یکی از مهمترین اختراعهای بشر تا به امروز، اختراع زبان و خط است. زبان و خط بزرگترین و پرکاربردترین وسیله ارتباط اجتماعی بین انسانها است. خط فارسی و زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنا نیست.
ریشه زبان فارسی
زبان فارسی یکزبان ایرانی غربی است که از ریشه هندواروپایی برآمده است. بیشترین گویشوران این زبان در کشورهای ایران، افغانستان، ازبکستان و تاجیکستان زندگی میکنند. فارسیزبان رسمی ایران است.
زبان فارسی یا فارسی نو از پارسی کهن (هخامنشیان) و سپس از پارسی میانه یا پهلوی (ساسانیان و ورود اسلام) ریشه گرفته است که تاریخچه و کاربرد این زبان به پارسیهای عصر هخامنشیان در منطقه پارس برمیگردد.
زبان فارسی بر زبانهای همسایه خود ازجمله ترکی، اردو، ارمنی و هندواروپایی تأثیرات بزرگی گذاشته است.
زبان فارسی در سال ۱۸۷۲ در نشست جهانی زبان شناسان، بهعنوان یکزبان کلاسیک شناخته شد؛ به این دلیل که این زبان دارای ادبیات پربار و ارزشمند است و در هزاره اخیر دستخوش تغییرات بزرگی نشده است.
تعداد گویشوران زبان فارسی در جهان بیش از ۱۲۰ میلیون نفر تخمین زده میشوند و جالب که بدانید، زبان فارسی پنجمین زبان پرکاربرد در دنیای اینترنت است.
خط فارسی
فرهنگ و ادبیات ایران به دو دوره قبل و بعد از ورود اسلام تقسیم میشود. خطهای پیشین و منسوخشده از زبان فارسی عبارتند از میخی هخامنشی، خط پهلوی، خط اوستایی و خط مانوی. خط فارسی نیز شامل این موضوع میشود. زبان فارسی از دوران باستان با خطهای گوناگونی نوشتهشده است. زبان فارسی در حال حاضر با رسمالخط عربی، همراه با اندکی تغییرات نوشته میشود.
این تفاوتها بین خط عربی و فارسی شامل اضافه شدن حروف «گ، چ، پ، ژ»، اضافه شدن نیمفاصله است. دلیل استفاده از خط عربی برای زبان فارسی هم این بود که در آن زمان عربها به قدرت بسیار زیادی رسیده بودند و قلمرو بسیار بزرگی تشکیل داده بودند و به دلیل متفاوت بودن خطها دچار مشکل میشدند. اما تاجیکها از خط سیریلیک استفاده میکنند.
مشکلات خط فارسی
همانطور که پیشتر ذکر شد، زبان فارسی ریشه هندواروپایی دارد و زبان عربی از ریشه عبری و سامی برخاسته است؛ درنتیجه این دو زبان ازنظر دستوری و آوایی تفاوتهای بنیادینی با یکدیگر دارند.
همآوا بودن چند حرف
در زبان عربی تمام حروف تلفظهای متفاوتی با یکدیگر دارند؛ اما هنگامیکه این حروف وارد زبان فارسی شدند، همه به یکشکل تلفظ میشود. این حروف همآوا در خط فارسی عبارتاند از: «ق-غ»، «س-ص-ث»، «ز-ذ-ظ-ض» و «ت-ط».
به همین ترتیب، دانش آموزان در سنین پایین، همیشه در نوشتن املا مشکلدارند. به این دلیل واژههایی مثل قسطنطنیه، انضباط و … همیشه گمراهکننده و آزاردهنده هستند و با دلیل این همآوایی حروف، واژه «زیست» میتواند به ۲۴ صورت مختلف نوشته شود!
بدون علامت بودن حروف
در زبان عربی، اکثر واژگان به همراه علامتهای صدادار نوشته میشوند و به شما کمک میکنند تا در خواندن این واژگان دچار مشکل نشوید. مثلاً: «اَلعَرَبیَه».
اما در خط فارسی ما واژگان خود را نشانهگذاری نمیکنیم و بهعنوانمثال، واژه دوحرفی «یخ» میتواند به سه شکل «یَخ، یِخ و یُخ» خوانده شود.
درنتیجه، برای جلوگیری از بهاشتباه افتادن، تنها راه چاره تکرار و به خاطر سپردن تلفظ و املای هزاران واژه است. این مسئله، بهخصوص در افراد کمسواد، مسن و کم سن بسیار مشکلساز است و خواندن و نوشتن را برای ما فارسیزبانان سخت میکند.
یکسان نبودن گفتار و نوشتار
یکی از مشکلات دیگر خط و زبان فارسی این است که گونههای گفتار و نوشتار ما با یکدیگر متفاوت است و این دوگانگی نیز برای گویشوران مشکلساز است. اولین اشخاصی که سنتشکنی کردند و لحن محاوره را وارد نوشتار و رمانهای فارسیزبان کردند، صادق هدایت و نجف دریابندری بودند. البته نجف دریابندری در ترجمههای خود در داستان گوربهگور، بنا به بافت متن از محاوره استفاده کرده است.
چندگانه بودن شکل نویسهها و حروف
برخی از حروف در زبان فارسی به چند شکل نوشته میشود. مثلاً حرف «ه» در ابتدا، وسط و انتهای واژه به سه شکل متفاوت نوشته میشود. همین مسئله، نوشتن و خواندن را با مشکل روبهرو میکند.
نداشتن قانونی مشخص برای جدانویسی و سرهمنویسی
بهعنوانمثال، در گذشته «می» و «ب» را به فعل میچسباندند؛ اما اکنون چنین عرف شده است که باید «می» و «ب» از فعل پس از خود جدا و با نیمفاصله نوشته شوند؛ اما مشکل اینجاست که واژگانی مانند دانشکده و پاسگاه را باید سرهم نوشت و هنوز قانون مشخص و مدونی برای این موضوع وجود ندارد.
نوشتن حروف اضافی
در خط فارسی حروفی در واژگان نوشته میشود ولی در هنگام خواندن تلفظ نمیشوند. مانند حرف «و» در خواهر و خواب و خواستن.
همآوا بودن واژهها با حروف همآوا
برخی از واژهها مثل «ارز و عرض»، هم ازلحاظ آوایی یکسان هستند و هم حروف همآوا را شامل میشوند؛ اما حوزه معنایی کاملاً متفاوتی را شامل میشود. ازایندست واژگان در زبان فارسی بسیار است و این واژگان بسیار مشکلساز هستند.
تغییر خط فارسی در دوران پهلوی
به دلیل مشکلات ذکرشده در خط فارسی و آماده بودن ذهنیت روشنفکران ایران، در زمان رضاشاه پهلوی با فشار کشورهای غربی، تبلیغات گستردهای علیه خط فارسی ایجاد شد. دلایل این تبلیغهای منفی ابهام در خواندن و نوشتن گویشوران و یکسان نبودن خط فارسی با زبان انگلیسی، درنتیجه دسترسی نداشتن پژوهشگران به متنهای علمی روز بود.
در زمان محمدرضا شاه پهلوی، با آماده شدن ذهن تودهها، تعدادی از روشنفکران ازجمله ابوالقاسم اعتصامزاده، ابراهیم پورداود، سعید نفیسی، غلامحسین ابتهاج، چیره و … زمزمههای تغییر خط فارسی و جایگزین کردن آن با حروف لاتین را آغاز کردند. این زمزمهها به دانشگاهها و مراکز علمی رسید و شاه هم با این موضوع موافقت کرد.
در آن زمان، محبوبیت آیتالله بروجردی بین توده مردم بسیار بالابود و هنگامیکه این خبر به گوش آیتالله بروجردی رسید، ایشان مخالفت کردند و رژیم نیز به سبب ترس از خشم مردم، از موضع خود عقبنشینی کرد.
از آن زمان تاکنون خط فارسی دچار تغییرات بزرگی نشده است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز زبان و خط فارسی بهعنوان زبان و خط رسمی کشور شناخته میشود. درنتیجه هیچکس نمیتواند خط فارسی را دچار تغییر بزرگی کند.
اما بااینهمه، هنوز هم هستند روشنفکران و زبانشناسانی که معتقدند خط فارسی باید با حروف رومی-لاتین نوشته شود. مخالفان و موافقان این تغییر دلایلی برای آن دارند که در ادامه اشاره میکنیم.
مشکلات تغییر خط فارسی
قطعاً هر تغییری مشکلها و مزیتهایی با خود به همراه خواهد آورد؛ اما باید تصمیم گرفت که این مسئله، چه هزینههایی برای جامعه خواهد داشت.
ایجاد مشکلات فرهنگی
خط هر زبان و کشوری، مجموعی از فرهنگ و ادبیات و هنر آن کشور است که در مدتهای طولانی، توده جامعه با آن خو گرفتهاند. یک سری از افراد میگویند که اگر ما خط فارسی را لاتین کنیم، خواندن حافظ سخت میشود. این درست نیست و با لاتین کردن خط، خواندن حافظ چندین برابر راحتتر میشود.
اما در صورت عوض کردن خط فارسی، افراد یک جامعه حس وطن خود را از دست میدهند و با کشور و ادبیات و هنر تا سالهای سال احساس بیگانگی خواهند کرد. که اینیکی از هزینههای بزرگی است که فرهنگ و افراد کشور متحمل خواهند شد.
ایجاد مشکلات ادراکی و ذهنی
در طول تاریخ، به مدت چندین سده، نسلهای پیشین ما متنها را از سمت راست به چپ خواندهاند. طبق مطالعاتی که روی مغز انجامشده است، ما حتی تابلوهای بدون متن و تابلوهای نقاشی را نیز از سمت راست به چپ میخوانیم.
به این معنی که چشم و مغز ما در مواجهه با هر تصویری، ابتدا به سمت راست آن متمرکز میشود. این مسئله نشان میدهد لاتین کردن خط فارسیزبانان، ما را مشکلات بزرگ ذهنی و ادراکی روبهرو خواهد کرد.
مشکل در آموزش خط لاتین
ایران در حال حاضر بیش از ۶۰ میلیون نفر باسواد را در خود جایداده است. حال اگر خط فارسی به خط لاتین تبدیل شود، چندین مشکل ازنظر آموزش خط جدید پیش میآید. آیا ما نیروی انسانی لازم برای آموزش همزمان ۶۰ میلیون نفر راداریم؟ آیا بودجه کافی برای پیریزی این آموزش وجود دارد؟ و آیا میتوان همه افراد را راضی کرد تا به آموزش خط جدید تن دهند؟
آموزش خط جدید، بهخصوص به سالمندان و کودکان کار بسیار سختی است و نیازمند زمان، هزینه و نیروی انسانی بسیار زیادی خواهد بود.
یکجا خواندن کلمات از بین میرود
در پژوهشهای علمی ثابتشده است که انسان در طول زمان، دیگر به حروف دقت نمیکند و واژهها بهصورت جداگانه در ذهن او نقش میبندد. به همین دلیل است که اگر متنی دارای غلط املایی باشد، در نگاه و مطالعه اول، هیچکس متوجه این غلطها نخواهد شد.
مثلاً واژه «فروشگاه» بارها و بارها به چشم شما خورده است و در هنگام مطالعه نیازی بهدقت روی تکتک حروف نخواهید داشت. اما اگر خط لاتین شود چه؟ «Foroushgah» را چند بار دیدهاید؟ به همین دلیل باید تکتک حروف فروشگاه را بخوانید و همین موضوع سرعت مطالعه شمارا بسیار کم خواهد کرد.
عوض کردن متنهای کتبی خط فارسی
عوض کردن تمام کتابها، متنها، بیلبوردهای تبلیغاتی و … سالهای سال طول میکشد و شما در میان این سالها با یک دوگانگی خط فارسی لاتین روبهرو خواهید شد و نسل بعد با مشکلات بیشتری دستوپنجه نرم خواهد کرد.
خط لاتین نیز عاری از خطا و استثنا نیست
خط لاتین نیز مشکلات خود را دارد. در برخی موارد حروف نوشته میشود؛ ولی خوانده نمیشود؛ مانند Enough. در این خط، حرف X نشاندهنده دو صدا است و بسیاری دیگر ازایندست موارد در خط لاتین قابلمشاهده است.
از بین رفتن آثار هنری خوشنویسی
خط و خوشنویسی یکی از میراثهای فرهنگی و هنری کشور ماست و تعویض خط باعث میشود که آیندگان ما، فقط آن را بهصورت یک اثر هنری میبینند و خواندن این خط را به یاد نخواهند داشت.
پیدا نکردن ریشه اصلی لغات
حدود ۴۰ درصد از واژگان فارسی، از زبان عربی وام گرفتهشده است. با تعویض خط، دیگر ریشهیابی واژهها و معادلیابی آنها با یکدیگر غیرممکن خواهد بود.
چرا کشورهای دیگر رسمالخط خود را تغییر نمیدهند؟
بسیاری از افرادی که از لاتین کردن خط فارسی سخن میگویند، طرفدار مدرن شدن با استفاده از رسمالخط هستند. اما سؤال این است که آیا ژاپن مدرن و امروزی با خط کهن خود از قافله مدرن شدن جامانده است؟ آیا چین و کره با استفاده از خط قدیمی خود از دنیا عقبماندهاند؟
به نظر نمیآید که عقبماندگی کشور، ربطی به رسمالخط آن کشور داشته باشد. مثال خیلی کاربردی برای این موضوع این است که مدت کوتاهی پس از عرضه اولین تلفنهای همراه، این اختراع جدید به ایران هم رسید. در مورد اینترنت همچنین موضوعی صدق میکند. درنتیجه، با استفاده از ترجمه و برگردان متنهای علمی و پژوهشی، بهراحتی میتوان از یافتههای علمی جدید آگاه شد و نیاز به یکسان کردن رسمالخط نیست.
زبان فرانسه نیز یکی از زبانهای پرکاربرد اروپاست و پیش از جنگ جهانی دوم در جایگاه اول کاربرد در دنیا قرار داشته است. علیرغم استفاده از الفبای لاتین، زبان فرانسه بسیار دشوار و سختخوان است.
به این معنی که تعداد بسیار زیادی از حروفی که در زبان فرانسه نوشته میشود، اصلاً خوانده نمیشود و یا با صدای کاملاً متفاوتی خوانده میشود. سؤال اصلی این است که چرا فرانسویها دست به تغییر رسمالخط خود نمیزنند؟
تغییر رسمالخط در ترکیه
زمانی که آتاتورک در ترکیه به قدرت رسید، او که یک نظامی بود، به دلیل تمایل زیاد به غرب دستور داد تا الفبای ترکیه از عربی به لاتین تبدیل شود. این کار در عرض سه ماه انجام شد و توانستند تابلوها و اسناد رسمی کشور را به این زبان درآورند. توجیه آتاتورک و موافقان تغییر زبان این بود که با تغییر خط ترکیه، ازلحاظ عملی پیشرفت خواهیم کرد. اما آیا این پیشرفت و مدرن شدن در ترکیه اتفاق افتاده است؟ آیا ترکیه اکنون هنوز واردکننده علم است یا صادرکننده؟
رئیسجمهور ترکیه رجب اردوغان در سال ۲۰۱۴ در مراسم اهدای جایزه هیئت تحقیقات علمی و فناوری ترکیه گفت: «درحالیکه ما زبانی بسیار غنی داشتیم که برای تولید علم بسیار مناسب بود، یکشب خوابیدیم و صبح روز بعد زبانمان از بین رفته بود. اکنون ما به سطح کشوری رسیدهایم که به زبانهای خارجی علم میآموزد و کلمات کنونی زبان ترکی برای فلسفه ورزی کفایت نمیکند.»
تغییر رسمالخط در تاجیکستان
الفبای سیریلیک در اواخر دهه ۱۹۳۰ میلادی در جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان رواج یافت به این دلیل که تاجیکستان، مستعمره روسیه شوروی بود. در این دهه الفبای سیریلیک جایگزین خط لاتین شد. در اواخر سال ۱۹۳۹، استفاده از ادبیات و کارهای منتشرشده به الفبای فارسی و زبان فارسی ممنوع شد. الفبای سیریلیک با افزودن حروف Щ و Ы در سال ۱۹۵۲ میلادی تکمیل شد.
پس از گذشت چندین سال، زمانی که شوروی از هم فروپاشید، مردم تاجیکستان تصمیم گرفتند تا به خط کهن خود بازگردند. خط کهن مردم این کشور فارسی است؛ اما تاکنون نتوانستهاند این کار را عملی کنند.
نویسندگان، شاعران و فرهیختگان تاجیک همیشه از الفبای سیریلیک شکایت داشته اند و دلیل پیشرفت نکردن ادبیات تاجیکستان را استفاده از الفبای تحمیلی روسی میدانند.
سخن پایانی
زبان پدیدهای در حال گذار است و هرروز و هر دقیقه در حال تغییر است، اما خط هر زبان، مانند ابزاری برای استفاده از آن زبان عمل میکند و قابلتغییر نیست. برای مدرن شدن و دسترسی به منابع علمی و انجام کارهای پژوهشی، تغییر خط لازم نیست؛ چون مترجمانی در سراسر دنیا وجود دارند که در عرض چند ساعت، مطلب علمی موردنظر را به زبان خودمان ترجمه میکنند.
خط فارسی کنونی که از خط عربی گرفتهشده است، برای چندین سده مورداستفاده پیشینیان ما بوده است و غربیها بسیاری از کتابهای شاخص بزرگان ما را به زبان خودشان ترجمه کردهاند و از آن استفاده کردهاند. در این مورد رسمالخط ما برای مترجمان آنها مشکلساز نبوده است؟
بهترین راه برای حذف مشکلات خط عربی، انجام برخی اصلاحات در خط فارسی است. اگر در خط فارسی از اعرابگذاری بر روی واژگان استفاده شود، هیچ مشکلی در خواندن و نوشتن فارسی وجود نخواهد داشت و خواندن این خط از خواندن فارسی نیز راحتتر خواهد بود.
درمجموع، با استفاده از ظرفیت محیط دانشگاهی، علمی، ادبی، فرهنگی، هنری کشور و با نظارت فرهنگستان زبان و ادب فارسی، میتوان بهراحتی رسمالخط فارسی را بهروز و مدون کرد. حروف را یکسان کرد، اعرابگذاری را سازماندهی کرد و استثناهای خطی را بسیار کم کرد.
با همه این تفاسیر و طرفداری برخی برای تغییر خط، خط و زبان فارسی جزو شیرینترین، باارزشترین و پربارترین خطها و زبانهای دنیاست. این مسئله حتی بر غربیها و غیرفارسیزبانها نیز پوشیده نیست. در جهت اثبات این موضوع، بخشی از نامه انگلس، فیلسوف آلمانی، به مارکس را میخوانید.
چند هفتهایست که در پهنهٔ ادبیات و هنر مشرق زمین غرقشدهام. از فرصت استفاده کرده و به آموختن زبان فارسی پرداختهام. آنچه تاکنون مانع شده است تا به آموختن زبان عربی بپردازم، از یکسو نفرت ذاتی من به زبانهای سامی است و از سوی دیگر وسعت غیرقابلتوصیف این زبان دشوار با حدود چهار هزار ریشه که در دو تا سه هزار سال شکلگرفته.
برعکس، زبان فارسی، زبانی است بسیار آسان و راحت. اگر الفبای عربی نبود که همیشه پنج، شش حرف تقریباً یکصدا تلفظ میشوند و ِاعراب نیز روی کلمهها گذاشته نمیشود که دشواریهایی در خواندن و نوشتن به وجود میآورد بااینحال قول میدهم که در ۴۸ ساعت دستور زبان فارسی را فرابگیرم.
برگرفته از : https://tarjomic.com/blog/2021/05/09