اما مسئله کنترل تورم در سالهای اخیر بدل به یکی از معضلات اصلی مسئولان اقتصادی کشور شده که باعث شد روند رو به کاهش ارزش پول ملی با شدت بیشتری ادامه داشته باشد. اما واقعا باتوجه به شرایط موجود برای کنترل تورم و نجات ریال چه کار باید کرد؟
پیش از هر چیز باید این را در نظر داشت که همه دولتها موظفند منابع مالی خود را روی درآمدهای پایدار استوار کنند تا اقتصاد دچار مشکلاتی نظیر تورم هم نشود. یکی از بهترین منابع درآمدی پایدار اخذ مالیات توسط دولتها است که البته از قرنها پیش هم مالیات بهعنوان منبع درآمدی حکومتها بهشمار میرفته است.
متاسفانه از روزی که پول کاغذی رواج یافت و دولتها انتشار اسکناس را آغاز کردند، مشکلاتی از جمله تورم ناشی از استقراض دولت از بانک مرکزی ایجاد شد که ما در ایران همچنان با این مشکل مواجهیم. علاوه بر استقراض از بانک مرکزی وابستگی بودجه به نفت نیز یکی دیگر از مشکلات است. بهطوری که همواره درآمدهای دولت ایران به فروش منابع طبیعی متکی بوده و این مسئله به خودی خود میتواند عاملی برای ایجاد تورم باشد و اینطور هم شده است.
البته وقتی صحبت از منابع طبیعی میشود، نباید موضوع را فقط به نفت خلاصه کرد، بلکه معادن و… هم در این زمره قرار میگیرند، چراکه همگی بهعنوان منابع ناپایدار برای دولتها به حساب میآیند و همین مسئله باعث شده هر سال با پدیده کسری بودجه مواجه باشیم، چراکه درآمدهای منابع طبیعی، بهویژه نفت ارتباط مستقیمی با روابط و شرایط سیاسی دارد. با وجه به تاثیر این موارد بر نرخ نفت، درآمدهای مالیاتی باید جایگزین چنین درآمدهای ناپایدار و تورمزایی شود تا دولت مجبور به استقراض از بانک مرکزی نشود.
اقتصاد هر کشوری اندازهای دارد که تعیینکننده میزان درآمد دولت از محل مالیات است. دولتها نیز باید هزینههای خود را به اندازه مالیاتی که امکان تامین آن وجود دارد، در نظر بگیرند. البته گاهی مانند آنچه در ایران شاهد هستیم ظرفیت مالیاتی کشور بالاتر از حدی است که توسط دولت گرفته میشود که میتوان آن را افزایش داد.
در کل میتوان به این تعبیر رسید که دولتها نمیتوانند پاشان را از گلیمشان فراتر بگذارند و حد و مرز هزینهکرد دولتها هم دقیقا همین درآمدهای مالیاتی است. اگر دولتی چنین خطایی را مرتکب شود، به احتمال بسیار زیاد تبدیل به یک دولت بدهکار مانند یونان و ترکیه میشود که اقتصاد کشور را در آینده نهچندان دور به زمین خواهد زد. از سوی دیگر برای کاهش کسری بودجه دولت باید هزینههای دولتی را کاهش دهد.
اگر دولتها به اندازه نیاز اقتصاد کشور فعالیت کنند، قطعا مشکلی بهنام کسری بودجه نیز ایجاد نمیشود؛ بهعبارت دیگر وقتی دولتها تصمیم به انجام اقداماتی فراتر از حد توان درآمدی کشور میگیرند، مجبور به تهیه پول از هر منبعی میشوند که سادهترین راه نیز انتشار پول توسط بانک مرکزی است. در این بین همچنان موضوع استقلال بانک مرکزی مطرح است.
باوجود اینکه بسیاری درباره بانک مرکزی مستقل داد سخن میدهند، مفهومی با این مضمون در عمل وجود خارجی ندارد. استقلال بانک مرکزی در هیچ کشوری بهمعنای واقعی کلمه وجود ندارد. البته ممکن است صحبت از بانک مرکزی مستقل مطرح باشد اما این نهاد هم زیرمجموعه ساختار حاکمیتی کشورهاست. هیچ دولتی اجازه نخواهد داد بانک مرکزی سیاستهایی را در تضاد با سیاستگذاریهای کلان کشور اتخاذ کند، اما اگر دولتها دست بانک مرکزی را در اتخاذ تصمیمات تخصصی باز بگذارند، ممکن است مسئله انتشار پول و رشد پایه پولی هم کنترل شود.
*مرتضی عزتی- اقتصاددان و استاد دانشگاه تربیت مدرس
منبع : https://banker.ir/p