شهروند سازمانی، یک اصطلاح روانشناسی فنی برای تعریف مجموعهای از رفتارهای فردی در قالب گروه است. رفتار شهروندی سازمانی ابتدا توسط دنیس ارگان (Dennis Organ) در سال ۱۹۸۸ اینگونه تعریف شد: «یک رفتار فردی که در سیستم رسمی پاداشدهی، هیچ پاداشی برای آن در نظر گرفته نمیشود … اما ترکیب آن با همین نوع رفتارها در گروه، منجر به اثربخشی میشود. از نظر ارگان این رفتار، فردی و داوطلبانه است، داوطلبانه به منظور اینکه وظیفه از پیش تعیین شده و یا جزء وظایف رسمی فرد نیست.
* چرا برخی از افراد داوطلبانه در محل کار به دیگران کمک می کنند و برتری کارفرمای خود را بدون قول صریح یا ضمنی پاداش برای رفتارشان ارتقا می دهند؟ این رفتار که به عنوان رفتار شهروندی سازمانی (OCB) شناخته می شود، پدیدهای پیچیده است که اکنون به عنوان جنبه مهمی از رفتار انسان در کار ظاهر میشود.
رفتار خوب شهروندی با نوع دوستی، وظیفه شناسی، ورزشکاری و ادب مشخص میشود. اگرچه به نظر نمیرسد که یک مورد از OCB از اهمیت برخوردار باشد، اما در مجموع این رفتار اختیاری تأثیر مهمی بر عملکرد و اثربخشی سازمان دارد.
رفتار شهروندی سازمانی (یا OCB مخفف(Organizational Citizenship Behavior اصطلاحی است که برای نخستین بار، حدود چهار دهه قبل مطرح شد. از آن تاریخ تا کنون، استفاده از اصطلاح رفتار شهروندی به شدت گسترش یافته و فراگیر شده است.
• شاید اگر به عنوان توریست به جایی سر بزنید، کثیف بودن یک شهر یا کشور آزارتان بدهد، اما برای تمیز کردن آن دنبال راهحل نگردید. اما وقتی خودتان شهروند یک شهر یا کشور هستید، کثیف بودن آنجا به دغدغهتان تبدیل میشود. به سرنوشت آنجا فکر میکنید و دوست دارید در بهبود حال و آیندهی آنجا سهمی ایفا کنید.
۵ نوع رفتار مشترک شهروندی سازمانی
نوعدوستی: به تمایل برای کمک و مساعدت به دیگران بدون انتظار پاداش یا جبران مساعدت، «نوعدوستی» گفته میشود. برای مثال: کمک داوطلبانه به همکار برای انجام پروژه
احترام: به رفتار مؤدبانه و ملاحظهکارانه نسبت به دیگران، «احترام» میگویند. برای مثال جویا شدن از حال و وضعیت همکار، وقتی قبلا در مورد مشکلی صحبت کرده است.
جوانمردی: به معنی عدم نمایش رفتار منفی در هنگامی است که هیچ چیز طبق برنامه پیش نرفته یا مواقعی که چیزی ناراحتکننده، سخت، ناامیدکننده یا منفی رخ میدهد، تعریف میشود.
برای مثال: کارمندی که به جای شکایت از کار و حجم کاری خودش آن را حل و فصل میکند.
وظیفهشناسی: رفتاری است که میزان قابل قبولی از خودکنترلی و نظم و انضباطی را به نمایش میگذارد که بیش از حداقل الزامات مورد انتظار آن وضعیت است. برای مثال: کارمندی که از پیش برنامهریزی میکند تا در آینده، خود و همکارانش با حجم کاری شدید مواجه نشوند.
فضیلت اجتماعی: یعنی رفتاری که یک فرد به نمایندگی از سازمان خود و در حمایت از سازمان در خارج از فضای رسمی نشان میدهد. برای مثال: بیان مزایا و خوبیهای محیط کار در حضور دوستان، اعضای خانواده و آشنایان، حضور در رویدادهای سازمان مثل رویدادهای خیریه یا مهمانیهای جمعآوری کمک و در کل حمایت تمامقد از سازمان.
* البته شهروندی، علاوه بر تعلق و دلبستگی، با حقوق و مسئولیت نیز همراه است. یعنی وقتی حس شهروندی در شما تقویت میشود که آن سرزمین یا سازمان، حقوقی هم برای شما قائل باشد و طبیعتاً در مقابل، شما هم در برابر آن سرزمین یا سازمان، احساس مسئولیت میکنید.
بهاره سعیدی
منبع : https://tejaratnews.com/insight