یک اقتصاددان:
سهم دستمزد در هزینههای تولید چقدر است/ در مذاکرات مزدی ۱۴۰۰ دستمزد کارگران را به خط فقر برسانید.
آلبرت بغازیان میگوید: افزایش دستمزد در افزایش هزینههای تولید بسیاری از کارگاهها تاثیر چندانی ندارد و قاعدتاً نمیتواند منجر به تعدیل نیروها شود چون کارفرمایان با هر موج افزایش هزینه، نرخ محصول یا خدمات ارائه شده را افزایش میدهند.
آلبرت بغازیان (کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه) در ارتباط با چالشهای پیش روی مزد ۱۴۰۰ گفت: در طول سال جاری، تورم همه هزینههای تولید را افزایش داده است. نرخ قطعات و مواد اولیه تولید به طور میانگین ۲۰۰ درصد افزایش یافته؛ در این بین، مگر دستمزد کارگر چقدر زیاد شده است؟ بهانههای کارفرمایان مبنی بر اینکه افزایش مزد منجر به تعدیل کارگران یا تعطیلی بنگاههای اقتصادی میشود، از اساس اشتباه است و هیچ تناسخی با واقعیتهای موجود ندارد.
وی با تاکید بر سهم نسبتاً پایین دستمزد در هزینههای تولید میگوید: در کارگاههای صنعتی که عموماً سرمایه-بر هستند سهم دستمزد خیلی پایین است. در برخی کارگاههای خدماتی، این سهم بیشتر است. در مجموع سهم دستمزد در هزینهها در بیشترین حالت حدود ۲۰ درصد است. پانزده درصد افزایش بیشتر در این سهم بیست درصدی، نهایت پنج درصد هزینههای تولید را افزایش میدهد و تاثیر چندانی ندارد. همین کارفرمایان در مقابل افزایش سایر هزینههای تولید از جمله مواد اولیه و قطعات، ساکت میمانند و هیچ زمان اعتراضی نمیکنند.
بغازیان میافزاید: افزایش دستمزد در افزایش هزینههای تولید بسیاری از کارگاهها تاثیر چندانی ندارد و قاعدتاً نمیتواند منجر به تعدیل نیروها شود چون کارفرمایان با هر موج افزایش هزینه، نرخ محصول یا خدمات ارائه شده را افزایش میدهند. همین سال جاری نیز، کارفرمایان نرخ تولیدات و خدمات خود را چندین بار افزایش دادند و توانستند از گرانیها و تورم به نفع خود استفاده کنند.
به گفته وی، فقط کارگران هستند که هیچ ابزاری برای جبران خسارات تورم ندارند و باید با دستمزد بسیار ناچیز، تمام سال را سر کنند و به همین دلیل است که سطح معیشت تقلیلیافتهی کارگران باید مهمترین مولفه در تصمیمگیری دستمزد باشد.
معیشت کارگران باید بهبود یابد
بغازیان با بیان اینکه امروز کارگران با دستمزد دریافتی حتی نیمی از هزینههای زندگی را نمیتوانند پوشش دهند میافزاید: وقتی کارگر میبیند اجاره خانه در طول سال ۱۰۰ درصد افزایش یافته و دستمزد او برای تامین هزینههای زندگی کافی نیست بیانگیزه میشود و دیگر هیچ رغبتی برای تولید باکیفیت یا ایجاد رونق در تولید ندارد. این مساله باید در نظر گرفته شود. از سوی دیگر دولت که مقصر اصلی به وجود آمدن این اوضاع است و اجازه داده تورم افسار گسیخته به پیش بتازد باید به مسئولیتهای اجتماعی خود، هم در حمایت از طبقات کم درآمد و هم در حمایت از تولید عمل کند.
به گفته وی؛ بایستی دولت به مسئولیتهای خود عمل کند و اجازه ندهد که اقتصاد و تولید بیش از این دچار از همپاشیدگی شود.
این اقتصاددان اضافه میکند: تورم متوسط ۴۰ درصدی دمار از روزگار کارگران و مزدبگیران درآورده. کارفرمایان در این میان مقصر نیستند اما آنها میتوانند با گران کردن محصولات و خدمات خود، حداقل بخشی از خسارات را جبران کنند. این کارگر است که هیچ راهی برای امرار معاش ندارد. بنابراین در برقراری موازنه مزدی باید سطح پایین معیشت کارگران در نظر گرفته شود. باید کارگران زیر خط فقر، چند پله بالاتر بیایند مطمئن باشید هیچ اتفاق بدی نمیافتد و کن فیکون نمیشود!
بغازیان در پایان تاکید میکند: دستمزد تعیین شده در شورایعالی کار ناظر بر معیشت نیمی از جمعیت کشور است بنابراین باید مطالبات وخواستههای این گروه انبوه به خوبی دیده شود. توقع داریم در مذاکرات مزدی راهی بیابند که کارگران کم درآمد بیش از این متضرر نشوند. کارفرمایان نیز باید بدانند کارگر باانگیزه، کارگری است که دستمزد کافی بگیرد و بتواند با آن، هزینههای زندگی خانوار را تامین کند.
منبع : https://www.ilna.news