در این گزارش سعی شده ضمن بررسی وضعیت فعلی نظام تامین مالی در کشور، چالش های پیش روی نظام تامین مالی بنگاههای اقتصادی از طریق بازار سرمایه معرفی شود و در ادامه پیشنهاداتی در راستای بهبود فرآیند تامین مالی در بازار سرمایه ارائه گردد.
بنابراین در این گزارش سعی بر این شده است ، ضمن بررسی وضعیت فعلی نظام تامین مالی در کشور ، چالش های پیش روی نظام تامین مالی بنگاه های اقتصادی از طریق بازار سرمایه معرفی شده است و در ادامه پیشنهاداتی در راستای بهبود فرآیند تامین مالی در بازار سرمایه ارائه گردد .
۲٫ وضعیت فعلی نظام تامین مالی
۱-۲٫وضعیت تامین مالی از طریق نظام بانکی
حجم کل تحصیلات نظام بانکی طی ۵ ماهه ی ابتدای سال جاری به بخش های اقتصادی به میزان ۵,۶ هزار میلیارد تومان بوده که در مقایسه با دوره مشابه سال قبل حدود ۲۱۰ هزار میلیارد تومان ( معادل ۷۱ درصد) افزایش داشته است ، با این وجود اگر این میزان از تحصیلات پرداختی نظام بانکی را با شاخص قیمت تولید کننده تعدیل نمائیم و نرخ رشد واقعی تسهیلات پرداختی را محاسبه کنیم ، میزان رشد حجم تسهیلات پرداختی نظام بانکی طی ۵ ماهه ی نخست سال جاری در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۵۲٫۶ در صد بوده است .
از کل تسهیلات پرداختی نظام بانکی طی ۵ ماهه ی ابتدای سال جاری ، سهم تسهیلات اعطایی به بنگاه ها ( به غیر از سر فصل تسهیلات مسکن و سایر پرداختی ها ) حدود ۴۱۸ هزار میلیارد تومان معادل ۸۲٫۶ درصد کل تسهیلات پرداختی بوده است . قابل توجه است که قسمتی از تسهیلات اعطایی توسط شبکه ی بانکی از نوع امهال ( تمدید تسهیلات غیر جاری ) بوده است و در واقع جریان نقدی تازه ای وارد بنگاه ها و بخش واقعی اقتصاد نگردیده است .
جدول ۱ میزان رشد تسهیلات اعطایی نظام بانکی در ۳ سال اخیر را نشان میدهد ، همان طور که ملاحظه می شود میزان تسهیلات نظام بانکی در سال های اخیر به طور اسمی افزایش یافته است ، اما رشد واقعی تسهیلات اعطایی نظام بانکی به بنگاه های اقتصادی روند نزولی داشته است و هر ساله از میزان تسهیلات نظام بانکی به بنگاه های اقتصادی کاسته شده است .
جدول ۱ . حوزه ی اعطای تسهیلات ، میزان تسهیلات و نرخ رشد تسهیلات نظام بانکی به بنگاه ها درسال های اخیر
تامین مالی در بازار سرمایه به ۲ روش کلی؛ « تامین مالی مبتنی بر بدهی » و « تامین مالی سرمایه ای تقسیم» می شود . در تامین مالی به روش بدهی ، شرکت یا سازمان تامین مالی کننده بر اساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق قرضه می کند؛ در حال حاضر تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک منجمله « صکوک اجاره ، مرابحه ، منفعت ، رهنی ، خرید دین ، سلف موازی وانواع اوراق خزانه » امکانپذیر است.
در جدول ۲ انواع روش های تامین مالی از طریق بازار سرمایه مطابق با تقسیم بندی سازمان بورس و اوراق بهادار ذکر شده است ؛ نکته ای در این خصوص باید بدان اذعان داشت این است که در تامین مالی به هر روشی می بایست ، میزان ورودی سرمایه ای که در اختیار شرکت ها قرار می گیرد ملاک عمل قرار گیرد ؛ بر این اساس افزایش ارزش صندوق های سرمایه گذاری که بخشی از تامین مالی سرمایه ای در نظر گرفته شده است , عملا هیچ ورودی برای شرکت ها نداشته و نباید به عنوان تامین مالی محسوب گردد ، هم چنین در تامین مالی از طریق افزایش سرمایه نیز باید توجه داشت که بخشی از تامین مالی صورت گرفته عملا هیچ عایدی برای شرکت ها نداشته و تنها بخشی از افزایش سرمایه که از محل آورده و مطالبات حال شده ی سهامداران ، آن هم متناسب با ارزش دفتری آن باید به عنوان ورودی و در واقع تامین مالی در نظر گرفته شود .
جدول ۲ . انواع روش های تامین مالی در بازار سرمایه
همان طور که در جدول ۳ ذکر شده است ، حجم اسمی تامین مالی در سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در بازار سرمایه افزایش یافته است ، اما ارزش واقعی آن رشد کمتری داشته است . در روش تامین مالی به روش بدهی تقریبا ۹۰ درصد تامین مالی انجام شده به بخش دولتی تعلق دارد و همان طور که در جدول ۴ نشان داده شده است میزان تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار بدهی شرکتی ۱٫۹ درصد از کل تامین مالی انجام شده به روش بدهی را به خود اختصاص داده است (۶۵ درصد کاهش) که این خود موءید آن است که شرکتها تمایل چندانی به تامین مالی ازطریق بازار سرمایه نداشته اند و در واقع وجود مشکلاتی که در این مسیر سد راه شرکت ها است ، باعث شده است تا بخش خصوصی برای تامین مالی فعالیت های خود بیشتر به نظام بانکی متوصل گردد ؛ همانطور که مشاهده میشود با وجود آنکه میزان تامین مالی دربازار سرمایه درسال ۱۳۹۸ در مقایسه با مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است ؛ با این وجود ، این میزان از تامین مالی از طریق بازار سرمایه در مقایسه با حجم تامین مالی صورت گرفته توسط نظام بانکی بسیار اندک است .
۱-۳٫ تعدد قوانین ، نهاد های تصمیم گیر ، و بعضا تعارض در قوانین مربوطه
اهمیت موضوع تامین مالی طرح ها و برنامه ها با عث گردیده است تا نهاد ها و دستگاه های مختلف تلاش نمایند تمهیدات لازم برای دستیابی به اهداف سرمایه گذاری در حوزه های خود را در قالب قوانین لازم پیش بینی نمایند ؛ متاسفانه این تلاش ها به دلیل عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت های سایر بخش ها ، اغلب منجر به تعدد نهاد های تصمیم گیر و تعارض قوانین و به تبع آن پیچیده شدن مسائل و ناکار آمد شدن قوانین منجر شده است . برخی از محدودیت های موجود در حوزه ی قوانین و مقررات که موضوع طراحی و انتشار ابزار های مالی در بازار سرمایه تحت تاثیر قرار داده است ، به شرح زیر است :
در ادامه قوانین موجود در زمینه ی تامین مالی در اقتصاد کشور که بعضا تعارض هایی نیز در بین آنها دیده می شود، آورده شده است .
یکسان قلمداد کردن بنگاه های متقاضی سرمایه و نیاز ها و توانایی آنها یکی از چالش های اساسی در مسیر تامین مالی در بازار سرمایه به شمار می رود ، بنا به فرض ، دولت معتبر ترین نهاد اقتصادی است به همین دلیل کمترین ریسک برای نهاد دولت متصور است؛ با این حال مطابق سیاست های جاری نرخ تامین مالی دولت با نرخ پر ریسک ترین بنگاه های اقتصادی که می تواند بر اساس مقررات موجود اقدام به انتشار اوراق بدهی نماید ، برابر است ؛ در واقع رویه ی موجود در تامین مالی از طریق بازار سرمایه که کوچک ترین تمایزی بین این گونه موارد قائل نشده و ساختار ، وضعیت مالی و بازده کلیه ی فعالیت های اقتصادی را یکسان فرض می کند ؛. به بیان دیگر ، نحوه ی نرخ گذاری انواع اوراق انتشار یافته به بر اساس ریسک ناشر و نوع اوراق منتشره بلکه عملا به صورت کاملا دستوری تعیین می گردد ؛ به عنوان مثال ، در بسیاری از موارد نرخ گذاری اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی و به صورت کاملا دستوری تعیین می شود ؛ زیرا در دستورالعمل ناظر بر سیاست های پولی و اعتباری در سال ۱۳۹۴ که در نظام بانکی لازم الاجرا دانسته شده ، . تصریح شده است که نرخ صکوک منتشره با مجوز بانک مرکزی ، از سوی بانک مرکزی تعیین می شود و نرخ صکوکی که با مجوز سازمان بورس اوراق بهادار منتشر می شود و دارای ضمانت موسسات اعتباری است نیز با هماهنگی بانک مرکزی تعیین خواهد شد ؛ حال باید توجه داشت که رکن ضامن در بخش اعظم اوراق منتشره ، بانک ها و موسسات اعتباری هستند ، از این رو عملا نرخ گذاری این دسته از اوراق از سوی بانک مرکزی به صورت کاملا دستوری انجام می شود ؛ به طور کلی چسبندگی نرخ های سود پرداختی در سیستم بانکی و بازار سرمایه از یک سو و در نظر گرفتن این موضوع که نرخ سود سپرده های بانکی به عنوان نرخ سود بدون ریسک باید مبنای پرداخت سود اوراق باشد ، از سوی دیگر از مشکلات اصلی ایجاد تعادل در تامین مالی از بازار پول و سرمایه محسوب می شود . حقیقت آن است که همه ی شرکت ها و پروژه ها دارای نرخ بازدهی و بهره وری یکسان نیستند و به طبع می توانند سرمایه گذاران خود را از بازده های متفاوتی برخوردار سازند ؛ هم چنین یکی از نکات قابل تامل در این خصوص آن است که متداول ترین ابزار تامین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار ، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه گذار و سرمایه پذیر تقسیم نماید ، اما در سال های اخیر سود نهایی تمامی طرح های مبنای این اوراق دقیقا معادل سود علی الحساب و برابر با هر پروژه ی دیگری بوده است ؛ این امر در کنار آن که تا زمان سررسید اوراق کوچک ترین اطلاعاتی در خصوص طرح موضوع اوراق منتشر نگردیده و قیمت مبادلاتی اوراق به دلیل شیوه ی بازار گردانی اجازه تغییر نمی یابد ، نشان دهنده ی غیر واقعی بودن موضوع مشارکت و در نتیجه عدم ارتباط تامین مالی با وضعیت ناشر است؛ از سوی دیگر سایر ابزار های مالی نیز دچار وضعیتی مشابه بوده و نوع ابزار مالی ، ناشر اوراق ، دوره ی سررسید ، موضوع اوراق و ارکان انتشار آن ، کوچک ترین تاثیری بر شرایط تامین مالی و نرخ آن ندارند .
موضوع تضمین اوراق بهادار در بازار سرمایه به شکل متداول به مفهوم تضمین پرداخت سود ها / در آمد های دوره ای و اصل مبلغ اوراق بهادار در سر رسید نهایی در صورت عدم ایفای تعهدات توسط ناشر اوراق است؛ ارائه ی چنین تضامینی ، معمولا بجز آنکه نیازمند وثایق زیادی است ( که همه ی بنگاه های اقتصادی قادر به تودیع آنها نزد ضامن نیستند ) ، هزینه ی تامین مالی را نیز افزایش می دهد . نکته ی قابل توجه دیگر در این خصوص ، نهاد های مالی است که می توانند این گونه تضامین را صادر نمایند ؛ این نهاد ها باید علاوه بر توانگری مالی جهت انجام تعهدات متقبل شده ، از قدرت نقدینگی لازم برای انجام به موقع تعهدات نیز برخوردار باشند ؛ به طور کلی ، به دلیل عدم وجود مکانیزم رتبه بندی اعتباری موسسات و شرکت ها ، انتشار انواع اوراق با رتبه ی اعتباری آنها غیر ممکن است . در مجموع ، از چالش های موجود در خصوص رکن ضامن اوراق بهادار اسلامی می توان به مواردی از قبیل افزایش ریسک تمرکز بر روی سیستم بانکداری ، زمان بر بودن تعیین رکن ضامن ، هزینه های بالای ضامن ، محدودیت های شرکت های تامین سرمایه برای ضمانت اوراق ، نبود شرکت های رتبه بندی ، محدودیت های شرکت ها برای انتشار اوراق بدون رکن ضامن و لزوم تبعیت از برخی قوانین بانک مرکزی در صورت استفاده از ضامنین بانکی اشاره کرد .
علی رغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت ( ماده ۱۶۰ ) و قانون مالیات های مستقیم ، تقریبا تمامی افزایش سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس / فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام می شود ؛ این امر با عث گردیده تا در ورود سرمایه گذاران جدید به شرکت ، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان ( در خرید حق تقدم خرید سهام ) ، به سهام دارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه ها استفاده نکرده اند ، داده شده و تنها بخش اندکی ( به قیمت اسمی ) به شرکت وارد شود ؛ این رویه قطعا در جذب منابع بسیار ناموفق بوده و به شرکت ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد .
۴-۱٫ به نظر می رسد به روز نبودن برخی قوانین ، ابهام در تفسیر و اجرای ناقص این قوانین از یک سو و تعارض میان قوانین موجود ، پراکندگی موضوع و نبود نهاد ناظر واحد از سویی دیگر مشکلات جدید در طراحی و انتشار انواع اوراق بهادار و در نتیجه تامین مالی از این طریق ایجاد نموده است ؛ لذا پیشنهاد می شود یک قانون اصلی و یا واحد در این حوزه ( قانون تامین مالی )که جامع موضوعات موجود و تبیین کننده ی روش های طراحی و به کار گیری اوراق بهادار در آینده بوده و نقش دستگاه های مختلف را به صورتی روشن بیان نماید ؛ طراحی گردد و در صورت نیاز به اصلاح چنین قانونی و یا پیشنهادات جدید ، تغییرات به وجود آمده به عنوان تغییرات این قانون در نظر گرفته شود و در سایر قوانین به صورت مجزا و بدون لحاظ نمودن چنین قانونی ، مقررات جدید وضع نگردد .
-با تاسیس موسسات رتبه بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه بندی انواع اوراق بهادار اسلامی صکوک ، ریسک نکول ناشر و ضامن اوراق بدهی از طریق مکانیسم عرضه و تقاضا قیمت گذاری می شود .
– عرضه ی اوراق بدون ضمانت به همراه عرضه ی اختیار فروش آن
– تعیین شرکت های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن
با توجه به شرایط کنونی کشور و وضعیت تحریم های اعمال شده ، چالش هایی در مسیر تامین مالی بنگاه های اقتصادی وجود دارد ؛ در این گزارش سعی شده تا به برخی از مهم ترین چالش های پیش روی تامین مالی بنگاه های اقتصادی از مسیر بازار سرمایه پرداخته شود .