به گزارش بنکر (Banker)، اما کارشناسان معتقدند این سیاست مصداق بارز سرمایهسوزی در کشورهاست، چراکه دولتها تنها با انگیزههای عوامگرایانه اقدام به تزریق مقدار قابلتوجهی نقدینگی (پول ملی یا ارزهای پرقدرت جهان بهویژه دلار) به بازار میکنند تا به صورت مصنوعی قیمتها را در سطح پایینی نگه داشته و دل اقشار کمدرآمد را بهدست آورند. البته مقوله پولپاشی مصادیق دیگری نیز دارد که از آن جمله آنها میتوان به پولپاشی بانک مرکزی به بودجه با هدف جبران کسری دولت اشاره کرد. اما موضوعی که بهتازگی موردتوجه رسانهها قرار گرفته، پست اینستاگرامی عبدالناصر همتی است که در آن با توجه به آزادسازی منابع ارزی ایران در کره جنوبی به سیاستهای کنترل نرخ دلار با اتکا به تزریق ارز به بازار نقد کرده و آن را در مغایرت با سیاستهای صیانت بانک مرکزی از منابع خود دانسته است.
اغلب کارشناسان نیز فارغ از اعتقادشان به مکاتب گوناگون با اجرای چنین سیاستی مخالفت میورزند و آن را زمینهساز بروز مشکلاتی مانند بحران ارزی، تورم افسارگسیخته، سقوط روزافزون ارزش پول ملی و همچنین گسترش رانت و فساد میدانند که همگی برخلاف حرکت در مسیر توسعه ملی است. از سویی هم این سیاست مدافعان پر و پا قرصی دارد که برخلاف در اقلیت بودنشان از اهرمهای ویژهای بهره میبرند که میتواند اثرگذاری بیشتری در عرصه عمل داشته باشد.
سیاست یک بام و دو هوای بانک مرکزی
ایرج توتونچیان، استادتمام دانشگاه الزهرا و معاون اسبق وزیر اقتصاد با یادآوری اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره نحوه مدیریت بازار ارز، به صمت گفت: انتقاد آقای همتی به سیاستهای تزریق ارز به بازار درست است اما نباید فراموش کرد که وقتی ایشان به ریاستکل بانکمرکزی منصوب شدند، دلار را ناموس بانک مرکزی خواندند!
این نوع نگاه به تصدیگری بانک مرکزی بر حوزه ارز در مغایرت کامل با اظهارات جناب همتی درباره ارزپاشی است.
وی در ادامه افزود: از سویی هم، در همان زمان میگفتیم که این ناموس نباید نرخهای متعددی داشته باشد، بانک مرکزی باید موضع خود را در این زمینه مشخص کند؛ در واقع یا باید سیاستهای تصدیگری بازار ارز را رها کند یا اینکه اگر میخواهد همچنان سکان هدایت نرخ دلار را در دست داشته باشد نمیتواند از سیاستهای کنترل نرخ با استفاده از تزریق ارز یا سایر روشها انتقاد کند. این نوع اظهارات باعث میشود جامعه نسبت به بازار ارز هیجانیتر عمل کند.
بعید است پولمان را بدهند!
توتونچیان با ابراز تردید نسبت به دسترسی قریبالوقوع ایران به منابع ارزی بلوکه شده در خارج از کشور، عنوان کرد: فارغ از اینکه اصلا چنین سیاستهایی درست است یا خیر، موضوع دسترسی به منابع ارزی است، زیرا من فکر نمیکنم کرهایها یا سایر کشورها از این فرصت چشمپوشی کنند و منابع ارزی ایران را بهطور مستقیم در اختیار دولت جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.
وی ادامه داد: درباره کره هم شنیده میشد که قرار است یک میلیارد دلار از این منابع آزاد شود اما بازهم تاکید میکنم فکر نمیکنم این منابع بهصورت پول نقد در اختیار ایران قرار داده شود.
احتمال اینکه معادل یک میلیارد دلار واکسن کرونا به ما بدهند یا اینکه محصولات خودروسازی خود را به جای پول تحویل ایران دهند، بسیار بالاست. حالا اول باید تکلیف این مسئله را روشن کنیم، بعد بر سر تزریق کردن یا نکردن آن به بازار دعوا کنیم.
بانک مرکزی به هیجانات دامن میزند
معاون اسبق وزیر اقتصاد ضمن انتقاد از تحریک احساسات و هیجانات مردم با عملکرد نادرست مدیران بانک مرکزی، به صمت گفت: از سویی هم بانک مرکزی وقتی روزانه ساعت ۹صبح نرخ را مشخص میکند؛ یعنی تصدی این حوزه را در اختیار دارد، پس میتوان نتیجه گرفت که نحوه مدیریت بازار نیز جزو اختیارات این نهاد است. وقتی چنین شرایطی در اقتصاد ما حاکم است دیگر نمیتوان به راههای کنترل نرخ دلار نقدی وارد کرد. مسئله دیگر این است که عملکرد بانک مرکزی در نحوه اعلام نرخ ارز باعث هیجانیتر شدن بازار میشود.
چند نرخی بودن دلار برای اقتصاد سم است
توتونچیان با اشاره به مضرات چند نرخی بودن دلار و تاثیر آن بر معیشت مردم عادی تاکید کرد: چند نرخی بودن دلار نیز یکی دیگر از مشکلات اساسی بازار ارز است. سال گذشته نیز ما به بانک مرکزی پیشنهاد دادیم برای ارز بازار ثانویهای ایجاد کند تا ارزهای حاصل از صادرات و ارزهایی که برای واردات هزینه میشود به یکدیگر وصل شوند نه اینکه این دو را از یکدیگر جدا کنیم و برای هر کدام نرخ جداگانهای را در نظر بگیریم.
وی افزود: در همان دوره هم ما هشدار داده بودیم که چند نرخی کردن ارز با هدف کنترل نرخ کالاهای اساسی نمیتواند تاثیرات محسوسی داشته باشد و در واقع هزینههایی که روی دست کشور میگذارد، بدون هیچ نتیجهای در کیفیت زندگی مردم خواهد بود.
حالا هم میبینیم که نرخ کالاهای اساسی در همین مدت بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰درصد افزایش یافته است که عملا بینتیجه بودن تخصیص ارز ترجیحی را نشان میدهد.
«پولپاشی» مصداق بارز «سرمایهسوزی»
این اقتصاددان با پیشینه با انتقاد از هدر دادن منابع ارزی کشور برای تنظیم موقتی بازار به صمت گفت: وقتی سیاست ارزپاشی هیچ نتیجه محسوسی روی کیفیت زندگی مردم نداشته، چرا باید بر ادامه آن اصرار کنیم؟
با تداوم سیاست ارزپاشی با هدف کنترل قیمتها، بهدست خودمان سرمایههای کشور را میسوزانیم و فرصتهایی که میتواند کشور را به سوی توسعه رهنمون کند را یکییکی از دست میدهیم و این دردناک است.
یک سر و گردن بالاتر از بقیه اقتصاددانان
این استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا و متخصص اقتصاد اسلامی ضمن اشاره به نحوه برگزیدن روسای بانک مرکزی در کشورهای توسعهیافته، بیان کرد: در همه کشورهای پیشرفته روسای بانک مرکزی یک سر و گردن بالاتر از همه اقتصاددانان هستند، به عبارتی شخصیتهایی را برای بانک مرکزی انتخاب میکنند که از وزن علمی و اعتبار بسیار بالایی برخوردار
باشند. اما متاسفانه در ۵دهه اخیر افرادی را به ریاست این نهاد مهم اقتصادی گماردهایم که تقریبا هیچیک نهتنها اقتصاددان نبودهاند، بلکه عملکرد مثبتی هم در بخشهای گوناگون نظام بانکی از خود به نمایش نگذاشتهاند تا با توجه به کارنامه مثبتشان انتخاب شوند.
توتونچیان در پایان با اشتباه دانستن رویکرد دولت در انتخاب رئیسکل بانک مرکزی در ۵۰سال اخیر، خاطرنشان کرد: در مواردی هم که اقتصاددانان در این سمت منصوب میشوند، آشنایی چندانی به سیاستگذاریهای پولی ندارند. برای مثال، وقتی مدیرانی را از رأس بانکهای تجاری برای مدیریت مهمترنی نهاد نظارتی و سیاستگذار پولی و بانکی کشور انتخاب میکنیم کار بسیار اشتباهی را انجام دادهایم، چون پیشینه مدیریتی این فرد ارتباطی بهنحوه مدیریت بانک مرکزی ندارد.
شوربختانه شاهدیم انتخاب روسای بانک مرکزی که در ایران یکی از مهمترین ارکان اقتصاد کشور بهشمار میرود که گاهی بدون در نظر گرفتن تخصص افراد انجام میشود.
حق با همتی است؛ پولپاشی تاثیرات تسکینی دارد
عبدالحمید انصاری، کارشناس پولی و بانکی و مدیرعامل پیشین بانک ملی ایران با زیانبار دانستن سیاستهای پولپاشی در اقتصاد، به صمت گفت: سیاست تزریق ریالی یا دلاری نقدینگی با هدف کنترل قیمتها در بخشهای گوناگون، سیاست مخربی است که در طول چندین دهه در اقتصاد کشورمان نهادینه شده است.
وی در ادامه افزود: پس از انقلاب باتوجه به تبصرههای ۳، ۱۷، ۴۰، ۴۷، ۵۰ و… که در دهه ۶۰ به تصویب رسید، این سیاست بهنوعی در اقتصاد و بهویژه در سازکار بودجهنویسی ما نهادینه شد.
انصاری به بیتاثیر بودن سیاستهای پولپاشی ارزی و ریالی اشاره و عنوانکرد: در همان سالها نیز کارشناسان و اقتصاددانان بر بینتیجه بودن این سیاستها تاکید میکردند اما دولت تصمیم گرفته بود با تزریق ارز به بخشهای صنعتی سعی در رونق بخشیدن به تولید یا کنترل نرخ محصولات داشته باشد، اما همانطور که بعدها نیز دیدیم این سیاست نتوانست نتیجه مثبتی برای اقتصاد کشورمان داشته باشد اما همچنان شاهد ادامه این روند هستیم.
تزریق همیشه انجام شده است!
مدیرعامل پیشین بانک ملی ایران با اشاره به رویکرد متفاوت رئیسکل فعلی بانک مرکزی نسبت به سیاستهای پولپاشی به صمت گفت: اما دولتها از همان دوران جنگ تحمیلی به انتقادات توجه نمیکردند و بهدلیل راحت بودن این کار فقط فهرستی را با عنوان تسهیلات تکلیفی تهیه و به بانکها ابلاغ میکردند. البته در برخی مقاطع این میزان بسیار کمتر شده اما از همان سالهای دهه ۶۰ این سیاست هیچگاه متوقف نشده است. در دوره آقای همتی هم تزریق ارزی و ریالی انجام شده اما در مجموع تلاش کرده جلوی این دست اقدامات را بگیرد و هر از گاهی به این موضوع اشاره میکند و تلاش دارد حداقل این ذهنیت را اصلاح کند.
راهکار چیست؟
این کارشناس امور پولی و بانکی با انتقاد از رویکرد کلان اقتصادی دولت، بیان کرد: دولتها باید به جای نگاه به خارج، رویکرد خود را به سوی داخل تغییر دهند. البته این به معنای دیوار کشیدن به دور کشور نیست، اتفاقا ما باید با دنیا در تعامل باشیم اما باید تمرکز را روی داخل کشور بگذاریم.
انصاری در پایان ضمن ارائه راهکاری برای نجات ریال از سیطره دلار، خاطرنشان کرد: به بیان دیگر، نگاه به داخل یک بحث است و آویزان شدن به خارج موضوع دیگر است. متاسفانه دولت این رویکرد را هم رها نمیکند و هرچه آنها بدعهدی میکنند باز هم به این سیاستها ادامه میدهد. در حالیکه ما باید ارتباط با خارج را بازتعریف کنیم تنها در اینصورت است که پول ملی ما میتواند تاثیرپذیری کمتری از ارزهای خارجی داشته باشد و دیگر نیازی به تزریق ارز به بازار برای کنترل نرخ دلار نخواهیم داشت، چراکه نرخ برابری ارز در این صورت خودبخود روی میزان معقولی خواهد ایستاد.
سخن پایانی…
تئوریسینهای اقتصاد توسعهمحور در جهان معتقدند هرگونه سیاستی که برای دلخوش کردن تودههای جامعه انجام میشود، نهتنها ضربات سنگینی را به روند توسعه وارد میکند، بلکه همان سیاستها تاثیر مثبتی روی زندگی اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد جامعه نمیگذارد و از سویی هم بهدلیل رانتزا بودن هرگونه تزریق منابع دولتی، باعث گسترش فساد نیز میشود.
جامعهشناسان اقتصادی نیز معتقدند دهکهای میانی و پایینی همواره بر این باورند که دولتها با دامن زدن به این ذهنیت که اگر دولت به هر قیمتی نرخ برابری ارز را کنترل کند وضعیت معیشتی آنها بهبود مییابد، سعی در پایین نگاه داشتن سطح توقعات جامعه مدنی دارند، چراکه در این صورت تمام مطالبات صنفی به نرخ ارز در کشور گره میخورد و با تزریق ارز به بازار میتوان توازنی همهجانبه اما مصنوعی در ارکان مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برقرار کرد.
به ادعای این دسته از کارشناسان مشکل اصلی این نوع سیاستها مقطعی بودن آنهاست، یعنی در صورت قطع تزریق ارز به بازار پس از تنها چند روز باز هم قیمتها بهدلیل وجود تقاضای بالا و کم شدن عرضه بهدلیل توقف ارزپاشی افزایش مییابد و در صورت تداوم این سیاستها کشور در چرخهای گرفتار میشود که مدام باید مقدار قابلتوجهی از منابع ارزی را تنها برای امری هزینه کرد که اثر مثبتی بر زندگی و معیشت مردم ندارد.
*سهند اینانلو
منبع : https://banker.ir/p