ایلنا بررسی کرد؛
راهکارهای اصلاح عادلانه احکام حقوقی بازنشستگان/ سرنوشت نامعلوم متناسبسازی دور دوم.
بایدها روشن است: اول افزایش روی حقوق اسفند، بعد متناسبسازی دور دوم برای همه بدون هیچ استثنایی و از همه مهمتر، محاسبات تفکیکی و شفاف که آوردهی هر بخش برای بازنشسته واضح و مشخص باشد؛ بازنشسته با یک نگاه به احکام حقوقی بتواند دریابد حاصل افزایش پایه مستمری چقدر است و حاصل متناسبسازی چقدر؛ غیر از این باشد، ابهامات همچنان تداوم خواهد داشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، همه چیز از بیسیتم فروردین ماه آغاز شد؛ روزی که بعد از مدتها انتظار بالاخره احکام حقوقی بازنشستگان کارگری روی کارتابل سازمان تامین اجتماعی به منصهی ظهور رسید و رویت شد؛ بازنشستگان تا ابراز خوشحالی کردند و خواستند بگویند «چشممان روشن»، با دیدن احکام خیلی زود امیدشان به یاس مبدل شد.
وعدههایی که دادند اما واژگون عمل کردند!
سازمان در واکنش به انتقاداتی که خیلی سریع از دقایق ابتدایی همان جمعهی کذایی زبانه کشید، واکنشهای متفاوتی از خود بروز داد. ابتدا مدیرعامل سازمان احکام صادره را ناشی از اشتباه محاسباتی و نرمافزاری دانست و گفت اصلاحات بیست و چهارساعته به ثمر خواهد رسید و وقتی چند ساعت از این ۲۴ ساعتِ وعده داده شده سپری شد، اطلاعیه رسمی سازمان امیدها را نقش بر آب کرد: «اصلاحات فقط برای غیرحداقلبگیران است و تا اردیبهشت اجرایی میشود؛ آن زمان بازنشستگان مابهالتفاوت فروردین را دریافت خواهند کرد.»
این اظهارات ضد و نقیض تهماندهی خوشحالی و مسرت بازنشستگان کارگری را به ناامیدی و یاس مبل کرد؛ بازنشستگانی که وعدههای در باغ سبزِ مدیرعامل را فراموش نکرده بودند وقتی که در اسفند ماه ۹۹ خطاب به حدود ۴ میلیون مستمریبگیر این سازمان کارگری گفت: هم متناسبسازی اجرایی میشود و هم ماده ۹۶ اعمال میگردد و در نتیجهی این دو، مستمری حداقلبگیران با ۳۰ سال سابقه ۱۳۰ درصد افزایش خواهد یافت.
یک روز بعد از صدور، احکام از سامانه سازمان حذف شدند و دیگر تا امروز که آخرین روز از فروردین ماه است، بازنشستگان هنوز نتوانستهاند احکام خود را ببینند، پرینت بگیرند و در دست داشته باشند و همین فقدان، موجب بروز مشکلاتی برای بازنشستگان شده است؛ جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی اعلام کردند که با حذف احکام و فیش مستمری فرودین ماه خود با مشکلاتی در زمینهی ارائه آخرین فیشهای خود برای ضمانت پرداخت وام به سایرین یا خرید کالاهای اقساطی مواجه شدهاند.
آنها با بیان اینکه بهتر است که سازمان تامین اجتماعی هرچه زودتر فیش مستمری فروردین ماه ۱۴۰۰ را بر روی سایت قرار دهد تا بازنشستگان با وارد کردن گذره واژه آنها را دریافت کنند، افزودند: «سازمان ادعا کرده به دلیل مشکلاتی که در نرمافزار مستمریها برای محاسبه متناسبسازی فروردین ماه بر مبنای مستمری تیر ماه به وجود آمده است، دست به حذف فیش و احکام زده است. ای کاش از همان اول مبنای محاسبه به درستی لحاظ میشد تا امروز بازنشستگان با چنین مشکلاتی رو به رو نشوند.»
حالا مشکل اصلی «نبودن فیشهای حقوقی» نیست بلکه چگونگی اصلاحاتی است که در روزهای پایانی فروردین جلسات آن با حضور نمایندگان رسمی بازنشستگان در حال برگزاری است و در حین آن، بازنشستگان حداقل هفتهای یکبار به سازمان تامین اجتماعی یا مجلس شورای اسلامی مراجعه میکنند و خواستار احقاق حق قانونی خود هستند. واقعاً احکام قرار است چگونه اصلاح شود؟
در این زمینه، مهمترین مساله، «فقدان شفافیت و اطلاعات روشن و سرراست» است؛ به عبارت سادهتر، هرکس چیزی می گوید، دیگری آن را نقض میکند و بازنشستگان همچنان در آخرین روز از اولین ماه سال، نه تنها بخش عمدهای مستمری خود را نگرفتهاند بلکه هنوز نمیدانند دریافتی آنها در ۱۴۰۰ قرار است چند میلیون تومان باشد. بازنشستگان سوالات و ابهات بسیار دارند که مهمترین آنها موارد زیر است:
سرنوشت نامعلوم متناسبسازی دور دوم
آیا متناسبسازی به همراه افزایش مستمریها اجرایی شده یا هنوز باید منتظر اجرای آن بمانند؛ سرنوشت متناسبسازی دور دوم چه شد؛ آن یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی که در اسفندِ سال قبل به عنوان علیالحساب متناسبسازی دور دوم پرداختند، در فروردین ماه چه شد و کجا رفت؛ آیا آن مبلغ متعلق به آوردهی متناسبسازی برای یک ماه است یا پولی بود که همینطور سازمان به حساب بازنشستگان و مستمیر بگیران ریخت تا شب عید کمی از التهاب و تنش اعتراضات کاسته شود؟
مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در اسفندماه وعده داد که از ابتدای سال ۱۴۰۰ یعنی از همین فروردین ماه، متناسبسازی دور دوم به همراه افزایش مستمری بازنشستگان اجرایی خواهد شد اما در روزهای پایانی فروردین، به نظر میرسد ناگهان دیدگاه ایشان تغییر جهت اساسی داده است و با الفاظی مبهم در ارتباط با متناسبسازی و منابع آن صحبت میکند.
بیست و ششم فروردین، سالاری با تأکید بر اینکه شرکتها و منابعی که به تأمین اجتماعی واگذار میشود به عنوان پشتوانه ایفای تعهدات به جامعه تحت پوشش است، گفت: منابع مربوط به متناسبسازی حقوق بازنشستگان هنوز دریافت نشده است و با توجه به فرآیند اجرایی این موضوع در خوش بینانهترین حالت در ماههای آینده بخش اندکی از این منابع را دریافت خواهیم کرد.
در سال ۹۹، کمیسیون تلفیق بودجه مجلس یازدهم بعد از مدتها رایزنی و انتظار، مبلغ ۸۹ هزار میلیارد تومان برای رد دین دولت به سازمان تامین اجتماعی مصوب کرد؛ در این اعتبار که با اصرار و ابرام و مطالبهگری گسترده کارگران ذیل بند (و) تبصره ۲ لایحه بودجه گنجانده شد و در صحن علنی نیز به تصویب نهایی رسید، آمده که این پول باید صرف متناسبسازی حقوق بازنشستگان کارگری شود اما ظاهراً سازمان امیدی ندارد این اعتبار را در ماههای ابتدای سال دریافت کند و میگوید «شاید در ماههای آینده بخش اندکی از آن را بپردازند.» با این حساب، آیا این استدلال که مبتنی بر عدم پرداخت توسط دولت است، قرار است مبنا قرار بگیرد تا متناسبسازی دور دوم به تعویق بیفتد یا با کاستیها و نواقص بسیار اجرایی شود؟!
چرا فقط میانهبگیران؟!
ایراد دوم، به نحوه اصلاح فیشهای حقوقی و بازه پوشش این اصلاحات بازمیگردد؛ سازمان و بسیاری از مقامات رسمی در روزهای بعد از بیستم فروردین ماه بارها اعلام کردند که اصلاحات قرار است برای میانهبگیران اجرایی شود؛ ایراد اصلی و زیربنایی فیشهای حقوقی که در بیستم اسفند ظاهر و به طرفهالعینی غیب شدند، قرار نگرفتن متناسبسازی دور اول جزو پایه حقوق ۹۹ بود؛ یعنی مستمریِ افزایش یافتهی بعد از مردادماه مبنای افزایش حقوق ۱۴۰۰ قرار نگرفت و دریافتی تیرماه را افزایش دادند، برای حداقلبگیران ۳۹ درصد و برای سایر سطوح ۲۶ درصد به اضافهی عدد ثابت؛ حالا چرا ادعا میکنند اصلاحات قرار است فقط برای میانه بگیرانِ غیرحداقلبگیر اجرایی شود؟
مگر برای حداقلبگیران حقوق اسفند مبنا قرار گرفته و علاوه بر افزایش ۳۹ درصد پایه مستمریِ صحیح، متناسبسازی دور دوم نیز اجرایی شده است؟!
دغدغههای مجدد برای بازنشستگان سخت و زیانآور
یک دستاورد فقط وقتی دستاورد محسوب میشود که پایداری داشته باشد؛ قرار باشد هر سال برای یک حق قانونی بجنگی و آخر سال همه نتایج به دست آمده بر باد برود، کفش آهنین هم بپوشی، هیچ فایدهای ندارد!
این همان اتفاقی است که برای حدود ۳۰۰ هزار بازنشسته سخت و زیانآور کشور رخ داده است؛ در مردادماه سال قبل، سابقه کار استحقاقی آنها (هر سال کار سخت باید یکسال و نیم در نظر گرفته شود) در متناسبسازی منظور نشد؛ این بازنشستگان چندین ماه دوندگی کردند تا در نهایت در اسفند سازمان متقاعد شد که سابقه استحقاقی واقعاً استحقاقی است و براساس قانون در همه محاسبات مربوط به مستمری، هر سال سابقه کار سخت باید یکسال و نیم در نظر گرفته شود اما ظاهراً امسال تمام داستان دوباره قرار است از فصل اول آغاز شود؛ اظهارات برخی مدیران سازمان نشان میدهد که این حق بازنشستگان سخت و زیانآور در متناسبسازی دور دوم ادا نخواهد شد!
در روزهای ابتدایی دهه آخر فروردین، سیداحمد سیدی (مدیرکل تامین اجتماعی خراسان شمالی) در نشست خبری با اصحاب رسانه اظهار داشت: کارگران مشاغل سخت و زیانآور با برخورداری از ارفاق قانونی باسابقه مستمر ۲۰ساله یا متوالی ۲۵ساله با دریافت ۳۰ روز حقوق بدون رعایت شرط سنی از مزیت بازنشستگی بهرهمند شدند و مصوبه همسانسازی حقوق مشمول این گروه از مستمری بگیران نخواهد شد.
وی اضافه کرد: این بازنشستگان صرفا از سقف افزایش حقوق ۳۹ درصدی مصوب ۱۴۰۰ که در احکام سال جاری که اردیبهشت ماه سال جاری اعمال میشود، برخوردار خواهند شد.
فرجی، یک بازنشسته کارگری است که در زمان اشتغال رئیس شورای اسلامی کار یک واحد صنعتی در تهران بوده است؛ او که یک بازنشسته سخت و زیانآورِ میانهبگیر است، در اسفندماه بعد از مدتها انتظار و دوندگی برای اصلاح فیشهای حقوقی بازنشستگان سخت و زیانآور، دریافتیاش به شش میلیون تومان رسیده؛ او که بیش از ۳۵ سال سابقه کار دارد؛ میگوید: دوباره بحث سابقه استحقاقی یا ارفاقی را پیش کشیدهاند؛ این در حالیست که سال قبل ماهها دوندگی کردیم و توانستیم سازمان را قانع کنیم که هر سال اشتغال کار سخت را یکسال و نیم حساب کند و سپس مثل بازنشستگان عادی، برای ما متناسبسازی را اجرا نماید؛ حالا دوباره آمدهاند و میگویند: متناسبسازی مشمول بازنشستگان سخت نمیشود؛ آخر چرا؟! به چه جرمی؟!
او میگوید: چرا همیشه ما را به مرگ میگیرند تا به تب راضی شویم؟ چرا ما را از متناسبسازی مستثنا کردهاند؟ آیا اظهارات مدیرعامل تامین اجتماعی خراسان شمالی، موضع رسمی سازمان است؟ چرا روشنگری نمیکنند؟!
راهکار چیست؟
در این بحبوحهی بحران کرونا و نگرانی مستمریها، سازمان اگر واقعاً قصد دارد به گونهای اصلاحات را صورت دهد که رضایت حداقلی جامعه هدف یا همان ۴ میلیون مستمریبگیرِ سطوح مختلف -لااقل تا اندازهای- جلب شود، شاید بهترین راهکار همان است که «شاهین نامداری» یک بازنشسته کارگری مطرح میکند. او خطاب به سازمان و مدیران آن، بایدها را در سه بند خلاصه میکند:
« الف) استدعا میشود دستور فرمایید بدون آنکه به موضوع متناسبسازی پرداخته شود، بدواً مستفاد از مصوبه شماره ۱۱۰۰/۹۹/۱۱۳۴ مورخ ۱۳۹۹/۰۸/۰۵ هیئت مدیره آن سازمان، منظم به پیشنهاد شماره ۱۰۰۰/۹۹/۶۷۵۳ مورخ ۱۳۹۹/۰۷/۲۳ حضرتعالی مبنی بر تجمیع مبالغ متناسبسازی و مستمری در احکام حقوقی و نظر به تصویب نامه هیئت وزیران مبنی بر افزایش مستمری سال ۱۴۰۰ در راستای ماده ۹۶ قانون، طبق روال هر ساله، نسبت به افزایش حقوق کلیه بازنشستگان و مستمری بگیران محترم حسب مورد با مداخله ۳۹٪ یا ۲۶٪ بعلاوه ۲۴۸.۳۵۵ تومان در مستمری اسفندماه ۱۳۹۹ مبادرت به عمل آید.
ب) سپس نظر به اعتبارات تخصیص یافته به امر متناسبسازی در قانون بودجه ۱۴۰۰ و اولویت نظارت جدی دیوان محاسبات در این راستا تا حصول نتیجه به نفع بازنشستگان و مستمریبگیران محترم، به اصلاح و اجرای متناسبسازی وفق بند «ب» ماده ۱۲ قانون برنامه ششم توسعه اقدام عاجل فرمایید.
ج) فلذا نظر به آنکه ترکیب این دو مؤلفه در هر صورت موجب اجمال و ابهام و مترتب سوءظن است، دستور فرمایید ترجیحاٌ محاسبات مربوطه به تفکیک صورت گیرد.»
بنابراین بایدها روشن است: اول افزایش روی حقوق اسفند، بعد متناسبسازی دور دوم برای همه بدون هیچ استثنایی و از همه مهمتر، محاسبات تفکیکی و شفاف که آوردهی هر بخش برای بازنشسته واضح و مشخص باشد؛ بازنشسته با یک نگاه به احکام حقوقی بتواند دریابد حاصل افزایش پایه مستمری چقدر است و حاصل متناسبسازی چقدر؛ غیر از این باشد، ابهامات همچنان تداوم خواهد داشت.
گزارش: نسرین هزاره مقدم
منبع : https://www.ilna.news