بحران کم آبی و تحریمهای کمرشکن نشان می دهد ما صاحب “تفکر توسعه نیافته” هستیم!
تفکر توسعه نیافته تا مسئله ای به آستانه بحران نرسد به آن واکنش نمی دهد وهمیشه مسائل خود را با گران ترین قیمت حل می کند، مثل رسیدگی به دندانها پس ازپوسیدگی و درد طاقت فرسا! مثل توجه به کمبودآب پس ازخشک کردن دریاچه ها،رودخانه ها،چشمه هاو…
کشورها به “توسعه یافته” و”عقب مانده” تقسیم می شوند.در این تقسیم بندی، شاخص ها درطول زمان باز تعریف می شوند ،ابتدا شاخص تعداد کارخانه وبعد درآمد ناخالص و… بود.
اما امروزه، شاخص اصلی توسعه یافتگی، بهبود کیفیت زندگی عموم مردم است.
۱- کیفیت سلامتی مردم یک جامعه وامید به زندگی آنها.
۲-کیفیت نظام آموزشی و میزان شکوفا سازی استعدادها.
۳-میزان سلامت وکارآیی سازمانها ونهادهای حاکمیتی به گونه ای که شهروندان بتوانند در جامعه خود احساس عدالت،امنیت و شکوفایی نمایند.
بنابراین مهم ترین خصیصه در”تفکرتوسعه ای”اهمیت انسان است و این شاخص ها، مدلهای برنامه ریزی و هدفگذاری را تعیین می کنند و به همین علت تکلیف تمام نهادهای تصمیم گیر وآینده ساز مشخص است چون محور ارزیابی،فقط گزارش های متنوع عددی نیست، بلکه حال و روز مردم است.
پژوهش و تحقیق مهمترین ابزار خواهد بود تا بتواند قبل از بوجود آمدن آسیب ها، روش مدیریت و کنترل آن را کشف وبا حداقل هزینه جهت پیشگیری آن اقدام کنند.
و اما در جامعه توسعه نیافته:
۱-موضوعاتی در کانون توجه قرار می گیرند که به بحران تبدیل شوند(خانواده ها تنها در مرز فروپاشی با مشاور تماس می گیرند،بعدازافزایش شدید فقر وبیکاری به فکرکنترل رشدجمعیت می افتندو. ..).
۲-جامعه از بحرانی وارد بحران دیگر می شود وبه رویاها وآرزوهای خود کمترفکرمی کند.
۳-جامعه به علت ترس از گرفتار نشدن به بحران بعدی،مدام باهیجان واسترس به سر می برد.
۴-افراد جامعه مدام احساس عقب ماندگی دارند و مرتب دچار “هیجان جبران” هستند چون فکر میکنند هر لحظه احتمال دارد مقابل اتفاقات احتمالی تمام دستاوردهای خود را یا از دست بدهند ویا دستاوردهایشان ارزش خود را از دست بدهد.
به همین دلیل فرزندانشان را دچار بیش فعالی آموزشی می کنند و می خواهند فرزندشان از هر انگشتش هزار هنر بریزد تا هر هنری اگر به فردای او کمک نکرد هنر دیگر به مدد او بیاید!
۵-درکی از لذتهای معنایی ندارند و در به در بدنبال لذتهای سریع وکوتاه مدت هستند چون آینده ساز نیست. بنابراین شاید به انواع اعتیادها روی آورند ویا به تباهی اخلاقی کشیده شوند.
در جامعه توسعه نیافته افراد حوصله کمی برای عمیق نگری ودقیق شدن در موضوعات دارند؛چون مدام دنبال روشهای سریع وجادوگرانه برای حل مسائل می گردند.
اما چاره چیست؟
۱-اول بایدقبول کنیم که ما دچار تفکر توسعه نیافته هستیم وذهنمان در روند رشد تاریخی جهان جا مانده است.
۲-همت واجماع ملی برای رسیدن به توسعه الزامی است ؟
۳-برای آینده بهترفرزندانمان،به شکوفایی آنها از طریق فراهم کردن ارتباطات اجتماعی ورشد عقلانیت تمرکزکنیم واز تمام روش های استعداد شناسی نه برای رقابت، بلکه برای همکاری وکشف مسیر بهتر واختصاصی وی بهره ببریم.
دکتر عباس حاتمی
منبع : http://www.asrkhabar.com/fa/news/181054