یک روانشناس گفت: ازدواج امری هوشمندانه است که شناخت درست هر دو طرف از خودشان و یکدیگر را میطلبد.
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده باشگاه خبرنگاران جوان، در جامعه افرادی ازدواج خوب را شانس و ناکامی و تلخی از این مرحله زندگی را بدشانسی مینامند؛ در حالی که این امر بسیار هوشمندانه است و شانس در آن دخیل نیست. کسی آمادگی ازدواج را در خودش حس میکند که نواقص درونی و ضعف هایش را بشناسد برای اصلاح آن تلاش کند. تا زمانی که فرد از تواناییهای خودش آگاه نباشد نباید ازدواج کند تا دچار شکست نشود.کسانی که شاخصهای اصلی مثل تلاش و تعهد را ندارند یا دچار ضعف هویتی هستند نباید ازدواج کنند.
مژگان نیک نام، روانشناس و کارشناس خانواده به تبییین این موضوع پرداخت و گفت: ازدواج، ایجاد صمیمیت، تعهد و عشق است که بعد از ورود به دوران بزرگسالی آغاز و از مراحل رشد انسان محسوب میشود. هر فرد پس شناخت هویت خود، این مرحله از تحول فردی را میگذراند.
این روانشناس افزود: فرایند ازدواج ادامه مسیر زندگی با فردی دیگر است که به آن انتزاج هویت میگویند. تکمیل هویت افراد با سلسله اتفاقاتی تکمیل میشود که از شکل گیری پیوند ازدواج میان دو نفر تا باروری و فرزندآوری و تلاش برای رشد زندگی است.
وی گفت:همواره معیارهایی برای ازدواج فرد مورد نظر است، افراد پس از ورود به بزرگسالی مجموعهای صفات، رفتار و عادات را دارند که شخصیت ایشان با آن ویژگیها ساخته شده است. کسی که ویژگیهای شخصیتی درست و کاملی مثل تعهد، مسئولیت پذیری، احساس صمیمیت، شناخت خود و برقراری رابطه عاطفه صمیمی داشته باشد در فرآیند ازدواج به دنبال همسری با همین ویژگیها میگردد و میتواند انتخاب درستی داشته باشد.
نیک نام در باره اولویتهای ازدواج گفت: اگر فرایند ازدواج مناسب طی نشود، فرد نباید ازدواج کند. کسی که هویتش ناقص است، شناخت کافی از خود ندارد، معنای اصلی تعهد و مسئولیت را نمیداند، دل بستگیهای ناایمن دارد؛ نمیتواند ازدواجی مناسب داشته باشد و صرفا برای خلاهای درونی و رفع نیازهای سطحی ازدواج میکند.
برای مثال فردی که مشکل عاطفی دارد و به دنبال منبع مهرورزی میگردد، کسی که دچار وابستگی است ازدواج را برایش موفقیت آمیز نمیکند.
وی به بیان مثالهایی پرداخت و گفت: ترس از تنهایی عامل دیگر شکست ازدواج محسوب میشود؛ ضعیف بودن معیارهای اولیه یا حتی نداشتن معیار مثل مادی بودن، به ازدواج درستی ختم نمیشود. کسی آمادگی ازدواج را در خودش حس میکند که نواقص درونی و ضعف هایش را بشناسد برای اصلاح آن تلاش کند.
هرکسی که به سنین بزرگسالی برسد دوست دارد زندگی مستقل خود را تشکیل دهد، اما این خواسته وقتی درست محقق میشود که فرد بداند برای رشد و شکل گیری زندگی مشترک چه فاکتورهای مهمی وجود دارد. در غیر این صورت با نبود دلایل درست و منطقی ازدواج نکردن بهتر از کسب تجربههای سخت و تلخ است.
منبع : https://www.yjc.news/fa/news/7919211