به گزارش بنکر (Banker)، کارشناسان بر این باورند که ارزش و اهمیت نرخ سود نزد روسای بانک مرکزی تا حدی بالا است که آن را سلاح مخفی و سنگین مالی میدانند که با استفاده از آن میتوانند صحنه بازی را به نفع بانکها تغییر دهند. البته برخی کارشناسان معتقدند از نرخ بهره میتوان در جهت کاهش و حتی مهار تورم استفاده کرد زیرا با افزایش نرخ سود میتوان پول سرگردان را از بازارها جمع کرد و جلوی رشد نقدینگی را گرفت، اما عده دیگری بر ضدتولید بودن افزایش نرخ سود اشاره داشته و این سیاست را عاملی برای تقویت بنگاهداری بانکها میدانند که باعث عمیقتر شدن شکاف اقتصادی میان بخشهای مولد و غیرمولد میشود.
از طرفی عدهای بر این باورند که بانک مرکزی در یک سال اخیر با سرکوب نرخ بهره، زمینه را برای مجبور شدن سپردهگذاران برای ورود به بورس اوراق بهادار فراهم کرده، به همین دلیل فعالان و کارشناسان بازار سهام در نامهای خطاب به رئیس کل بانک مرکزی درخواست تداوم سرکوب نرخ سود را داشته و حتی نرخ سود سپرده فعلی را نیز بسیار بالا میدانند و این فاکتور را یکی از عوامل ضربه خوردن بخشهای تولید در یک سال گذشته معرفی میکنند.
اقتصاد چهلتکه ایران
پیمان مولوی، اقتصاددان و دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران با اشاره به تورم مزمن در ایران به صمت گفت: نرخ سود یکی از ابزارهای کنترل تورم است که میتوان با افزایش آن نسبت به نرخ تورم، بالانس را در اقتصاد ایجاد کرد، اما افزایش نرخ سود هم تا یک بازهای امکانپذیر است و نمیتوان تا هر اندازهای که تورم بالا رفت، نرخ سود را نیز افزایش داد.
وی در ادامه افزود: وقتی نرخ تورم از حدی بالا میرود، نمیتوان انتظار داشت نرخ سود نیز روز به روز افزایش پیدا کند و کارکرد قبلی را داشته باشد.
دودستگی در بین فعالان اقتصادی
مولوی به وجود افتراقات در بین شهروندان فعال در حوزه اقتصاد اشاره و عنوان کرد: در شرایطی که عدهای دائم در پی کاهش نرخ سود هستند و عدهای بهدنبال افزایش، میبینیم که نوعی دودستگی ایجاد میشود که به افتراقات دامن میزند؛ برای مثال با بالا بردن نرخ بهره تجمیع منابع بیشتر میشود و بانکها میتوانند به بازی که در سال ۹۸ و ۹۹ انجام دادند، بازگردند.
نرخ بهره منفی
دبیرکل انجمن اقتصاددانان ایران به منفی بودن نرخ بهره در نظام بانکی ایران اشاره کرد و به صمت گفت: کاهش نرخ بهره نیز طرفدارانی دارد که خود را حامی تولید معرفی میکنند، اما این عده باید توجه کنند که نرخ بهره در حال حاضر منفی است زیرا برای سپردهگذاری منطقی در شرایطی که تورم ۴۰ درصدی وجود دارد، نرخ سود باید حداقل ۴۱ درصد باشد، وگرنه افراد وقتی پول خود را در بانک میگذارند سال بعد در بهترین شرایط تنها یک درصد به ارزش سرمایهشان افزوده خواهد شد.
ترویج سفتهبازی
این تحلیلگر اقتصاد با اشاره به پربازده بودن تسهیلات اظهار کرد: وقتی نرخ سود پایین است نرخ بهره تسهیلات بانکی هم پایین خواهد بود؛ یعنی هرگونه استقراض از بانکها بهصرفه است و افراد میتوانند با گرفتن وام و تبدیل آن به هر جنسی غیر از ریال، سال آینده حداقل به میزان نرخ تورم بازدهی کسب کنند.
این اقتصاددان با اشاره به ترویج سفتهبازی در چنین شرایطی، یادآور شد: در هر صورت سفتهبازی رواج پیدا میکند، زیرا افراد میتوانند بدون اینکه کوچکترین فعالیتی انجام داده باشند و تنها با تبدیل ریالی که از محل تسهیلات بانکی بهدست آوردهاند، سود بسیار خوبی کسب میکنند. این بهمعنای تقویت بخشهای سفتهبازانه اقتصاد کشورمان است که با افزایش یا کاهش نرخ بهره حلشدنی نیست، بلکه ما باید بهصورت ریشهای و عمیقتر حل مشکلات اقتصادی کشورمان را دنبال کنیم، نه اینکه با تغییر نرخ سود تنها در پی راضی نگه داشتن بخشی از مردم باشیم.
لابیگری ذینفعان
مولوی در پایان بر فعالیت گسترده ذینفعان در اقتصاد ایران تاکید و خاطرنشان کرد: اقتصاد ایران چهلتکه شده و هر تکه در اختلاف با دیگری است. در چنین فضایی نمیتوان تنها با تغییر سیاستهای پولی انتظار داشت همه مشکلات حل شوند. برای مثال درباره نرخ بهره کاملا مشاهده میکنیم که فعالان اقتصادی به دو بخش تقسیم شدهاند؛ ذینفعان نیز کارشناسان اقتصادی را جلو میاندازند تا با توجیهات علمی فضا را برای تغییر سیاستهای و شیفت حرکتی آماده کنند. از طرفی هم خودشان برای لابیگری آماده میشوند تا از این تغییرات بیشترین بهره را برده باشند. ادامه این روند تنها یک سیکل معیوب را باعث میشود که به اقتصاد ایران آسیبهای زیادی وارد میکند.
مردم به خودشان ضربه میزنند
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران به رقابت بازار پول و سرمایه اشاره کرد و به صمت گفت: بازار سهام رقیبی برای بازار پول است اما باید توجه داشت که بازار سهام بسیار ریسکی است و اغلب سپردهگذاران بانکی ظرفیت ریسکپذیری بالایی ندارند و به همین دلیل با واردشدن به بورس، بهسرعت با رفتارهای هیجانی باعث وخیمتر شدن اوضاع بورس میشوند. وی در ادامه افزود: بازار پول در ایران ریشه دوانده و اقتصاد ما کاملا بانکمحور است. تولید نیز اگر قرار باشد تقویت شود حتما از طریق بانکها خواهد بود. در بورس دیدیم که چنین اتفاقی رخ نداد و با وجود افزایش سرمایهگذاری تامین مالی بخشهای تولیدی اتفاق نیفتاد.
رکود در بازار سکه
بغزیان با اشاره به رونق بازار سکه و ارز با یادآوری رکودی که در بازار طلا حاکم بود، عنوان کرد: در زمانی که ورود سرمایه به بازار ارز و سکه رونق بسیار زیادی یافته بود، دیدیم آقایان با افزایش نرخ سود سپرده موفق به جمعآوری نقدینگی از این بازار شدند و بازار ارز و سکه نیز راکد شد، اما ظاهرا مسئولان از این اتفاق بسیار رضایت داشتند و باز هم در حالی که نیازی نبود نرخ سود را افزایش دادند و کار به جایی رسید که تورم بسیار کاهش یافت، اما وقتی این کاهش اتفاق افتاد حضرات گفتند چرا باید نرخ سود بالا بماند؟ پس بیاییم و آن را پایین بیاوریم.
بیاعتمادی سهامداران
این اقتصاددان با اشاره به ایجاد بیاعتمادی بین سهامداران بازار سرمایه به صمت گفت: گفته میشود باید با کاهش نرخ سود سپرده رونق را به بورس بازگردانیم، در حالی که چنین اتفاقی اصلا ممکن نیست، زیرا ریزش و سقوطهای پیاپی بورس اصلا ربطی به نرخ سود سپرده بانکی ندارد، بلکه آنچه در این مسئله تاثیرگذار بوده، سلب اعتماد سهامداران بورسی است که در پی عملکرد مسئولان رخ داده و اعتماد به این بازار را از بین برده است. این استاد دانشگاه تهران در ادامه به دولتی بودن اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: برای حمایت از تولید هم نمیتوان در اقتصادهایی مانند ایران به بورس اتکا کرد زیرا بازار سهام ذاتا به اقتصاد بازار آزاد تعلق دارد و در اقتصادهایی با چارچوب دولتی نمیتوان انتظار رونق بورس را داشت؛ مگر اینکه رشد شاخص کل را به تورم گره بزنیم که نتیجهای غیر از وضعیت کنونی ندارد.
برگ برنده بانکها
وی افزود: ورود پول به بورس اتفاقا به نفع بانکها تمام میشود زیرا پولی که وارد بورس میشود، بهجای اینکه وارد حسابهای سپرده و بانک موظف به پرداخت سود آن شود، وارد حسابهای جاری میشود که هیچ سودی هم به آنها تعلق نمیگیرد.
بغزیان در پایان به مقوله ریسکپذیری اشاره و خاطرنشان کرد: در واقع حتی در همین وضعیت هم بانکها بیشترین منفعت را از رشد بورس در یک سال اخیر بردهاند و فقط سر مردم بیکلاه مانده است. آقایان کاری کردهاند که بسیاری از مردم جرات سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی را ندارند و حاضرند با نرخ سودی کمتر از تورم هم پول خود را در بانک بگذارند تا حداقل ارزشش حفظ شود، اما با کاهش نرخ سود از این حدی که هست چه اتفاقی رخ میدهد.
سخن پایانی…
بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی در ایران معتقدند در طول یک سال و نیم اخیر سفتهبازی در ایران بیش از پیش تشدید و این عامل زمینهساز تقویت بخشهای غیرمولد در اقتصاد کشورمان شده است. این اقتصاددانان بر این باورند که نرخ سود بدل به ابزاری برای موازنه قوا بین بخشهای سفتهبازانه و مولد اقتصاد شده زیرا هم در بازار سهام هیچ تامین مالی موثر و چشمگیری برای بخش تولید انجام نشده و هم بانکها در امر تسهیلاتدهی به شرکتهای تولیدی عملکرد قابلقبولی نداشتهاند. اگر این گزاره درست باشد باید انتظار این را داشت که شکاف طبقاتی در کشور بیش از پیش افزایش یابد و وضعیت معیشتی مردم عادی و اقشار کمدرآمد وخیمتر از آنچه هست شود؛ از همین رو بسیاری معتقدند اقتصاد ایران در آستانه اتخاذ یک تصمیم بزرگ و تاریخی قرار گرفته که اگر نتواند بهموقع و بهدرستی تکلیف خود را با علم روشن کند.
نرخ سود و سایر ابزارهای مالی به دادش نخواهد رسید و با یک بحران گستردهتر از آنچه میبینیم مواجه خواهد شد که عده زیادی از شهروندان طبقه متوسط را به کام فقر میکشد؛ فقری که در پی دمیدن به تنور سفتهبازی به ارمغان آمده و بهنظر میرسد بهراحتی دامن مردم را نیز رها نخواهد کرد.
*سهند اینانلو
منبع : https://banker.ir/p