرده و باعث تولید، رشد اقتصادی و اشتغال شد.
سرمایههای خرد در جیبهای بزرگ
عباس هشی ـ کارشناس اقتصاد
مردم چرا وارد بازار بورس شدند؟ اعتماد مردم به دولت در سال۹۷ با تکنرخی نشدن ارز، دلار گران شده و کاهش ارزش پول ملی سلب شد. آنها بهدنبال این بودند که پولهای خود را کجا سرمایهگذاری کنند. وقتی درباره خروج پول از بازار سهام توسط مردم صحبت میشود، در واقع درباره چه حجمی از این پول صحبت میکنیم؟ به این بازار باید انفرادی نگاه شود.
اینکه هر کس چه مبلغی در اختیار دارد و با خروج، پولش را به چه بازاری تزریق خواهد کرد. این مردم هیچیک پول عمدهای برای ورود اثرگذار به هیچ بازاری ندارند. این مردم عادی به بازارهای مختلفی فکر میکنند؛ آنها در بازار دلار، سکه و طلا بسیار آسیب دیده و از آن ترسیدهاند. برای ورود به بازار مسکن هم بستگی دارد به اندازه یک آپارتمان سرمایه داشته باشد یا نه؟ نهایتاً اکثر مردم مجبور خواهند شد پولهای خود را به بانکها بازگردانند. درحالیکه پیشتر، پول خود را بهخاطر کم ارزش شدن پول ملی از بانک خارج کرده بودند. حالا با حذف سه صفر از جلوی آن مبالغ برداشت شده، آسیب روانی هم دیدهاند.
دولت روحانی در سال هشتم خود، با کاهش تصدیگری و بنگاهداری، و با عرضه سهام در بورس، سعی کرد بدهی چند دههای دولتها به مردم را پرداخت کند. این دولت سعی کرد سهام را بین مردم تقسیم کند. درحالیکه سهام ارائه شده از سوی بعضی شرکتها، ۲۰درصد ارزش کل سهام شرکت هم نبود. بورس که قرار بود محل امن سرمایهگذاری باشد، حالا بهدست مافیای بورسی، هلدینگها و شرکتهای بزرگ خصولتی افتاده. آنها بورس را دچار نوسان میکنند تا سرمایه جذب شده و سودهای بزرگ را به جیبهای خودشان هدایت کنند.
بازگشت به بانکها به شرط کاهش تورم
میثم رادپور ـ تحلیلگر مسائل اقتصادی
بسیاری از افرادی که وارد بورس شدند، برای سرمایهگذاری بلندمدت به این بازار نگاه نمیکردند و با توجه به نگاه کوتاهمدتشان طبیعی است که با توجه به شرایط بازار، حالا به سمت فروش سهام خود بروند. البته نمیتوان با قطعیت گفت که آنها بعد از بورس، سرمایه خود را به سمت چه بازاری میبرند. این موضوع بستگی به میزان سرمایه آنها و فاکتورهای دیگر دارد. خرید مسکن از توان خیلیها خارج شده است و میزان سود بانکی نیز از نرخ تورم جا مانده است. در نتیجه این دو بازار شاید جذابیت لازم را در شرایط فعلی برای سرمایهگذاران ایجاد نکنند. اما اگر چندماه شرایط باثباتی را تجربه کنیم، احتمال آنکه خیلی از پولها به حسابهای سپرده بانکی بازگردد، بسیار زیاد است. البته این درصورتی است که سود سپردهها حداقل به اندازه تورم شود. باید حواسمان باشد که مردم مجبور شدهاند بهدلیل شرایط بیثبات اقتصادی، دائم پولهایشان را جابهجا کنند که به نفع تولید و اقتصاد نیست. شرکتهای بازار سرمایه نمیتوانند روی تامین سرمایه از طریق مردم حساب کنند. اگر پساندازهای مردم به سمت تولید برود (یا از طریق سپردهگذاری در بانکها و ارائه وام به تولیدکنندگان یا از طریق سرمایهگذاری در بورس) تبعات مثبتی دارد. اما شرایط اقتصادی به شکلی است که مردم همیشه نگراناند و برای حفظ ارزش پول خود دائم سرمایه را میان بازارهای مختلف جابهجا میکنند. در نتیجه بهصورت سیستمی پولها خرج سرمایهگذاری بلندمدت نمیشود و به بیثباتی دامن میزند.
حرکت مخرب نقدینگی
وحید شقاقی شهری ـ اقتصاددان
با توجه به اینکه تورم امسال عدد بالای ۳۰ تا ۳۵درصد خواهد بود و عموم مردم هم فهم درستی از وضعیت کنونی اقتصاد دارند و با توجه به بیاعتمادی جامعه به وضعیت اقتصادی و شرایط تورمی که در پیش رو خواهیم داشت، بهنظر من، بورس از بازار دارایی خارج نخواهد شد. اما سرمایه میان بازارهای موجود در بازار دارایی جابهجا خواهد شد. در ابتدا ممکن است سمت بازارهایی که نقدشوندگی بالاتری دارند مثل بازار دلار و طلا برود؛ زیرا مردم همیشه به سراغ بازارهایی میروند که نقدشوندگی بالاتری دارند و با سرمایه اندک میتوان در آنها خرید انجام داد. پس از آن بهتدریج به سمت بازار خودرو و مسکن خواهد رفت. همچنین شاید بخش کوچکی از خانوارها که به هیچ وجه ریسکپذیر نیستند به سمت نظام بانکی بروند.بازار سرمایه اگر به خوبی مورد استفاده قرار گیرد و نقدینگی به سوی آن برود میتواند برای تامین مالی اقتصاد نقش مهمی ایفا کند. درحالیکه بازار طلا و ارز بازارهای سوداگری هستند و نفعی برای اقتصاد ندارند و حرکت نقدینگی به سمت آنها منجر به افزایش تقاضا و بالارفتن قیمت در آنها خواهد شد و در نهایت بر اقتصاد، تولید، واردات و معیشت مردم اثری منفی خواهد داشت.
پول بورسبازان خردهپا
لطفعلی بخشی ـ اقتصاددان
برای اینکه بفهمیم پول فروش سهام بازار سرمایه روانه کدام بازار میشود باید ابتدا دید پول خارج شده از بورس در چه مقیاسی است. مثلا اگر کسی در بورس ۲۰تا ۳۰میلیون تومان سرمایه داشته نمیتواند به سمت بازار مسکن و خودرو برود پس به اجبار به سمت بازار سکه و ارز خواهد رفت. اما اگر مقیاس پول خروجی میلیاردی باشد، احتمال حرکت پول به سمت بازار مسکن و خودرو بیشتر خواهد بود. این درحالی است که بیشتر سهامداران بورس که با یک نوسان کوچک ترسیده و پول خود را از بازار خارج میکنند، سهامداران خرده پا هستند، در نتیجه به سمت بازار طلا و ارز کشیده خواهند شد. طبیعتا سود ۱۶درصدی بانکها نیز برای سهامدارانی که بهدنبال سود ۲۰۰درصدی بودهاند جذابیتی نخواهد داشت. این شکل از سرمایهگذاری هیچ کمکی به تولید نمیکند و در نتیجه خروج آن از بازار سرمایه نیز هیچ ضرری به آن وارد نخواهد کرد. هجوم مردم به بورس باعث شد تمرکز از بازارهای مسکن و خودرو برداشته شود و قیمت در این بازارها تعدیل شود. اما از سویی دیگر توقع مردم را نسبت به سوددهی سرمایهگذاری بالا برده است. بعضی از افراد توقع دارند در بازار سرمایه سود ۲۰۰درصدی داشته باشند و همین توقع مانع از سرمایهگذاریهای سازنده در بخشهای تولیدی خواهد شد.
ادغام طرحهای نیمهتمام همگن
عباس آرگون ـ کارشناس اقتصادی
بهترین بازار موجود درصورتی که زیرساختها فراهم شود، بازار سرمایه است. این پول باید جذب بخشهای مولد شود تا در بنگاهها اشتغالزایی پایداری ایجاد کند. این عمل باعث افزایش و جهش تولید و افزایش صادرات خواهد شد. پیشنهاد من این بود که طرحهای نیمهتمام همگن در هم ادغام شده و در قالب بازار سرمایه ارائه شود. پولهایی که میتواند هر بازاری را آشفته کند، در بازار سرمایه و بنگاهها کمککننده به تولید، صادرات و اشتغال وارد شود. در شرایط تحریم که قادر به فروش و صادرات نفت نیستیم، باید از تهدیدها فرصتی بسازیم. اما در این مدت هیچ اقدام مثبتی در این راستا نشد و امیدواریم مسئولان به فکر این باشند که پولها را در بازار سرمایه حفظ کنند. اما افرادی که نگاه بلندمدتی به بازار سرمایهدارند با این نوسانات از بازار خارج نمیشوند. آن دسته که ریزش میکنند، پولهای خود را معمولا در بانکها سپردهگذاری خواهند کرد. با توجه به محدودیتهای بازار ارز و سیستمهای کنترلی بانک مرکزی، خرید و فروش در این بازار چندان آسان نخواهد بود. طلا نیز شرایط نگهداری خاصی دارد و هر سرمایهای هم قادر به ورود در مسکن و خودرو نیست. زیرا پولهایی که وارد بازار سرمایه شده با حداقل مبلغ از ۵میلیون هم سرمایهگذاری شده که این مبالغ برای بازار مسکن و خودرو مناسب نیست. از اینرو اکثرا به بانکها رو خواهند آورد.
منبع : http://banker.ir/p